رضا حسنزاده، پیشکسوت استقلال که این روزها سرمربی تیم امید باشگاه است و نتایج خوبی میگیرد، از جمله افرادی است که سابقه حضور در شهرآوردهای زیادی را دارد.
اخبار ورزشی- به بهانه نزدیک شدن به دیدار سنتی پایتخت، با او همکلام شدیم.
امیدهای استقلال امیدوارانه بازی میکنند...
خدا را شکر، بالاخره بچهها زحمت کشیدند و از طریق روزنامه شما از همگی تشکر میکنم، به ویژه همکارانم حمید لاچینی، علی تیموری، هادی فلامرزی و نیما خیراندیش که در ۴ ماه گذشته در گرمای تابستان در آمادهسازی تیم زحمات زیادی کشیدند. البته هنوز اتفاقی نیفتاده و توقع من از بازیکنانم بیش از اینهاست. امیدوارم بتوانیم هفت، هشت بازیکن را رفتهرفته به تیم بزرگسالان انتقال دهیم.
دربی ۹۰ هم از راه رسید.
دقیقاً، بازی شهرآورد همیشه یک بازی خاص است و کسی توجهی به جدول و اگر و اماهای آن ندارد. شهرآورد اتفاقی است کاملاً مشخص. در گذشته حساسیت بازیکنان نسبت به دیدار با پرسپولیس کاملاً به چشم میآمد و این کمک بزرگی به موفقیت تیم در شهرآورد بود. بازیکنانی که فصل قبل در استقلال بودند، میدانند شهرآورد معنایش چیست و البته تازهواردها هم مقداری از آن را از طریق تلویزیون درک و تجربه کردهاند، اما نکتهای که میتواند نگرانکننده باشد، عدم اشراف کادر فنی به این بازی است که امیدوارم مدیریت و بازیکنان استراماچونی را برای این دیدار سرنوشتساز توجیه کنند و از شهرآورد و همه عواقب بعد از آن برایش به قدر کافی توضیح دهند. سرمربی استقلال دقیق باید بداند در این بازی خاص برد چه مزایایی دارد و باختن چه عوارضی و مساوی چه واکنشی و آنگاه با علم به این بازخوردها ۱۱ بازیکن خود را به زمین بفرستد.
تعداد تازهواردهای استقلال در این بازی کم نیست. آیا این مسائل میتواند برای تیم ایجاد مشکل کند؟
ببینید بحث من این است و این را از تجربهای که قدیمیترها گرفتهام، میگویم؛ فورواردی که ۹۰ دقیقه سر پا بازی کند، دفاع مقابلش دفاع نیست. فوروارد باید اینقدر کتک بخورد تا بداند کجاست و مقابل که بازی میکند و تازهواردها نیز باید با تمام توان و بدون آنکه به این فکر کنند که اولین دیدار شهرآورد را تجربه میکنند، محکم و استوار باشند و بدانند مردم با عشق این پیراهن زندگی میکنند. تازهواردهای استقلال باید این روزها تماماً به واژههایی، چون هوادار، فوتبال، آبی، استقلال و برنده بودن فکر کنند تا بتوانند با انرژی مثبت پای به میدان بگذارند. نصیحتی به بازیکنان استقلال دارم و آن این است که وقتی ما بازی میکردیم، نه به فکر رباط بودیم و نه به فکر سلامتی. فقط و فقط و فقط به برنده شدن استقلال در دیدار حیثیتی با رقیب سنتی فکر میکردیم و از اینرو تمام توان خود را در زمین میگذاشتیم تا پیروز میدان باشیم. امیدوارم بازیکنان امروزی نیز با نگاهی اینشکلی به زمین بروند و دعوا کنند البته نه دعوای نمایشی. دعوایی فوتبالی با چاشنی تعصب و غیرت.
از شهرآوردهایی که حضور داشتی، خاطرهای برای هواداران بگویید.
چه خاطرهای بگویم؟
خاطرهای که بتواند حال این روزهای آبیدوستان را خوب کند.
بهار سال ۷۱ بود. همان دیداری که تلویزیون به هر دلیلی آن را پخش نکرد. بازی را یک بر صفر با گل صمد مرفاوی جلو بودیم که شاهرخ بیانی به من گفت رضا، جان مادرت امروز گل نخوریم و همین قسم او انرژی مرا صدچندان کرد و تقریباً تمامی توپهای ارسالی را دفع کردم و بازی را با همان نتیجه برنده شدیم. چشمتان روز بد نبیند، در پایان بازی در راه رفتن به رختکن حسابی از بچهها کتک خوردم.
چرا؟
نمیدانم، شاید از خوشحالی بچهها بود و خواستند از دفع توپهایم اینگونه تشکر کنند!
خروجهای حسینی نشان از عدم هماهنگی او با دفاعهایش است یا مشکل جای دیگری است؟
نمیدانم، استرس و نگران نتیجه بازی بودن شاید از علتهای نمایش حسینی در مسجدسلیمان باشد، اما ناهماهنگی کاملاً در این مورد مشهود است و باید برایش چارهای اندیشید.
حرف آخر؟
باید در نظر داشت تا بازی با نفت مسجدسلیمان سطح فوتبال ایران به دست استراماچونی نیامده و امیدوارم تمام تجربیاتی که سرمربی استقلال تا به امروز در ایران کسب کرده، بتواند او را در راه رسیدن به اهدافش در بازی روز یکشنبه کمک کند و بتواند با انتخاب بهترین نفرات برای حضور در ترکیب، پیروز این میدان باشد تا شرایط به نفع استقلال رقم بخورد.