جابرسعادتی؛ فعال رسانه و پژوهشگر حوزه سلامت و طب سنتی در یادداشتی با توجه به اهمیت طب سنتی و طب ایرانی در ساختار بهداشت و درمان کشور، نقدی را بر عملکرد وزارت بهداشت در این خصوص نوشته است. در این یادداشت آمده است:
با توجه به اینکه وزارت بهداشت و درمان کشور در بیش از یک دهه گذشته به روشنی نشان داده که متولی خوبی برای ترویج و توسعه طب سنتی نبوده است و به این واسطه خسارت های مالی و جانی بسیاری به مردم در حوزه پیشگیری و درمان تحمیل شده، صاحبنظران حوزه طب ایرانی ـ اسلامی بر این باورند که برای ادامه مسیر، وزارت بهداشت دیگر نباید متولی رسمی حوزه طب سنتی باشد.
چرا که وزارت بهداشت با عملکرد و خروجی خود طی این سالها، نشان داد که اصلاً "دایه مهربانی" برای رشد و نمو طفل طب سنتی کشورمان نیست!
البته باید به این نکته اشاره کرد که اساتید و برخی از پیشکسوتان طب سنتی که در سال 85 اقدام به مشارکت با وزارت بهداشت و برنامهریزی برای راهاندازی معاونت طب سنتی و دانشکدهای طب سنتی در ساختار دانشگاههای علومپزشکی کردند، امروز معترف هستند که در آن مقطع زمانی تصور عملکرد ناصواب وزارت بهداشت با طب سنتی طی این سالها را نداشتند و امروز معتقند که چنین ساختاری ذیل وزارت بهداشت، نمیتواند منجر به ترویج و توسعه طب سنتی شود.
بر این اساس، امروز نیازمند اصلاح یا تصویب قوانین جدید برای سپردن مسئولیت حوزه طب سنتی به سازمان یا نهادی مستقل از وزارت بهداشت هستیم.
متاسفانه در کشورمان تا به امروز از تجارب کشورهای موفق در طب سنتی مانند چین و هند برای ترویج و توسعه طب سنتی هیچ استفادهای نشده است.
یکی از دلایل اصلی موفقیت بسیار چشمگیر کشورهایی مانند هند و چین در توسعه همهجانبه طب سنتی در کشور خود، به دلیل استقلال دو حوزه طب نوین و طب سنتی از یکدیگر در این کشورها بوده است.
"اشتباه استراتژیکی" که سالها پیش در کشورمان در حوزه طب سنتی صورت گرفت، واگذاری تمام و کمال اختیار طب سنتی به وزارت بهداشت بوده است.
اصلاح این اشتباه استراتژیک دراین مقطع زمانی، بسیار ضروری و تعیینکننده به نظر میرسد چرا که اصلاح این امر، میتواند باعث سرعت چشمگیر توسعه طب سنتی و دسترسی فراگیر مردم کشورمان به خدمات همهجانبه طب ایرانی ـ اسلامی شود.
پیشکسوتان و صاحبنظران طب ایرانی ـ اسلامی بر این باورند که واگذاری مسئولیت طب سنتی به وزارت بهداشت که شاکله آن بر اساس طب نوین شکل گرفته و به دلیل تفاوتهای مبنایی بین طب سنتی با طب نوین، از ابتدا "اشتباه" بوده است چرا که هیچ سیستمی نمیتواند ضد خود را در درون خود توسعه دهد!
در این مقطع زمانی مهم و حساس، همفکری و برگزاری اتاقهای فکر متشکل از عقلا و پیشکسوتان طب ایرانی ـ اسلامی جهت تدوین سازوکارهای متولی جدید طب سنتی نیز ضروری است و البته اصرار بر برخی از اختلافنظرهای موجود در میان اساتید طب سنتی، سم مهلکی برای توسعه و فراگیری طب ایرانی ـ اسلامی است که باید به شدت از آن پرهیز داشت.
متاسفانه تا همین چند ماه گذشه و پیش از تغییرات جدید در اداره کل طب سنتی وزارت بهداشت، مسئولان این اداره کل نهتنها هیچ تلاشی در راستای ایجاد و تعمیق هر چه بیشتر وحدت و انسجام میان پیشکسوتان، اساتید و فعالان طب سنتی نداشتند بلکه با عملکردهای ناثواب و مواضع و اظهارات نسنجیده و دفعی خود، باعث بیشتر شدن دامنه برخی اختلافات در این حوزه نیز شده بودند.
انتظار میرود در شرایط امروز، اساتید و پیشکسوتان طب ایرانی ـ اسلامی با تشکیل مجمعی متشکل از تمام فعلان این حوزه به صورت منظم و مستمر، اقدام به برگزاری سلسله جلسات ماهیانه کنند تا در نهایت خروجی این نشستها، علاوه بر انجسام و همبستگی بیشتر اعضاء، تدوین مقدمات و سازوکارهای انتقال مسئولیت طب سنتی از وزارت بهداشت به یک نهاد مستقل باشد.
مسئله دیگری که باید به آن پرداخت، مسئله ابعاد و ثمرات اقتصادی ناشی از ترویج و توسعه طب سنتی است که متاسفانه تا به امروز مورد غفلت مسؤلان ارشد نظام و حتی فعلان حوزه طب ایرانی ـ اسلامی بوده است.
ثمرات و نتایج ترویج و توسعه طب سنتی را صرفاً نباید محدود به دو حوزه کلیدی "پیشگیری و درمان" دانست چرا که توسعه طب سنتی با توجه به ظرفیتهای منحصربه فرد جغرافیایی و بومی کشورمان در حوزه کشت "گیاهان دارویی" میتواند بستر توسعه و رشد چشمگیر شاخصههای اقتصادی و معیشتی مردم را نیز در پی داشته باشد و حتی به فعلیت رساندن بخش کوچکی از ظرفیتهای ایران در حوزه کشت، فراوری و تولید گیاهان دارویی به راحتی میتواند منجر به ایجاد انقلاب بزرگی در اقتصاد کشورمان شود و مشکل دیرینه "بیکاری" را تا حد زیادی به صورت زیربنایی حل و اتکاء بودجه به نفت را نیز قطع کند.
در حال حاضر کشورمان، ظرفیت کشت اکثر گونههای گیاهان دارویی موجود در جهان را دارد چرا که ایران بهصورت بومی خواستگاه 8 هزار گونه از گیاهان دارویی است اما متاسفانه به واسطه عدم ترویج و توسعه طب سنتی در کشورمان، ظرفیتهای بالقوه موجود در ایران در حوزه کشت و فراوری گیاهان دارویی نیز معطل مانده است و کشورمان از مجموع تجارت جهانی گیاهان دارویی، سهمی نزدیک به صفر دارد.
این شرایط در حالیست که طی دهه اخیر، حتی بسیاری از کشورهای صنعتی دنیا نیز به شدت بر روی کشت یا فراوری گیاهان دارویی متمرکز شدهاند و سرمایهگذاریهای هنگفتی را در این حوزه داشتهاند به طور مثال کشور "آلمان" طی این سالها با سرمایهگذاری گسترده در صنعت گیاهان دارویی خود، تبدیل به یکی از قطبهای بزرگ فراوری و صادرات گیاهان دارویی و داروهای گیاهی در دنیا شده است در حالیکه هیچ یک از ظرفیتهای بومی کشت گیاهان دارویی که ایران به صورت بومی از آنها برخوردار است را در اختیار نداشته است!
کشور آلمان در حال حاضر صرفاً از طریق صنعت تولید و فراوری محصولات مربوط به حوزه گیاهان دارویی خود بیش از 2 برابر درآمد ارزی حاصل از فروش نفت ایران، درآمد دارد!
این مسئله به روشنی نشان میدهد در صورتی که در کشورمان با یک برنامه مدون و منسجم، نسبت به ترویج و توسعه طب سنتی اقدام شود و همزمان سرمایهگذاری مناسبی برای کشت و فراوری گیاهان دارویی صورت گیرد، چه درآمد ارزی هنگفتی از این طریق عاید کشور خواهد شد.
جابرسعادتی؛ فعال رسانه و پژوهشگر حوزه سلامت و طب سنتی