این روزها که آمریکاییها دندان تیز کردهاند برای محروم کردن حق مسلم ایران در استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای و تلاش دارند تا استقلال ایران را زیر سوال ببرند، مروری خواهیم کرد بر سابقه بدعهدی و فتنه انگیزی آمریکاییها که برای سلطه بر ایران و ایرانی دست به هرکاری زدند اما شکست خوردند.
اگرچه مخالفت علنی با لایحه استعماری کاپیتولاسیون در ذهن همه ما ایرانیان با سخنرانی تاریخی امام خمینی (ره) در روز ۴ آبان ماه سال ۴۳ هجری شمسی گره خورده است، اما بد نیست بدانید که درست چهل سال پیش و در اردیبهشت سال ۵۸ بود که قانون مصوب ۲۱ مهر ۱۳۴۳ که به مستشاران نظامی آمریکا در ایران اجازه استفاده از مصونیتها و معافیتهای قرارداد وین را میداد، به پیشنهاد هیات وزیران دولت موقت جمهوری اسلامی ایران و تصویب شورای انقلاب اسلامی لغو شد.
لغو قانونی قانون کاپیتولاسیون؛ نقطه عطفی در تاریخ ایران
شاید مناسبتهای مختلفی را بتوان در تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب نقطه عطفی در این گنجینه یگانه دانست، اما لغو رسمی قانون کاپیتولاسیون را باید جدایی قانونی ایران از زیر یوغ استعمار بدانیم، مسیری که مردم عزتمند ایران از همان روز برای ادامه راه خود تعریف کردند و در این سالها نه تنها لحظهای از مسیر خود پشیمان نشدهاند بلکه اگر بار دیگر به گذشته برگردند، با جدیت بیشتری این مسیر را دنبال خواهند کرد.
استقلال ایرانیها کاری کرد تا آمریکاییها آرزو به دل بمانند
آمریکایی که از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ نهایت تلاش خود را علیه ملت به کار گرفت تا غرور و استقلال مردم ایران را زیر پا بگذارد، اما ملت ایران نه تنها زیر بار یوغ استعمار و قلدری این دولت زورگو نرفت بلکه کاری کرد که آمریکاییها آرزوی دیرینه خود را برای مشاهده خم شدن سر ایران در مقابل آمریکا و زیر سوال رفتن استقلال میهن عزیزمان به گور ببرد، استقلالی که آمریکاییها سالهاست در آرزوی زیرسوال بردن آن هستند، اما در نهایت همه تلاش و هزینه آنان برای شکست هژمونی ایران به شکست انجامید و آنان عملا بازی از پیش باختهای را تجربه کردند.
لایحه کاپیتولاسیون یا قانون به رسمیت شناختن قلدری آمریکا
روز چهارم آبان ۱۳۴۳ بود که بنیانگذار کبیر انقلاب در اعتراض به لایحه کاپیتولاسیون طی نطق شدیداللحنی از نابودی عظمت و استقلال ایران سخن گفتند و فرمودند: «عزت ما پایکوب شد. مگر ما مستعمره هستیم؟ مگر ایران در اشغال آمریکاست.»
امام خمینی (ره) در نطق تاریخی خود در سال ۴۳ زیربنای اجرای حق قضاوت کنسولی آمریکا را بر باد داد و آمریکاییها را برای همیشه ناامید کرد. هر چند سران استکبار برای رسیدن به اهداف خود از هیچ راهی فروگذار نکردند، اما مقاومت ۱۵ ساله مردم ایران موجب شد تا آنان این قانون نانوشته را که از دوران صفوی به طور نانوشته در مورد اتباع اروپایی اجرا میشد، لغو کرده و مسیر خود را طی کنند.
معنای لغوی نام لایحه کاپیتولاسیون (Capitulation) که به عبارت سادهتر میتوان آن را قانون به رسمیت شناختن قلدری آمریکا دانست از کلمه (capitulate) به معنای شرط گذاشتن و سازش و تسلیم میآید و اصولا به قراردادهایی اطلاق میشود که به موجب آن اتباع یک دولت در قلمرو دولت دیگر مشمول قوانین کشور خود میشوند و آن قوانین توسط کنسول آن دولت در محل اجرا میشود. هدیهای که شاه بی کفایت پهلوی به موجب آن استقلال و آزادگی ایران همچون کالایی ناچیز به آمریکاییها تقدیم کرد.
کاپیتولاسیون و مشت آهنین پنهان شده دموکراتهای آمریکایی زیر دستکش مخملی
اگرچه بسیاری هنوز هم در کشور وجود دارند که میان دشمنی روسای دموکرات و جمهوری خواه آمریکا با ایران تفاوت میگذارند، اما بد نیست بدانید که لایحه کاپیتولاسیون در دوران یک رئیسجمهور دموکرات آمریکایی مطرح شد و با روی کار آمدن جان. اف کندی در پاییز ۱۳۳۹، ایران تلاش کرد تا دستورات شاهان قلدر آمریکایی را اجرایی سازد.
در همین راستا شاه پهلوی به توصیه مشاوران آمریکایی خود درصدد تغییراتی تحت عنوان «اصلاحات اجتماعی» برآمد و با تصویب لایحه موسوم به «اصلاحات ارضی» سعی کرد رضایت اربابان خود را جلب کند، اما طمع آمریکایی به اینجا ختم نشد و آنان پس از این ماجرا خواستار احیای نظام کاپیتولاسیون با هدف برداشتن موانع حقوقی و قانونی حضور نیروهای آمریکایی در ایران و تضمین امنیت آنان شدند.
مسئلهای که ابتدا در سال ۴۲ از سوی امیراسدالله اعلم در دولت پهلوی پیشنهاد داده شده و مورد موافقت قرار گرفت، اما خودش موفق به اجرا کردنش نشد و روی کارآمدن حسنعلی منصور فصل جدیدی را برای آمریکاییها برای اجرایی شدن قانون «مصونیت مستشاران نظامی آمریکایی» باز کرد و او در ۲۱ مهر ماه ۱۳۴۳ توانست آن را با مکر و فریب تصویب کند.
خواب خوشی آمریکاییها با افشاگری امام خمینی (ره) برباد شد
حضور روحانیت در کنار مردم همواره عنصر آگاه بخش بوده است و شاید یکی از موثرترین این حضورها را باید به دهه ۴۰ شمسی مرتبط دانست که امام خمینی با اقداماتش حوزه علمیه را عرصهای برای مخالفت با رژیم شاهنشاهی مبدل کرد و این رهبر فرزانه ابتدا در جریان لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی (مصوب ۶ مهر ۱۳۴۱) از مراجع طراز اول قم خواست تا مشترکاً طی تلگرافی مخالفت خود را به شاه اعلام کنند.
اقدامات افشاگرانه امام راحل در شرایطی صورت گرفت که رژیم شاهنشاهی درصدد آن بود تا بدون سر و صدا موفق به اجرای لایحه کاپیتولاسیون شود و آن چنان بازتابی در جامعه نداشته باشد، اما امام خمینی (ره) چند روز پس از تصویب لایحه از آن آگاه شدند و در جلسهای که با حضور شهید محلاتی و آقای مولایی بود، فرمودند: «این از آن اموری است که ما باید دنبال کنیم و عزت اسلام را زنده کنیم. این قصه رأی زنها نیست که آنها به ما وصله ارتجاعی بچسبانند، این قصه تقسیم اراضی نیست که به ما بگویند طرفدار مالکین هستند، این مسئلهای است که تمام آزادیخواهان دنیا این مسئله را قبول دارند که ما برای آزادی میجنگیم. ما هدفمان یک هدف ارتجاعی نیست؛ ما هدفمان این است که از زیر یوغ استعمار امریکا و اسرائیل بیرون بیاییم. ما میخواهیم یک ملت مستقل باشیم نه زیر یوغ استعمار امریکا که مستشارانش در مملکت ما هر چه جنایت میخواهند بکنند، بکنند و هیچ دستگاه قضایی حق نداشته باشد آنها را دستگیر کند».
در همین راستا بود امام خمینی در ۴ آبان ۴۳ سخنرانی تاریخی خود را درباره طرح کاپیتولاسیون انجام دادند و در این میان مسقل عمل کردند، چراکه رژیم شاهنشاهی که به خیال خام خود گمان میکرد که میتواند مانع سخنرانی ایشان شود و حتی با اعزام نمایندهای به قم در تلاش برای ممانعت از افشاگری امام بود، اما ایشان این فرد را به حضور نپذیرفتند.
نطق تاریخی که با انالله و انا الیه راجعون از سوی امام راحل آغاز شد و این رهبر فرزانه در این سخنرانی حماسی اعلام خطر کردند و تصویب قانون کاپیتولاسیون را موجب پایمال شدن عزت و عظمت ایران دانستند.
سخنرانی امام که تمامی نقشههای شاهان پهلوی و سردمداران آنان را بهم زده بود، به مذاق غرب پرستان خوش نیامد و این مسئله موجب تبعید امام به ترکیه شد، اقدامی که موجب اعتراض شدید مردم و بسته شدن بازار تهران تا مدتها بود.
ماجرای مبارزات انقلابی مردم ایران در اعتراض به چنین قانونی به جایی رسید که گروهی از حزب موتلفه اسلامی درصدد ترور حسنعلی منصور به عنوان عامل احیای مجدد کاپیتولاسیون در ایران و مدافع این لایحه ننگین در مجلسین سنا و شورای ملی بر آمدند و در نهایت ۱۰ صبح اول بهمن ماه ۴۳ منصور مقابل درب اصلی مجلس واقع در میدان بهارستان به دست محمد بخارایی ترور شد.
چهل سالگی انقلاب اسلامی ایران و مسیری که ادامه دارد
سرانجام پس از پیروزی انقلاب این لایحه ننگین در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۸ رسما لغو شد و آمریکاییها از آن روز تاکنون در حسرت این آرزو ماندهاند که دست کمک به سوی آنان دراز کنیم.
حسرت چهل سالهای که به باور دشمنان بعید بود عمر انقلاب به چهل سالگی قد دهد، اما به لطف خداوند و همت و عزت مردم جلیل قدر نه تنها در جشن تولد چهل سالگی بر فراز قلههای اقتدار و افتخار ایستادهایم بلکه نقشه راه آینده خود را برای نیم قرن آینده آمادهکردهایم، آیندهای که در آن زورگویی و قلدری آمریکایی جایی ندارد.