آیتالله سید محمدباقر صدر از مراجع انقلابی و آگاه به زمان خود بود که با نبوغ بسیار بالا در مسائل مختلف آثار متعدد و موثری را از خود به جای گذاشت. فصل مهمی از زندگی شهید صدر همزمان با نهضت اسلامی و حضور امام خمینی در نجف بود و افکار و اندیشههای امام و سید محمدباقر صدر اثر بسزایی در انقلابیون عراق و ایران بر جای گذاشت.
واکنش مهدی چمران به اظهارات اخیر موسوی خوئینیها علیه شهید چمران و امام موسی صدر
آیتالله سید عبدالهادی حسینی شاهرودی از شاگردان علامه سیدمحمدباقر صدر در کتاب خاطرات خود با عنوان «تداوم اندیشه» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، روایتهای گرانبهایی از حیات سیاسی و اجتماعی استاد شهید خود دارد که در زیر بخشی از این روایتها آمده است:
**تعبیر شهید آیتالله سید محمدباقر صدر درباره امام خمینی
آیتالله حسینی شاهرودی درباره تعبیر علامه سید محمدباقر صدر درباره امام خمینی میگوید: امامخمینی به تازگی به نجف اشرف آمده و مطرح شده بود و خط و مسیر انقلابی ایشان متوجه ایران و خط و مسیر انقلابی آیتالله صدر ناظر به عراق بود. آنان در دو زمینه اجتماعی اثرگذار و هدایتگر بودند. در جامعه علمی حوزه نجف گفته میشد که احتمالاً فعالیت و هدایتگری آنان در دو جهت مختلف و احیاناً متمرکز است. بهویژه اینکه احیاناً برخی از طلاب انقلابی ایرانی علاقهمند به امام از امکاناتِ رسانهای عراق در پیگیری اهداف استفاده میکردند.بههرحال جمع این مسائل زمینه چنین سؤالهایی را فراهم میکرد. بهتر دیدم که حضوراً از استاد شهید نظر ایشان را درباره امام استفسار نمایم، لذا به خدمت ایشان رسیدم و پس از سلام و عرض ارادت، نظر ایشان را درباره امام جویا شدم. استاد شهید در پاسخ بهگونهای کاملاً زیبا و دلنشین و آگاهیبخش فرمود: «خطّه اقرب الخطوط عالم لنا و شخصّه أحب أشخاص العالم لنا.» یعنی خط او و مسیر او نزدیکترین مکاتب دنیا به مکتب ماست و شخص او محبوبترین افراد عالم نزد ماست. این نشان میدهد که شهید صدر با آگاهی و درک تمام درباره امامخمینی قضاوت میکردند.
همچنین شبی در منزل یکی از دوستانم که اکثراً از شاگردان شهید صدر از جمله شهید صدر (ثانی) بودند و در منزل آقای شیخ برهان جمع بودند، حضور داشتم. امام تازه مباحث ولایت فقیه را مطرح کرده بود. در آن جلسه شادی و احساس پیروزی فکری و اجتماعی بر شهید صدر و افراد جلسه حاکم بود، چون یک مرجع مسائل حکومت اسلامی را مطرح میکرد و این خود، مانند یک فکر غریبی در اذهان بود. صحبت سر این بود، ما چه کنیم که امام این مباحث را ادامه بدهند و به این مقدار که چند جلسه بحث کردند، اکتفا نشود. تمام طلاب ایرانی که به نجف میآمدند، اکثراً به شهید صدر هم علاقهمند بودند. انقلابیون عراق پیروان فکری شهید صدر بودند. در آن زمان کتاب «ولایت فقیه» را ترجمه و در عراق پخش کردند.
آیتالله حسینی شاهرودی در ادامه خاطرات خود در رابطه با نحوه شهادت آیتالله سید محمدباقر صدر میگوید: آنگاه که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید دولتِ حزب بعث، قیام مردم مسلمان عراق را بهشدت سرکوب کرد و صدها نفر از روحانیت و علما و مردم مؤمن را به شهادت رساند. به ایران خبر میرسد که آیتالله سید محمدباقر صدر تصمیم به خارجشدن از عراق گرفته است. آنگاه که امام از مسئله باخبر میشوند، طی پیامی به ایشان دستور میدهند که از عراق خارج نشده و حرکت انقلابی را در درون عراق ادامه دهد. پیام امام در رادیو ایران قرائت شد و به سمع استاد شهید رسید. آن جناب ضمن پیامی اطاعت خود را از پیام و دستور امام راحل اعلام داشته و در وصیتنامه خود مینویسد: «أنا صمّمتُ علی الشهاده.»
حاج سالم عبدالرزاق الدباغ به بنده گفت: در محله العماره نجف ما در همسایگی ایشان بودیم. امکان رفتوآمد از درب منزل و پشت بام وجود نداشت چرا که اطراف منزل در کنترل نیروهای امنیتی حزب بعث قرار داشت ولی در منزل چاه آب مشترکی وجود داشت که به ما امکان میداد تماسهای ضروری را از داخل زیرزمین با ایشان برقرار کنیم.
وی میگفت: شخصاً به ایشان پیشنهاد کرده و قول قطعی دادم که به اتفاق برخی از مؤمنینِ مورد اعتماد، ایشان را بدون مطلع شدن نیروهای بعثی سالم به خارج از عراق منتقل کنیم. ولی ایشان اظهار کرد: «بنا به دستور شرعی امام از عراق خارج نخواهد شد.» و چنین میفرماید: «أمُر شرعی ما اطلع من السید الإمام.» اینها را وقتی در برابر یکدیگر قرار دهیم اعتقاد ایشان به ولایت و اطاعت از ولایت معلوم میشود، درحالیکه مشخص بود ایشان را زنده نخواهند گذاشت. در واقع ایشان شهید انقلاب اسلامی ایران شدند.