اواخر مرداد امسال دختر دانشجوی دکترای روانشناسی که در خانهای واقع در منطقه سعادتآباد مستأجر بود وقتی متوجه شد صاحبخانهاش اجاره را بالا برده و از پس تأمین آن بر نمیآید به فکر پیدا کردن یک همخانه افتاد. بههمین منظور یک آگهی در سایت اینترنتی منتشر کرد. سه روزی از انتشار آگهی میگذشت که زن جوانی با او تماس گرفت و خودش را سرپرستار یکی از بیمارستانها معرفی کرد. او با دختر دانشجو قرار گذاشت تا خانه را ببیند. ساعت ۸ شب شنبه ۲۶ مرداد بود که زنگ آپارتمان به صدا درآمد و زن جوان واردخانه شد.
اخبار اجتماعی- این دانشجوی ۲۷ ساله که از یادآوری آن شب صدایش میلرزید در تشریح ماجرا گفت: زن جوان خودش را نازنین معرفی کرد چند دقیقهای در خصوص شرایط همخانه بودن با هم صحبت کردیم و پس از پذیرایی از وی قرار شد به او خبر بدهم.
بعد هم خداحافظی کرد و به طرف در خروجی رفت، صدای بسته شدن در را شنیدم و تصور کردم که از خانهام بیرون رفته است. اما اشتباه کردم، چون او در داخل آشپزخانه پنهان شده بود وقتی برای ریختن چای به آشپزخانه رفتم ناگهان صدایی از پشت سر شنیدم. سرم را که برگرداندم همان زن را دیدم که لوله اسلحهای را به سمت من گرفته بود.
در کنار نازنین یک مرد افغانستانی حدوداً ۲۰ ساله ایستاده بود که پنجه بوکس و چاقو بهدست داشت. خیلی ترسیده بودم ناگهان زن جوان کتری برقی پر از آبجوش را برداشت و روی من خالی کرد. از شدت درد و سوختگی فریاد میزدم، اما آنها بیرحمانه به من حمله کرده و کتکم میزدند. میگفتند بگو پول و طلاهایت را کجا گذاشتی؟ به آنها گفتم هیچی ندارم. بعد دست و پایم را بستند و زن جوان شروع به گشتن کمد لباسهایم کرد. بعد از برداشتن لباسها، وسایل آرایشی، گوشی تلفن همراه و تبلتم با همدستش فرار کردند. بعد از رفتن آنها خودم را به سختی مقابل در خروجی رساندم، اما در را قفل کرده و کلید را روی آن گذاشته بودند و من نمیتوانستم در را باز کنم. خودم را به بالکن رساندم و شروع به داد و فریاد کردم تا اینکه همسایهها به کمکم آمدند.
۱۱ روز در بیمارستان بستری شدم دکترها چند عمل جراحی روی صورت و گردن و بدنم انجام دادند، اما سوختگی شدید باعث شده که دچار نقص عضو شوم.
با شکایت خانم دکتر، تحقیقات برای دستگیری نازنین و همدستش به دستور بازپرس احمدزاده از شعبه دادسرای ویژه سرقت آغاز و درادامه بررسیها زن سارق دستگیر شد. تلاش برای دستگیری همدست وی ادامه دارد.