«سرگئی کوژمیاکین» تحلیلگر سیاسی روس در یادداشتی به بررسی دلایل تنشهای اخیر مرزی بین قرقیزستان و تاجیکستان پرداخته است.
اخبار بینالملل- در این یادداشت آمده است: درگیریهای جدید مرزی بین قرقیزستان و تاجیکستان در حقیقت اتفاق نگران کننده ای است.
تداوم تنشهای مرزی که طی سالهای اخیر شدت بیشتری یافته نه تنها مشکلات موجود در روابط میان 2 کشور را برجسته میکند، بلکه ناکارآمدی سازمانهای بین المللی را نیز که قرقیزستان و تاجیکستان عضو آنها میباشند، به نمایش میگذارد.
وقایع روزهای اخیر در منطقه باید به طور دقیق تحلیل شود چرا که درگیریهای مرزی بین قرقیزستان و تاجیکستان فقط یک اتفاق محلی نبوده و به زمان خاص و مرزهای سرزمینی نیز محدود نمیشود.
متاسفانه یک اختلاف در نگاه اول جزئی و نه چندان مهم که به راحتی منجر به درگیری مسلحانه میشود، میتواند در سایر مناطق آسیای مرکزی نیز رخ دهد، جای تاسف است که زمینه برای چنین اتفاقاتی کاملا موجود میباشد.
از اتفاقات اخیر مرزی بین دو کشور یادشده می توان به این نتیجه رسید که هنوز پیامدهای منفی سقوط شوروی ادامه داشته و بر زندگی کشورهای منطقه تأثیر میگذارد.
فروپاشی روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که تقریباً 30 سال پیش صورت گرفت، همچنان جبران نشده است. این مشکل در آسیای مرکزی که اقوام مختلف از مدتها پیش با هم به سر برده و با کمبود شدید زمینهای کشاورزی و غیره مواجه بودند، به مراتب حساس تر میباشد.
اما نخبگان کشورهای پساشوروی نتوانستند راهکارهای موثر همگرایی را ایجاد کنند که هم منافع ملی آنها تامین شود و هم از منافع مشترک منطقهای غفلت نکنند.
گذشته از آن حتی حرکتهای مخالف با مسیر همگرایی انجام میشود.
دلایل زیادی برای تائید این موضوع وجود دارد و مقامات برخی از کشورهای منطقه به منظور دستیابی به اهداف سیاسی مقطعی و افزایش میزان محبوبیت خود به مباحث و اختلافات با همسایههای خود دامن میزنند.
آنان هرگز به فکر پیامدهای بلند مدت چنین رفتارهای غیر منطقی نیستند.
از سوی دیگر وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی که برای حل و فصل آن اقدامات لازم پیاده نمیشود، در حساس تر کردن فضای مناطق مرزی تاثیر میگذارد.
از این نظر وضعیت وادی «فرغانه» بسیار پیچیده میباشد. این وادی با مسائلی نظیر ازدحام جمعیت، کمبود زمینهای کشاورزی، سطح بالای بیکاری و فقر مواجه است.
نارضایتی مردم از شرایط زندگی شان اغلب از طریق مجرای قومی بروز میکند.
چنین شرایطی به دلیل سطح پائین آگاهی سیاسی شهروندان و عدم وجود سازوکارهایی تأثیرگذاری سیاسی جامعه به قدرت و همچنین اقدامات قوم گرایانه مداوم نخبگان حاکم پیش آمده است.
در نتیجه، اختلافات مرزی به راحتی میتواند نقش جرقهای را بازی کند که به اصطلاح آتش سوزی گستردهای را در پی خواهد داشت.
ادامه تنشهای مرزی در آسیای مرکزی همچنین حاکی از آن است که ساختارها و سازوکارهای همگرایی در منطقه ناکارآمدی کاملا جدی دارند.
قرقیزستان و تاجیکستان عضو چندین سازمان موجود در فضای پساشوروی نظیر جامعه کشورهای مشترکالمنافع، سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاریهای شانگهای میباشند.
سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاریهای شانگهای یکی از وظایف اصلی خود را دقیقاً تأمین امنیت در برابر تهدیدات خارجی و همچنین داخلی اعلام کردند.
عدم رسیدگی به وضعیت مربوط به مشکلات مرزی در آسیای مرکزی بر وجهه این سازمانها تاثیر منفی گذاشته، به گونهای که از آنها به عنوان نهادهای «مصنوعی» و «ناتوان» یاد میشود.
شاید شدت تنشهای مرزی بین قرقیزستان و تاجیکستان مقامات سازمانهای بین المللی و کشورهای آسیای مرکزی را وادار به جستجوی سازوکارهای موثرتر همکاری در جهت رفع مباحث و مشکلات منطقه کند.