سایت تحلیلی نشنال اینترست مقاله ای به قلم «جیکوب هیلبرن» منتشر نموده که در آن نویسنده معتقد است، دونالد ترامپ با اعمال تعرفه بر کالاهای چینی در واقع باعث ایجاد رکود بزرگ اقتصادی درست شبیه انچه در دهه ۱۹۳۰ میلادی رخ داد، می شود.
اخبار بین الملل- اصل آغاز جنگ آسانتر از پایان دادن به آن است، اصلی بدیهی است. رئیس جمهور دونالد ترامپ اکنون خود را در شرایط بسیار دشوار می بیند. وعده وی مبنی بر افزایش تعرفه بر کالاهای چینی به ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار در ماه سپتامبر، خصومت با پکن را بیشتر کرده است. چین با کاهش ارزش یوان این اقدام امریکا را تلافی می کند و به خریداران دولتی دستور می دهد به واردات محصولات کشاورزی از ایالات متحده امریکا خاتمه دهند.حال سوال اینجاست که اعمال تعرفه بر کالاهای چینی چگونه به ساخت دوباره امریکای بزرگ (وعده انتخاباتی ترامپ) کمک می کند؟
ترامپ می تواند دیوار بزرگ مقاومت چین را منفجر کند و کالاهای خود را به این کشور وارد کند اما به جای تسلط تسریع بر اوضاع، زخم ها و ضرباتی به اقتصاد امریکا وارد می کند که بهبودی آنها دشوار خواهد بود.تکیه او به تعرفه ها می تواند اقتصاد این کشور را به خطر اندازد. در واقع، انگیزه های آشکار ترامپ، احتمال تبدیل چین از یک رقیب استراتژیک به یک دشمن آشکار را زیاد می کند.
واقعیت این است که دهه ها بعد از پایان جنگ سرد، امریکا دیگر نیازی به جنگ سرد جدید ندارد. تعارض اقتصادی، چه رسد به نظامی با چین، ضد منافع ملی واقعی امریکاست.
امریکا قبلا نیز این وضعیت را در دهه ۱۹۳۰ تجربه کرده است. خطرات ناسیونالیسم و افزایش تعرفه ها در دهه ۱۹۳۰، باید درس بزرگی برای سیاستمداران این کشور باشد. در دهه ۱۹۳۰قانون تعرفه های اسموت هاولی که قرار بود به کشاورزان آمریکایی کمک کند، آسیب اصلی را برای آنها به همراه داشت.
متاسفانه دونالد ترامپ اشتباه پیشینیان خود را بار دیگر تکرار می کند. نوآوری او تحمیل تعرفه ها درست در لحظه ای است که اقتصاد آمریکا در حال پیشرفت می باشد. به نظر می رسد استراتژی ترامپ چیزی فراتر از یک باور احشایی نباشد که او می تواند متحدین و مخالفان آمریکا را با اعمال تعرفه های سنگین به تسلیم وادارد.
به نظر می رسد وی این ایده را که باید با مشاوران اقتصادی خود و اساتید بزرگ اقتصاد مشورت کند، فراموش کرده است. او فقط با «پیتر ناوارو » مشاور اقتصادی خود – فردی مرکانتلیست و نویسنده کتاب مرگ توسط چین - که به شدت ضد چین می باشد، مشورت می کند. ناوارو تجارت با چین را یک بازی با حاصل جمع جبری صفر می داند.
باید گفت اگر کسی بتواند امریکا را به سمت رکود جهانی جدید سوق دهد، بدون شک آن فرد ناوارو خواهد بود. ایده وی که باعث تحریک ترامپ شده این است که آمریکا می تواند با مصونیت از مجازات در سراسر جهان عمل کند. اما باید گفت که در بهترین حالت نتایج این ایده بسیار ناچیز بوده است.
ترامپ تاکنون نتوانسته است موافقت کنگره را برای تصویب معامله تجاری جدید با کانادا و مکزیک به دست آورد. وی گاهی اوقات در مورد تجارت با ژاپن و اروپا نیز ایده های تهدیدآمیزی را مطرح می کند.
اکنون چین با خوشحالی مشاهده می کند که ترامپ صدمات پیاپی نه تنها به کشاورزان که بخش بزرگی از پایگاه سیاسی او را تشکیل می دهند، بلکه به کل اقتصاد امریکا وارد می کند. با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن و دمدمی مزاج بودن سیاست های کاخ سفید، پکن ممکن است تصمیم بگیرد محصولات کشاورزی مورد نیاز خود را به طور دائم از کشورهای دیگر از جمله روسیه، کشوری که قبلا گندم و سویاهای مورد نیاز آن را فراهم کرده بود، وارد کند.
ترامپ بارها تصریح کرده است که چین تمایلی جهت تحمل رکود اقتصادی نخواهد داشت و تسلیم خواهد شد، اما واقعیت این است که ترامپ غرور ملی چین را دست کم گرفته است. چین که خاطره ای طولانی از گلوله باران توسط قدرتهای امپریالیستی در قرن نوزدهم دارد، به راحتی تسلیم نخواهد شد.
ترامپ جهت توجیه سیاست هایش همچنان وانمود می کند که چین، نه آمریکا، هزینه های تعرفه های خود را پرداخت می کند. باید گفت که اگر او همچنان در حال خرابکاری اقتصاد باشد، زمینه را برای پیروزی حریف دموکرات خود در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آماده خواهد کرد.