10 سال از دروغ بزرگ تقلب در انتخابات می گذرد. اسم رمزی که منشأ اتفاقات بزرگی بود. وقایعی که جشن بزرگ ملی و نصاب بی نظیر حضور مردم در انتخابات را به عزای ملی تبدیل کرد. مردم ایران در سال 88 دو برابر کشورهای مدعی دموکراسی در انتخابات حاضر شدند و به گزینه مورد علاقه خود رای دادند اما عده ای قبل از اتمام شمارش آرا، فریاد پیروزی سر دادند! گناهان نابخشودنی فتنه گران بارها و بارها در صحبت بزرگان کشور و اهالی سیاست، ذکر شده است، اما اینکه هنوز افرادی مترصد آن هستند که از آن نمد، کلاهی برای خود و جریانشان بدوزند عجیب است.
دروغگوهای تکراری در رسانه های زنجیره ای خود، سال ها کام مردم را تلخ کردند و امروز یکی از آنها حکم حبس خود را بابت یکی از دروغها گرفت، اما این حبس دو ساله، جوانانی که از کشور رفتند را برنمی گرداند؛ جوان هایی که در هیجانات مقتضای سن خود با دین فاصله گرفتند را به صراط مستقیم برنمی گرداند؛ انقلابیونی که از قطار انقلاب پیاده شدند را سوار نمی کند.
در ترکیه برای آشوبگران و کسانی که به دنبال براندازی بودند قبر کنده و اعلام کردند جای معترضان اینجاست؛ اما در کشور ما ترحم به این افراد، باعث شده بعد از 10 سال، فردی که حیات سیاسی اش پایان یافته بود به خود جرات دهد باز هم دروغ های آن روزها را تکرار کند که بگوید اگر ما مسبب بالا آمدن این دولت ناکارآمد شدیم، بی تقصیریم؛ اگر 88 کاندیدای ما رئیس جمهور شده بود، الان اوضاع این نبود، اما باید گفت ما حافظه تاریخی مان بد نیست؛ چهره های امروز دولت، چهره های ستاد فتنه گران بودند. آش همان بود و کاسه همان. شما اساسا دولت حرفید نه عمل؛ متاسفانه حرف ها هم دروغ است؛ ای کاش لااقل حرف ها راست بود.
آخرین میخ بر تابوت تقلب را خود مدعیان دروغین تقلب زدند. شرح دادگاه، بهترین سند برای دست خالی بودن این دروغگویان بود. کسانی که حتی بلد نبودند در اینترنت به درستی جستوجو کنند و صرفا عادت به تکرار حرف بزرگترهای خود کرده بودند، تاوان این تکرار کورکورانه را پشت میله های زندان خواهند داد. کسی که روزی دارو به دست مردم میداد امروز، داروی او، محرومیت از حضور در اجتماع و سکوت است تا یاد بگیرد امنیت یک کشور، بازیچه دروغ پردازی های او و هم فکرانش نیست. این سزا، کمترین چیزی است که برای خیانتکاران به امنیت و آرامش روانی مردم می شود در نظر گرفت.
سید محمد بحرینیان