پس از حضور گسترده بخش خصوصی برای خرید نفت در بورس انرژی و فروش یک میلیون بشکه نفت خام سبک ایران در دو عرضه ابتدایی، اجرای این راهکار ضدتحریمی با وقفه سه هفتهای مواجه شده است. در این بین مجددا فضا برای برخی منتقدان این روش فراهم شده تا بار دیگر با طرح شبهات تکراری آخرین مخالفتهای خود را با اجرای این راهکار بیان کنند.
در روزهای اخیر فضای رسانهای کشور بار دیگر جولانگاه مخالفان عرضه نفت در بورس شده است و این افراد با تعریف غلط از صورت مسئله، سعی در گمراه کردن ذهن مخاطب درباره تاثیر مشارکت بخش خصوصی در بیاثرکردن تحریمهای نفتی دارند. یکی از مغالطههای تکراری مطرح شده ناظر به عدم درک درست از دو مفهوم متفاوت در این حوزه است که این دو مفهوم عبارتند از: "بورس نفت" و "عرضه نفت در بورس". در ادامه به توضیح هر یک از این دو مفهوم و نسبت شان با یکدیگر پرداخته میشود.
برخلاف آنچه در رسانههای کشور در این بازه چند ماهه مطرح شده، باید توجه داشت که ایجاد بورس نفت در کشور با عرضه نفت در بورس برای مشارکت بخش خصوصی در دور زدن تحریمهای نفتی متفاوت است. لذا برداشت نادرست از این راهکار ضدتحریمی و تصور غلط مبنی بر ایجاد بورس نفت برای مقابله با تحریمهای نفتی باعث شده است که برخی کارشناسان ایراداتی را به این راهکار وارد کنند. راه اندازی بورس نفت یک بار معنایی مجزا در ادبیات کارشناسی نفت داشته به طوری که صحبت از ایجاد این بورس، ذهن مخاطب را به یاد بورس نایمکس امریکا یا بورس دبی و ...... میاندازد. بورس های نفت در سراسر جهان شامل یک بازار رقابتی در دو طرف عرضه کننده و خریداران هستند و با خرید و فروش کاغذی نفت در بازار یادشده، فرآیند کشف قیمت جهانی نفت انجام میشود. همانطور که اشاره شد معاملات در بورسهای نفت به صورت کاغذی بوده نه به صورت فیزیکی؛ یعنی اصلا تحویل فیزیکی و بارگیری حوالههای کاغذی خریداری شده به آن صورت در بورسهای نفت مطرح نیست. همچنین هدف بورس نفت ایجاد بستری برای کشف قیمت جهانی نفت بوده نه دور زدن تحریمهای نفتی؛ و به نوعی بورسهای نفت مرجع قیمتگذاری نفت در نقاط مختلف دنیا هستند.
در نتیجه واضح است که اگر صورت مسئله این راهکار ضدتحریمی ایران به صورت درست فهم نشود ممکن است این راهکار ( عرضه نفت در بورس) با ایجاد بورس نفت اشتباه گرفته شود و در نتیجه نوک پیکان نقدهای برخی کارشناسان به سمت ایجاد بورس نفت و بی تاثیری آن در بیاثرکردن تحریمهای نفتی نشانه رود. اگر راهکار وزارت نفت برای دور زدن تحریمهای نفتی ایجاد بورس نفت باشد که انتقادات این کارشناسان کاملا درست و بجا است، زیرا ایجاد بورس نفت واقعا تاثیری در دور زدن تحریمهای نفتی ندارد. اما نگاه دقیق و فهم درست صورت مسئله نشان میدهد که مقصود وزارت نفت ایجاد ساختاری برای مشارکت بخش خصوصی در صادرات نفت است که این کار با "عرضه نفت در بورس" انجام میشود. برای توضیح درباره چگونگی تاثیر این راهکار (عرضه نفت در بورس) ابتدا لازم است که سازوکار فروش نفت توسط ایران مورد بررسی قرار گیرد.
مدل سنتی فروش نفت ایران بدین صورت است که نفت ایران توسط شرکت ملی نفت در قالب محمولههای بزرگ (یک میلیون بشکهای) به برخی پالایشگاههای شناخته شده در دنیا فروخته میشود؛ در نتیجه به دلیل انحصار در سمت فروشنده و تعدد کم خریداران نفت و حجم بزرگ محمولههای نفتی این فرآیند به راحتی توسط آمریکا قابل رهگیری و شناسایی است. ازاینرو، راهکار مقابله با تحریمهای نفتی تنوعسازی روشهای فروش نفت بوده که یکی از این روشها مشارکت بخش خصوصی در صادرات نفت کشور است. در واقع فروش بخشی از نفت ایران از کانال بخش خصوصی باعث میشود که در سمت عرضه کنندگان و خریداران نفت کشور تعدد و تنوع ایجاد شود، در نتیجه امکان شناسایی و تحریمپذیری نفت ایران کاهش یابد.
* بورس انرژی بهترین بستر برای خرید نفت توسط بخش خصوصی
با بازگشت مجدد تحریمهای نفتی و افت میزان صادرات نفت کشور، شرایط به گونهای است که وزارت نفت باید از تمامی ظرفیتهای خود برای مقابله با تحریمهای نفتی استفاده کند که یکی از این ظرفیتها در بخش خصوصی داخلی و خارجی موجود است. اما نکته حائز اهمیت این است که نفت ایران در چه بستر و سازوکاری در اختیار شرکتهای خصوصی توانمند قرار گیرد به نحوی که قیمت نفت در بالاترین حد ممکن به فروش برسد و از طرفی از ورود بابک زنجانیها به فرآیند فروش نفت به بخش خصوصی جلوگیری شود. در واقع سازوکار موردنیاز باید به صورتی باشد که غربالگریهای لازم بین متقاضیان خرید نفت ایران انجام شده و نفت تنها در اختیار شرکتهایی قرار گیرد که توانایی مالی و تخصصی لازم برای فروش نفت ایران در بازارهای جهانی و بازگرداندن پول حاصل از آن را داشته باشند. البته باید توجه داشت که این سازوکار در کنار مدل سنتی فروش نفت ایران و به صورت موازی پیگیری میشود و سعی میشود بخشی از افت میزان صادرات نفت کشور از این طریق جبران شود.
بررسیهای کارشناسی نشان میدهد که بهترین بستر برای مشارکت بخش خصوصی واقعی و توانمند داخلی و خارجی، سازوکار بورس انرژی بوده؛ سازوکاری که به گفته کارشناسان زیرساختهای لازم برای عرضه و فروش نفت ایران را داراست. در واقع دو ویژگی موجود در سازوکار بورس انرژی باعث میشود که مشارکت شرکتهای خصوصی متقاضی نفت ایران از این کانال اهداف وزارت نفت را برای خنثیسازی تحریمهای نفتی فراهم کند که عبارتند از: 1- سازوکار شفاف و رقابتی بورس 2- اخذ ضمانت نامه لازم از بخش خصوصی.
سازوکار رقابتی بورس باعث میشود که خریداران برای خرید نفت در بورس قیمتها را تا حد ممکن افزایش داده و بدین صورت نفت کشور به بالاترین قیمت ممکن به فروش برسد. همچنین شفافیت موجود در این راهکار مانع ایجاد رانت و فساد و تکرار تجربه تلخ بابک زنجانی میشود. در بستر بورس شرکتهای خصوصی متقاضی پس از برآورده ساختن همه استانداردهای مطرح شده در اطلاعیه بورس انرژی باید قبل از بارگیری محموله 20 درصد از بهای محموله را به صورت ریالی و نقدی پرداخت کرده و مابهازای 80 درصد دیگر را به اندازه 125 درصد ضمانتنامه ریالی در اختیار شرکت ملی نفت قراردهند. در نتیجه امکان عدم بازگشت پول محمولههای فروخته شده به صفر میرسد زیرا در این صورت وثیقه آن شرکت خصوصی توسط شرکت ملی نفت ضبط میشود.
در مجموع به نظر میرسد که برخی از ایرادات مطرح شده به این راهکار ضدتحریمی ناشی از درک نادرست از صورت مسئله و عدم توجه به تفاوتهای دو مفهوم "بورس نفت" و "عرضه نفت در بورس" است. این تلقی اشتباه باعث میشود که برخی کارشناسان با طرح نادرست موضوع، شبهاتی تکراری در فضای رسانهای مطرح کرده و ذهن برخی مخاطبان از تاثیر مثبت عرضه نفت در بورس و استفاده از توانمندی بخش خصوصی برای جلوگیری از افت میزان صادرات نفت کشور گمراه کنند.