از رفتار سرمربی آلمانی استقلال در یک سال گذشته، تشخیص این موضوع آسان بود که او موافق حضور فرهاد مجیدی در کنار خود به عنوان دستیار نیست. حتی وقتی امیرحسین فتحی در ابتدای حضورش در استقلال با وینفرد شفر درباره حضور مجیدی روی نیمکت صحبت کرد، سرمربی به شدت مخالف بود و انگار گزینه آنها مجتبی جباری بود.
اما حدود یک ماه قبل فرهاد مجیدی با وساطت یک ایجنت نه چندان خوشنام با ساشا، فرزند سرمربی استقلال دیدار کرد. خبر این نشست، رسانهای نشد و چند روز بعد شخص شفر در یک ملاقات محرمانه روبروی فرهاد مجیدی نشست!
درباره اقدام فرهاد برای ارتباط با فرزند شفر میتوان انتقادهایی را مطرح کرد. مثلا اینکه او با ادعای فوتبال پاک چطور حاضر شده با وساطت ایجنتی کار خود را پیش ببرد که عملکرد پرحرف و حدیثی در فوتبال ایران داشته و بازیکنان خارجی بیکیفیتی را در این سالها به استقلال آورده است.
شنیده میشود این ایجنت ایرانی با «شرمن»، ایجنت خارجی و نزدیک به شفر رابطه نزدیکی دارد و این روزها در محافل مختلف وعده بستن استقلال در فصل بعد با حضور مجیدی روی نیمکت استقلال را میدهد و خبر بدتر اینکه یکی از بازیکنان جوان و مستعد استقلال هم گرفتار این جریان است.
آیا شأن و جایگاه مجیدی با چنین لابیهایی برای نزدیکی به نیمکت استقلال زیر سوال نمیرود؟ سوال عجیبتر؛ چطور فرزند شفر از دوستی با مجتبی جباری و پژمان منتظری به سمت فرهاد چرخیده است؟ چه عامل مهمی در این میان اثرگذار بوده؟!
باید دید کمیته فنی باشگاه استقلال در این میان چه واکنشی خواهد داشت؟ آیا گزینهها از دل جلسات محرمانه شفر نهایی میشوند یا باشگاه هم تصمیم گیرنده است؟
از سوی دیگر امثال مجتبی جباری، محمد تقوی، داریوش یزدانی و مربیان جوان دیگر که با حضور آنها به دلایل مشابه مثل مجیدی مخالفت شده بود چگونه مقابل این خبر موضع میگیرند؟
استقلال در شرایط فعلی که رو به پیشرفت است، نیازی به این هیاهو نداشت که با تصمیم ناگهانی شفر وارد حاشیههای تازه خواهد شد.