رسانههای نوشتاری ایران در اواخر دهه ۷۰، به ماجراهای شب زنده داری بازیکنان تیم ملی در اردوها و تورنمنتهای مختلف اشاره کرده بودند.
از اردوهای سیزده بدری بگیرید تا فاجعهای که در جام ملتهای آسیا - معروف به لبنان ۲۰۰۰ - رخ داد.
در آن رقابتها، ما یکی از بهترین تیمهای تاریخ فوتبال ایران را داشتیم که به دلیل بی نظمی، چند دستگی و اختلافات درون تیمی راه به جایی نبرد.
از لبنان برای ما که در روزنامههای ورزشی حضور داشتیم روایت میشد، برخی بازیکنان شبانه از هتل بیرون میزدند و در سواحل بیروت مشاهده میشدند!
بعدها جلال طالبی سرمربی وقت تیم ملی اعتراف کرد که نمیدانست بعضیها چقدر دیر به هتل بر میگشتند. او شرافتمندانه به بازیکنانی که قصدشان از بیرون رفتن، خرید بود اجازه میداد اما نمیدانست بازیکنانی هستند که ساعت ۴ صبح به هتل برمی گردند.
محصول تمام آن چه نوشتیم، فاجعه در لبنان و حذف بحث برانگیز تیم ملی ایران مقابل کره جنوبی بود.
***
در سالهایی که کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی ایران است اما اگر هیچ کدام از دستاوردهای او را باور نکنیم نمیتوانیم بالا رفتن ارزش پیراهن تیم ملی، قیمتی شدن هر چه بیشتر این پیراهن و نظم و انضباط حاکم بر اردوها را کتمان کنیم.
کی روش با ایجاد یک نظم ویژه در تیم ملی، هم رفیق بازیکنان تیم ملی باقی ماند و هم هرگز به آنها باج نداد. یک سرمربی مقتدر که حرف در تیم ملی حرف اوست؛ در کنار تمام رفاقتی که میان کارلوس و بازیکنان موج میزند.
جدیت حاکم در تیم ملی و البته فضای خوبی که همیشه وجود داشته را فقط در تمرینات میتوانید حس کنید.
دیروز در تمرین تیم ملی (که در دوحه برگزار شد) کی روش در چالش پنالتیها شرکت کرد و هر بار که یک پنالتی را وارد دروازه میکرد، خوشحالی او صد برابر سایر بازیکنان بود؛ ملی پوشان در کنار مردی میخندیدند و یک تمرین شاداب را تجربه میکردند که میدانستند در عین رفاقت، باید فاصله و حد و مرز میان خود و کی روش را حفظ کنند.
از اردوی تیم ملی دیگر خبری از خوشگذرانی های سابق به گوش نمیرسد. هیچ کس جرأت ندارد از هتل بیرون برود.
شب نشینی در سواحل دیگر معنا ندارد. تیم ملی جای شوخی نیست؛ بازیکنان آرزو دارند پیراهن ملی را بر تن کنند و این خود به تنهایی اتفاق کوچکی نیست…