کتاب «مردی از جنس نور» بخشی از زندگی یک مرد گمنام ولی فوقالعاده مؤثر در تاریخ اسلام را به صورت یک فیلمنامه جذاب و خواندنی روایت میکند.
این فیلمنامه شرح ماجرای نگهداری و حفظ کتاب اسرار آل محمد (ص) توسط سلیم بن قیس و تعقیب و گریزهایش با بنیامیه و در زمان حجاج بن یوسف است.
کتابی آنقدر مهم در تاریخ تشیع که امام صادق علیهالسلام خواندن آن را به همه شیعیان توصیه کردهاند.
سیدمهدی شجاعی آثار فراوانی برای عرض ارادت به اهل بیت دارد که «کشتی پهلو گرفته»، ترجمه ادبی ادعیه مشهور شیعه (دعای کمیل، مناجات شعبانیه، دعای عرفه، زیارت جامعه و…) آئین زندگی، از دیار حبیب، آفتاب در حجاب، متقین، «پدر، عشق، پسر»، «خدا کند تو بیایی» و آثار دیگر از جمله این آثار هستند.
شجاعی بالغ بر یکصد اثر چاپ شده دارد که البته رقم غبطه برانگیزی است و حداقل نیمی از آنا شیعی است. دو اثر اخیر او یعنی «کرشمه خسروانی» و «مردی از جنس نور» نیز ادامه همان راه است.
این فیلمنامه درباره سلیم بن قیس هلالی از یاران امیرالمومنین (ع) است. او کتابی نگاشته و حجاج بن یوسف به دنبال او و کتابش است تا هر دو را سر به نیست کند. گره داستان تا اواخر آن باز نمیشود و خواننده نمیداند که آن کتاب چیست و چرا تا این حد برای حکومت اهمیت دارد. قیس از ساعت مرگ خود خبر دارد و باید این کتاب را به اهلش بسپارد، کتابی که به قول او شرح بزرگترین تحریف و انحراف در عالم است و از بزرگترین خیانت و جنایت تاریخ پرده برمیدارد.
سلمان فارسی، نام و نشان نوجوانی ایرانی را در روستای نوبندجان (نوبندگان) به قیس داده است تا امانت به اهلش سپرده شود. ابان پسر ابی عیاش، این نوجوان برگزیده نیز در رویای خود، سلیم را که « مردی از جنس نور» است، دیده و انتظار او را می کشد.
شاخصه کار سیدمهدی شجاعی نوع رویکرد او در نزدیک شدن به چنین مضامینی است. او یا به سراغ مضامین تازه در این زمینه رفته و یا اینکه پرداختی تازه از مضامین و یا حوزههای پیشتر کار شده را ارائه میکند؛ همانند ترجمههایی که ادعیه و دعاهای معروف منتشر کرده است. در این بین اما از قابل توجهترین آثار او باید به متونی اشاره کرد که به سراغ گوشههایی کمتر پرداخته شده از تاریخ رفته و با استفاده از ظرفیتهای ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی و یا فیلمنامه گامی نو در این زمینه برداشته است.
سیدمهدی شجاعی در سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد و هفده سال بعد با دیپلم ریاضی، برای ادامه تحصیل در رشته تئاتر وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد. او در بدو ورود به دانشکده، گرایش کارگردانی تئاتر را برگزید و حدود سه سال نیز با همین گرایش پیش رفت و عموم واحدهای کارگردانی را پشت سر گذارد. در این زمان که به سن بیست سالگی رسیده بود، از میان مسیرهای مختلف پیش رو، نویسندگی را به عنوان حرفه برگزید. به همین جهت از رشته کارگردانی به نمایشنامهنویسی و ادبیات دراماتیک تغییر جهت داد و همچنین با اعلام انصراف از ادامه تحصیل همزمان در رشته علوم سیاسی، علیرغم گذراندن عموم واحدهای مهم و اساسی، تمرکز خود را بهطور ویژه در حوزه داستاننویسی قرار داد.
فیلمنامههای «بدوک»، «دیروز بارانی» و «پدر» کارهای سینمایی مشترک سید مهدی شجاعی با مجید مجیدی و فیلمنامه «چشم خفاش» و «قله دنیا ۲» کارهای سینمایی مشترک او با بهزاد بهزادپور هستند. همچنین فیلمنامه «تیر چراغ برق» اثر مشترک سید مهدی شجاعی، مجید مجیدی و بهزاد بهزاد پور است. از دیگر فیلمنامههای سیدمهدی شجاعی، میتوان به «کمین»، «قله دنیا ۱» و «مسافر کربلا»، «آخرین آبادی» و «مردی از جنس نور» اشاره کرد. فیلمنامه سریال ۱۳ قسمتی شهید چمران با نام «مرد رؤیاها» و فیلمنامه سریال ۲۶ قسمتی حضرت یوسف (ع) با عنوان «یعقوبترین یوسف، یوسفترین زلیخا» از دیگر آثار بلند وی به شمار می روند.
کتابهای «کشتی پهلو گرفته»، «پدر، عشق و پسر»، «آفتاب در حجاب»، «از دیار حبیب»، «شکوای سبز»، «خدا کند تو بیایی»، «سقای آب وادب»، «دست دعا، چشم امید» و رمان «کمی دیرتر…» حاصل تجربههای او در زمینه ادبیات مذهبی هستند.
ادبیات کودک و نوجوان بخش دیگری از فعالیتهای ادبی جدی و مستمر سیدمهدی شجاعی بهشمار میرود. او در این زمینه تاکنون به تألیف و ترجمه بیش از ۱۰۰ کتاب مبادرت ورزیدهاست.
سرپرستی دائرةالمعارف امام حسین (ع) «موسوعة الامامالحسین (ع)» از دیگر فعالیتهای تحقیقی او هستند که هماکنون در بیست و چهار جلد، توسط انتشارات مدرسه منتشر شدهاند. مجموعه ۳ جلدی «دانستنیهای اسلامی برای نوجوانان» نیز در سال ۱۳۸۷ به سرپرستی سید مهدی شجاعی، توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، چاپ و منتشر شد.
وی در نظرسنجی پیامکی برنامه تلویزیونی کارنامه از شبکه چهار سیما در تاریخ پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ به عنوان نویسنده برتر از سوی مخاطبان این برنامه شناخته شد.اغراق نیست اگر سیدمهدی شجاعی را شاخصترین چهره جریان ادبیات داستانی انقلاب به شمار آورد که بخش قابل توجهی از آثار او را مشخصاً متونی ادبی ـ مذهبی و مرتبط با زندگانی ائمه اطهار و اهل بیت گرامیشان و یا یاران و صحابه ایشان تشکیل میدهد.
در نگاه نخست اهمیت کتاب «مردی از جنس نور» همین مسئله است. در این کتاب سیدمهدی شجاعی به سراغ گوشهای کمتر پرداخته شده از تاریخ رفته که صرفنظر از اهمیت مضمونی از ظرفیت دراماتیک بالایی نیز برخوردار است. در واقع شاید همین ظرفیت بالا بوده که باعث شده شجاعی از مدیوم فیلمنامه برای روایت آن بهره ببرد.
اما سلیم بن قیس هلالی کیست و اهمیت کتابش برای چیست؟
او از یاران حضرت علی (ع) بوده که در زمان هجرت دو سال داشته و بنابراین بسیاری از صحابه را از نزدیک دیده است. او صاحب «کتاب اسرار آل محمد صلی الله علیهم اجمعین» یا «کتاب سلیم بن قیس» است که کتابى مشهور بوده و شهرت سلیم نیز بیشتر به خاطر همین کتاب اوست، زیرا اولین کتابى است که بعد از پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم تألیف شده و به دست ما رسیده است. سلیم بن قیس مشاهده کرد که امیرالمؤمنین على علیهالسلام خانهنشین شده و کتاب خدا را با رأی و دلخواه خود تفسیر و تأویل کرده و مردم را از نقل حدیث منع کردهاند. او به دلیل ملازمت با مولا علی (ع) و ارتباط با صحابه آن حضرت همانند مقداد، ابوذر و سلمان، مطالب گوناگونی به نقل از ایشان در کتاب خود نقل کرده است. همچنین در طول ایام خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام و بسیاری از جنگهای ایشان، در کنار حضرت حضور داشته بنابراین خطبهها و حقایق پرشماری را در کتابش نقل کرده است. بعد از شهادت آن حضرت، از یاران امام حسن (ع) و سپس در شمار اصحاب امام حسین (ع) درآمد، پس از شهادت آن بزرگوار نیز در شمار اصحاب امام زینالعابدین (ع) قرار گرفت.
سلیم در زمان حجاج بن یوسف در سال ۷۵ هجرى متوارى شد و برای حفظ جان و بهخصوص حفاظت از کتاب خود از شهرى به شهر دیگر فرار میکرد. سرانجام در «نوبندجان» در نزدیکى شیراز اقامت گزید و پس از تربیت نوجوانى به نام «ابان بن ابى عیاش» کتابش را به او سپرد تا مطالب آن حفظ و به گوش مسلمانان برسد و اندکی بعد سلیم در سن ۷۸ سالگى درگذشت. «مردی از جنس نور» حکایت زندگی چنین مردیست که به روز ترین اخبار و احادیث برجای مانده، حاصل پایمردی اوست و سیدمهدی شجاعی نیز به زیبایی این قصه را به فیلمنامه تبدل کرده است. نویسنده در خلال گفتوگوها، توصیفاتی زنده و تصویری ارائه کرده تا خواننده بهتر در فضای ماجرا قرار گیرد. شجاعی، خواننده را با تکنیکهای روایی میکشاند و تشنگی را در کام او میریزد تا در ثلث پایانی کتاب، ماجرای غدیر، توطئه سقیفه، آتش زدن منزل فاطمه (س) و… را به عیان بگوید. آثار تاریخی و مذهبی شجاعی خواننده را مجبور می کند که به اصطلاح، یکنفس آنها را بخواند. درک و استخدام درست درام و وجود پیرنگ قوی، اصلیترین دلیل و به عبارتی دلیل کافی است (عنصری که معمولاً در آثار تاریخی مذهبی سایر نویسندگان همنسل شجاعی کمرنگ است) اما علاوه بر این، خواننده با دریافتها و اطلاعات جدیدی روبرو میشود که پیشتر ندیده است.