اگرچه بارها، دلسوزان گفتهاند و ما هم در حد توانمان هشدار دادهایم، اما چون هنوز زمزمههایی برای مذاکره مستقیم با آمریکا در میان مسئولان دولت و برخی نمایندگان مجلس شنیده میشود، لازم است یکبار دیگر و از زاویه دیگر، سرانجام برجام، دیپلماسی لبخند، تماس تلفنی رئیسجمهور کشورمان با اوباما، قدم زدن وزیر خارجه با جان کری و هر آنچه سادهدلان کماطلاع، تنشزدایی و سیاست درهای باز مینامند را یادآور شوم.
اخبار سیاسی- آیا دولتمردان هنوز به این نتیجه نرسیدهاند که دقیقاً در همان دورههایی که به آمریکا لبخند میزنیم، بیشتر خنجر میخوریم؟ یادتان رفته که در همان دورانی که رئیسجمهور کشورمان در سازمان ملل از گفتوگوی تمدنها میگفت و به غرب متمایل بود، رئیسجمهور آمریکا، ایران را محور شرارت مینامید؟ کدامیک از وزرای خارجه اخیر، توسط دولت آمریکا تحریم شده است، غیر از جناب ظریف که بیشترین تعامل را با مسئولان آمریکایی داشته است.
تجربه البته کم نیست، در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. اقدامات خصمانه این روزهای دولت کانادا را ازنظر بگذرانید. انگار برگهای دفتر تاریخ و دوران دولت هفتم و هشتم است که خط به خط، تکرار میشود. در دولت اصلاحات، سالهای ابتدایی، روابط تهران و اتاوا، نزدیک و نسبتاً گرم بود، نه حاشیه و چالش چندانی وجود داشت و نه مسئولان وقت دو کشور، موضعگیری خاصی علیه هم میکردند، تا اینکه تغییراتی در هیئت حاکمه آمریکا اتفاق افتاد. بوش پسر، بهعکس بیل کلینتون، جنگطلب و ناآرام بود و در مواضع رسمی، دنیا را به دودسته تقسیم میکرد، یا با ما یا بر ما و کانادا هم که همواره، سیاستهایش را بهوقت واشنگتن تنظیم میکرد، روزبهروز از ایران دور شد. دقیقاً دو سال مانده به پایان دولت رئیسجمهور اصلاحات، دولت کانادا به بهانهای واهی، علیه ایران مواضع خصمانهای اتخاذ کرد و ارتباط دو کشور به تیرگی گرایید. دادگاهی در کانادا علیه کشورمان حکم صادر کرد و سفیر کانادا، تهران را ترک کرد.
داستان برایتان آشنا نیست؟ کافی است بهجای دولت کلینتون و بوش، در همین ماجرا، اوباما و ترامپ را جانشین کنیم. امروز هم مانند سال ۸۲ که دو سال به پایان دولت اصلاحات مانده بود، ۲ سال به پایان دولت بهاصطلاح اعتدال مانده است. باقی داستان همان است، ارتباطات خوب ابتدای کار، چالشهای سالهای پایانی، رأی دادگاه کانادایی و حالا حتماً شنیدهاید که این بار کانادا، اموال دولت ایران را به حراج گذاشته است!
البته آنچه بااهمیتتر است و متأسفانه به حراج گذاشتهشده، تجربه تاریخی و ملی ایران اسلامی است، خدا کند که دیگرکسانی در این کشور بر سرکار نیایند که یا کمحافظه یا بیشازحد ساده باشند. به مسئولان دولت فعلی کشورمان هم باید گفت که در دو سال مانده به پایان مسئولیتتان، اگر انتقادات مشفقانه دلسوزان را هم نادیده میگیرید، حداقل تجربیات خودتان و همفکرانتان را هرروز، پیش چشم نگاهدارید.
مسعود پیرهادی