سفر اخیر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به عراق که به گفته وی طولانی ترین سفر خارجی وی به یک کشور بوده است، با بازتابها و واکنشهای مختلفی روبرو شده است. هر چند که سفرهای متعدد و ملاقاتهای مختلف بین مقامات ایران و عراق یکی از مشخصه های اصلی و متداوم روابط دو کشور در سالهای پس از حکومت صدام بوده است، اما سفر اخیر محمدجواد ظریف به عراق در چارچوب شرایط زمانی کنونی اهمیت بالایی دارد و از منظرهای مختلف قابل توجه است.
به لحاظ سیاسی این سفر در مقطع زمانی پس از تشکیل دولت جدید در عراق- نخست وزیری عادل عبدالمهدی، ریاست جمهوری برهم صالح و ریاست پارلمانی محمد الحلبوسی – به منظور افزایش تعاملات و گسترش پیوندهای سیاسی بین دو کشور و پایه گذاری دوره جدیدی از روابط سیاسی و امنیتی صورت گرفت و نتایج مثبتی را به همراه داشت. به لحاظ اقتصادی همزمانی این سفر با تلاشهای جدی امریکا برای اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران و کاهش اساسی تعاملات اقتصادی تهران- بغداد و در مقابل کوشش دو کشور برای حفظ روابط اقتصادی برغم فشارهای امریکا نشانگر اهمیت اقتصادی سفر در مقایسه با موارد قبلی است. از منظر منطقه ای و بینالمللی نیز در حالی که امریکا با همکاری متحدین عرب خود با محوریت عربستان سعودی و اسرائیل در پی موازنهسازی و مهار همه جانبه و در صورت ممکن انزوای ایران در قالبهایی نظیر طرح موسوم به ناتو عربی هستند، سفر مقامات ارشد ایران به عراق نشانگر عمق روابط بغداد- تهران و فرصتها و اهرمهای ایران برای مقابله با تلاشهای موازنه ساز قدرتهای رقیب است. اما در میان این سه عرصه، به نظر می رسد در سفر اخیر ظریف ابعاد اقتصادی پررنگ تر بوده و اهمیت بیشتری داشته است.
ابعاد و ویژگیهای متعدد سفر وزیر امور خارجه ایران به عراق نشانگر واقعیتهای مهمی در روابط اقتصادی دو کشور و به خصوص فرصتها و چالشهایی است که تهران و بغداد در روابط اقتصادی خود با آن مواجه هستند. یکی از ویژگیهای مهم این سفر، همراهی تجار و نخبگان اقتصادی و تجاری ایرانی با آقای ظریف، برگزاری جلسات و انجام مذاکرات مختلف اقتصادی و به طور خلاصه تمرکز جدی بر ابعاد و مسائل اقتصادی روابط در مقایسه با گذشته بود. در این سفر مقامات ایرانی تنها در بغداد و شهرهای جنوبی عراق بر ظرفیتهای اقتصادی دو کشور متمرکز نشدند، بلکه در سفر این مقامات به اقلیم کردستان نیز مسائل و روابط اقتصادی بسیار پررنگ بود. ایران و عراق در دوره پس از صدام در عرصه تجاری و اقتصادی شاهد روند فزاینده گسترش روابط بوده و حجم روابط تجاری و اقتصادی دو طرف به بیش از ده میلیارد دلار رفته است.
به گفته دبیر کل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق حجم صادرات محصولات غیرنفتی ایران به عراق در سال 2018 میلادی نزدیک به 9 میلیارد دلار بوده و ایران از ترکیه در خصوص صدور کالا به عراق پیشی گرفته است. نکته مهم دیگر اینکه در چارچوب تعاملات تجاری غیر نفتی، عراق به بازار اول صادراتی ایران تبدیل شده است. ضمن اینکه افزایش گردشگران بین دو کشور به بیش از 5 میلیون نفر در سال و همکاریهای دو طرف از جمله در صدور برق و گاز و همکاریهای فنی و خدماتی باعث شده است تا درهم تنیدگی و همگرایی اقتصادی بین دو کشور بیش از پیش افزایش یابد. در واقع آمارها و واقعیتهای فوق نشانگر این مهم است که گسترش روابط و پیوندهای بین ایران و عراق در سالهای پس از 203 صرفا به ابعاد سیاسی و امنیتی منحصر نبوده و پیوندهای اقتصادی بین دو کشور نیز روند رو به گسترشی را نشان می دهد.
با وجود فرصتهای مذکور، روابط تجاری و اقتصادی ایران و عراق با شرایط و مانع بزرگی به نام تحریمهای واشنگتن و تلاشهای امریکا برای اعمال تحریم بر ایران و محدودسازی جدی این روابط در پرتو خروج دولت ترامپ از برجام روبروست. دولت امریکا برای کاهش روابط اقتصادی ایران و عراق به ممنوع ساختن تعاملات دلاری پرداخته و در تلاش است تا واردات گاز و برق از ایران را نیز به تدریج محدود کند. ضمن اینکه تحت نظر گرفتن و اعمال فشار بر فعالان اقتصادی عراقی که با ایران در روابط اقتصادی هستند نیز از نظر واشنگتن دور نمانده است. اما برغم چنین تلاشهایی واقعیتهای مهمی وجود دارد که موفقیت های دولت ترامپ را تحت تاثیر قرار می دهد. نخستین واقعیت مهم ساختار غالب غیر رسمی در روابط تجاری و اقتصادی ایران و عراق و نقش آفرینی سطح گسترده ای از فعالان تجاری و اقتصادی است که تحت تاثیر تحریمهای امریکا نبوده و با یافتن راه حلهایی به تداوم روابط تجاری بین دو کشور کمک میکنند. مساله ای که از آن به عنوان ظرفیتها و راهکارهای مختلف برای دور زدن تحریمهای امریکا یاد می شود.
موضوع دیگر تعاملات و پیوندهای دیرینه بین رهبران سیاسی دو کشور است که اثرگذاریهای فشارهای امریکا را کاهش میدهد. متغیر اثرگذار دیگر وابستگی اقتصاد عراق به واردات برق و گاز از ایران و همچنین عادت کردن مصرف کنندگان عراقی به استفاده از کالاهای به نسبت ارزان ایرانی است. همچنین ورود گردشگران عراقی به ایران به دلیل ظرفیتها و جذابیتهای مختلف ایران مانند اشتراکات فرهنگی و ارزان بودن سفر نیز به عنوان مولفهای است که اثرگذاری فشارها و تحریمهای امریکا بر روابط دو کشور را کاهش می دهد. نکته مهم دیگر اینکه فشارهای تحریمی امریکا بر ایران، باعث شده تا نگاه اقتصادی ایران به عراق و بهرهگیری از عراق به عنوان فرصتی برای مقابله با تحریمهای امریکا تقویت شود و این نگرش پویایی بیشتر تعاملات تجاری- اقتصادی ایران و عراق را در پی دارد.
در مجموع هر چند که موانع مختلفی وجود دارد که تاثیرگذاری موفقیت تحریمهای امریکا بر روابط اقتصادی ایران و عراق را کاهش می دهد، اما تداوم و پیشرفت روابط طرفین در این عرصه مستلزم برطرف کردن برخی چالشها و مشکلات و توجه به ملاحظاتی است که در این خصوص قابل توجه هستند. نخستین نکته درک منطق فعالیتهای اقتصادی و مجزا ساختن آن از تعاملات سیاسی و فرهنگی است. به عبارتی منطق اقتصادی حکم میکند که ایران بتواند کالاها و خدماتی با کیفیت و قیمت مناسب به عراقیها ارائه دهد و در غیر این صورت رقبای جدی ایران مانند ترکیه به تدریج به افزایش سهم خود مبادرت خواهند کرد. این مساله نیز نیازمند تقویت ظرفیتهای تولیدی و تجاری در کشور از یک سو و شناخت بهتر بازار عراق و اعتمادسازی لازم در این عرصه از سوی دیگر است. نکته دوم تقویت نگرش اقتصادی کنونی در عراق در کنار ملاحظات سیاسی و امنیتی و اندیشیدن به ساختارها و سیاستهایی پایدار و بنیادین در روابط اقتصادی با این کشور است. ضمن اینکه همگرایی و همکاری بیشتر نهادهای سیاسی و اقتصادی دخیل در عرصه عراق در امور تجاری و اقتصادی می تواند به بهبود شرایط کمک کند.
* استادیار روابط بین الملل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگر حوزه خاورمیانه