در میان بسیاری از مردم ، رایج است که بعضی روزها را سعد و مبارک و بعضی را شوم و نحس می شمرند . سخن در این است که از نظر عقل و دین اسلام ، این باور تا چه اندازه قابل دفاع است ، پاسخ این سؤال را در ضمن چند نکته بیان می کنیم :
نکته ۱: تردیدی نیست که از نظر عقل، نمی توان بر سعادت یا نحوست بعضی از روزها یا زمان ها اقامه برهان کرد چرا که طبیعت زمان از نظر مقدار، طبیعتی است که اجزاء و ابعاضش مثل هم هستند لذا از نظر خود زمان فرقی میان روزها نیست اما عواملی که در حدوثحوادثو به ثمر رساندن اعمال، تاثیر دارند، از حیطه علم ما خارجند و لذا نمی توان فهمید که آیا عملکرد آن عوامل در سعادت یا نحوست روزها تاثیر دارد یا نه؟.
خلاصه اثبات یا نفی چنین چیزی، راه و برهان عقلی ندارد.
نکته ۲: در قرآن، چنانکه بیان شد، تنها دو بار ریشه «نحس» به کار رفته است که هر دو مربوط به یک واقعه اند. درباره این دو آیه باید گفت که اولا: نحوست در این دو آیه سه تفسیر داد که تنها بر طبق یکی از آنها، شوم بودن آن روزها ثابت می شود، ثانیا، بر طبق آن تفسیر نیز باید توجه داشت که نحوست تنها مربوط به آن برهه خاص زمانی بوده است که دلیلش هم نزول عذاب الهی بوده است.
نکته ۳: عمده دلیل در بحثحاضر، روایات اسلامی هست، در روایات بسیاری از سعد و نحس بودن بعضی از روزهای خاص هفته و ماه و سال سخن به میان آمده است. با بررسی دقیق این روایات، نتایج زیر به دست می آید:
نتیجه ۱: بیشتر این احادیثبه لحاظ فنی ضعیفند چرا که یا مرسل و بدون سندند و یا قسمتی از سند را ندارند و بعضا با روایات مجعول و خرافی آمیخته اند البته باید اذعان کرد که در میان آنها روایات معتبری نیز وجود دارد.
نتیجه ۲: در بسیاری از این روایات، مخصوصا روایاتی که نحوست ایام هفته و ایام ماههای عربی را بیان می کند، علت این نحوست ذکر شده است و آن علت این است که در این روزها، حوادثناگواری از نظر مذاق دینی به طور مکرر اتفاق افتاده است مثل روز رانده شدن آدم و حوا از بهشت، روز رحلت پیامبر اکرم(ص)، روز عاشورا، روز نزول عذاب بر بعضی از اقوام، در مقابل، در بسیاری از روایاتی که سعادت و خوش یمن بودن بعضی از روزها ذکر شده، علّت این امر وقوع حوادثمبارک در این روزها بیان شده است مثل روز آفرینش آدم، روز نوروز که در آن روز کشتی نوح بر کوه قرار گرفت و غدیر خم نیز در آن روز اتفاق افتاده است.
بنابراین هدف پیشوایان دین از نحس خواندن این ایام این بوده است که مسلمانان را به این حوادثتوجه دهند تا از نظر عمل، خود را بر حوادثتاریخی سازنده تطبیق دهند و از حوادثمخرب و روش بنیان گذاران آنها فاصله بگیرند و در نتیجه روحیه تقوی در آنها تقویت شود. وقتی افرادی فقط به خاطر اینکه در این روزها، به عنوان مثال، بت شکنان تاریخ، ابراهیم و امام حسین ع، گرفتار دست بت های زمان خود شده اند، دست به کاری نمی زنند و از اهداف و لذتهای خویش چشم می پوشند، چنین افرادی روحیه دینی شان قوی می شود، برعکس، اگر مردم هیچ حرمتی برای چنین ایامی قایل نباشند و به آن اعتنایی نکنند و بدون توجه به
اینکه امروز چه روزی است و دیروز چه روزی بود، سرگرم برآوردن خواسته های نفسانی خود باشند، چنین مردمی از حق رویگردان خواهند بود و به آسانی می توانند حرمت دین را هتک کنند.
از طرف دیگر، توجه به این ایام، عاملی برای توسل و توجه به ساحت قدس الهی نیز هست چرا که در بعضی از این روایات توصیه شده که در روزهایی که نام نحس بر آن گذارده شده، می توان با صدقه دادن، روزه گرفتن، قرائت بعضی از آیات قرآن، دعا کردن و مانند آن به خدا پناه برد. لذا توجه به این ایام، این اثر تربیتی را نیز به دنبال خواهد داشت.
نتیجه ۳: این احتمال نیز وجود دارد که آن روایاتی را که نحوست بعضی از ایام را مسلم گرفته، حمل بر تقیه کنیم چرا که نزد اهل سنت، تفال به زمانها و مکانها و اوضاع و شرایط و شوم دانستن آنها رواج دارد
نتیجه ۴: علامه طباطبایی نتیجه کلی را که از بررسی روایات بدست می آید چنین بیان می کند: «اخباری که دربارة نحوست و سعادت ایام وارد شده بیش از این دلالت ندارد که این سعادت و نحوست به خاطر حوادثی دینی است که بر حسب ذوق دینی و یا بر حسب تاثیر نفوس یا در فلان روز ایجاد حسن کرده یا باعثقبح و زشتی آن شده و اما اینکه آن روز و یا آن قطعه از زمان متصف به میمنت و یا شئامت شود و تکوینا خواص دیگری داشته باشد که سایر زمانها آن خواص را نداشته باشد …
از آن روایات بر نمی آید و هر روایتی که بر خلاف آنجه گفتیم ظهور داشته باشد، باید یا حمل بر تقیه کرد یا به کلی طرح نمود)
نکته ۴: صرف نظر از نکات یاد شده باید توجه داشت که بر فرض اگر هم روزها تاثیر داشته باشند. به فرمان خدا و تحت تدبیر الهی است بنابراین هرگز نباید برای آنها تأثیر مستقلی قایل شد و خود را از لطف خداوند بی نیاز دانست.
در پایان ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که افراط در مسأله سعد و نحس ایام یه هیچ وجه مورد پذیرش اسلام نیست. اینکه انسان به هر کاری بخواهد دست بزند مثلا به سراغ سعد و نحس ایام برود و عملا از بسیاری از فعالیتها باز بماند نه مورد تأیید عقل است و نه مورد تأیید شرع. درست نیست که انسان به جای بررسی عوامل شکست و پیروزی خود، گناه همه شکست ها را به گردن شومی ایام اندازد، بی تردید چنین کاری جز فرار از حقیقت و تبیین خرافی حوادثزندگی نیست. وانگهی باید توجه داشت که بسیاری از حوادث، جنبه کفاره اعمال نادرست انسان را دارد و ربطی به تأثیر ایام ندارد.
از این رو لازم است انسان در انجام هر کاری نهایت سعی و کوشش خود را مبذول دارد و با توکل به خداوند گام بردارد و بداند که خود او و کارهای او در طول روز است که روزش را به یک روز سعد و زیبا و خدایی یا یک روز نحس و شوم و شیطانی تبدیل می کند. پایان این نوشته را با این حدیثزینت می بخشیم که می فرماید: «هر روزی که در آن معصیت خداوند انجام نشود، عید است»
برای مطالعه بیشتر می توانید به تفسیر المیزان و نمونه ذیل آیه ۱۹ سورة قمر مراجعه فرمایید.
منبع: سایت حوزه
شناسه خبر:
۹۰۳۰۵
سعد و نحس ایام، واقعیت یا خرافات!
تردیدی نیست که از نظر عقل، نمی توان بر سعادت یا نحوست بعضی از روزها یا زمان ها اقامه برهان کرد چرا که طبیعت زمان از نظر مقدار، طبیعتی است که اجزاء و ابعاضش مثل هم هستند لذا از نظر خود زمان فرقی میان روزها نیست
۰