ریش و قیچی اقتصاد مملکت از سال 92 به این سو، بیشتر از اینکه دست وزیر اقتصاد، صنعت، کار و... باشد، دست عباس عراقچی و محمدجواد ظریف بوده است. وعدههای اقتصادی رنگارنگ آقای رئیسجمهور هم بیشتر از آنکه مبتنی بر برنامهریزی در وزارت صنعت، اقتصاد و... مطرح شده باشند، بر اساس فن دیپلماسی همین آقایان طرح شدهاند.
لذا ما با اینکه ولیالله سیف را در مساله توزیع دلار جهانگیری و محمد شریعتمداری را در مساله قاچاق 5 هزار خودروی لوکس مقصر میدانیم، نباید یادمان برود این تخلفات همه در پناه چتری که محمدجواد ظریف برای مسؤولان اقتصادی گسترده، رخنمایی کرده است.
محمدجواد ظریف نه به خاطر آنکه زیر قراردادی امضا انداخته که حق شکایت هم برای ایران در نظر نگرفته است، بلکه به خاطر چند سال آدرس غلط دادن به 80 میلیون ایرانی باید در پیشگاه تاریخ و قانون بازخواست شود. اینکه چشمها را برای نخستینبار به بیرون از مرزها گرداند و افق نگاه جامعهای که برای استقلال و روی پای خود ایستادن انقلاب کرد را عوض کرد.
از این منظر، اتهامپراکنی بدون سند آقای ظریف به کلیت کشور در روزهای اخیر در مقایسه با خطای اصلی او یک مساله کاملا فرعی است. به بیان دیگر، اتهامزنی اخیر وزیر امور خارجه کشور به ایران! گام کوچکی در راستای همان خطای بزرگ او است و نباید مانع دیدن آن خطای اصلی شود.
خطای اساسی آقای ظریف این بوده و هست که وقتی به قول خودش «در اداره وزارت امور خارجه هم درمانده»، ریش و قیچی یک اقتصاد 80 میلیونی را چند سال است در دست گرفته، رها هم نمیکند. اما خوشمزگی آرایشگری اقتصاد به سبک ایشان این است که وی مهمترین راهبرد اصلاح اقتصاد ایران را، رفع بهانههای آمریکا و غرب میداند. در این واقعیت تلخ، نکته ظریفی نهفته است و آن اینکه ریش و قیچی اقتصاد ما در 5 سال گذشته، نه در دست آقای ظریف که به واقع در دست اروپا و آمریکا بوده است!
ما ریش و قیچی اقتصاد را به دست دشمن دادهایم، دشمن هم که برای آدم قبا نمیدوزد لابد، قیچی را در پهلو فرو میکند! نتیجه همین میشود که تورم چنین، ارز چنان و حتی پاسپورت ایرانی هم بهمان شود! آقای ظریف با هنر دیپلماسی خود کاری کرده که نبض اقتصاد ما با بهانههای آمریکا و اروپا بالا و پایین برود. این البته اشتباه سهوی وزیر امور خارجه یا مجموعه دولت نبوده، بلکه هدف اعلام شده آنان طی 5 سال گذشته محسوب میشود.
اگر یادتان باشد، آقای رئیسجمهور آنقدر به سپردن ریش و قیچی اقتصاد ما به بیگانه تمایل داشت که «آب خوردن» مردم را هم به رفع بهانههای آنان گره زد. حالا اما همان آقای روحانی میگوید تحریمها فرصت است و مذاکره با آمریکا هم دیوانگی است. معضلات اقتصادی کشور اما مادامی که ریش و قیچی اقتصاد در دست امثال محمدجواد ظریف- و به واقع در دست غرب- باشد، حل نخواهد شد.
حل معضلات اقتصادی، تخصص اقتصادی میخواهد و مرد رزم، نه لبخند زدن به دشمن و مرد بزم! مدل اصلاح اقتصاد به سبک آقای ظریف و عراقچی همین است که حالا 7 ماه بعد از خروج آمریکا از برجام به ما بگویند:«ایدههای جدید اروپا برای تعاملات تجاری در راه است!» در حالی که همین افراد پیش از این بارها و بارها برای اجرایی شدن بسته پیشنهادی اروپا ضربالاجل تعیین کرده بودند! عراقچی شهریورماه گذشته صراحتا گفته بود: «اروپاییها تا 13 آبان وقت دارند و از این تاریخ به بعد فایدهای ندارد بخواهند انجام دهند!» شخص آقای روحانی هم یک روز پس از خروج آمریکا از برجام طی تماسی تلفنی خطاب به امانوئل مکرون تاکید کرده بود: «اروپا در شرایط کنونی فرصت بسیار محدودی برای حفظ برجام در اختیار دارد!»
چند روز بعد از این مکالمه، عباس عراقچی تصویر روشنتری از این «فرصت محدود» ارائه داده و به تلویزیون دولتی آلمان گفته بود: «دکتر روحانی محدودیت و بازه زمانی برای ما تعیین نکرده و تنها گفته چند هفته. اما من گمان نمیکنم گفتوگوها بیش از ۴ هفته زمان ببرد». حالا از آن زمان قریب 7 ماه گذشته و یک ماه است 13 آبان را هم پشت سر گذاشتهایم ولی آقای عراقچی مجددا از «ایدههای جدید اروپا برای تعاملات تجاری» برای ما سخن میگوید!
معلوم نیست این ایدههای تازه با آن SPV که اروپاییها آن را برایمان رونمایی هم نکردند و حتی حاضر نشدند میزبانی آن را هم در کشورشان بپذیرند، فرق دارد یا نه؟! یک چیز اما مثل روز روشن است و آن اینکه با دستفرمان آقایان ظریف و عراقچی، موی اقتصاد اصلاح نمیشود هیچ، همگی هم دچار پیسی شده، کچل میشویم.
ولیالله سیف، رئیس کل وقت بانک مرکزی فروردین 95 به تلویزیون بلومبرگ گفته بود: «برجام تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است»، آقایان اما تا توانستند به ماستمالی این سخن و خرد کردن دهان و دندان منتقدان پرداختند، بلکه به بت برجام اسائه ادبی نشده باشد. راه اصلاح اقتصاد اما این نیست آقایان! راه برداشتن تحریم هم این نیست که شما میروید! اول قبول کنید ریش و قیچی اقتصاد را از آقایان وزارت امور خارجه بگیرید، دوم، برای برداشتن تحریم، به جای عجز و لابه و ضربالاجلهای توخالی، اقدام عملی کنید! این برای هزارمین بار!
حسن قرائی