۱۳ آبان در تاریخ انقلاب اسلامی، روز مهم و پرحادثهای است؛ در این روز در طی مقاطع مختلف، اتفاقات خاصی مسیر تاریخ را تغییر داد و موجب شد این روز را در تقویم سالانه، روز «مبارزه با استکبار جهانی» بنامیم.
۱۳ آبان ۱۳۴۳
در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، تعداد زیادی از عمال و مزدوران رژیم ستمشاهی زیرنظر ماموران ساواک، به بیت حضرت امام خمینی (ره) در قم، یورش بردند و ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند؛ سپس با یک هواپیمای نظامی، حضرت امام (ره) را به ترکیه تبعید کردند. این سرآغار هجرتی بود که ۱۴ سال بعد، منجر به پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) شد.
اما این اقدام متوحشانه رژیم ستمشاهی پس از آن صورت گرفت که حضرت امام (ره) طی یک سخنرانی غرا و تاریخی، در ۴ آبان ۱۳۴۳، به قرارداد ننگین کاپیتولاسیون که عملا کشور ما را به حالت نیمه استعماری برای آمریکا تبدیل میکرد، اعتراض کردند و به رژیم ستمشاهی برای استمرار رفتار ضداسلامی و ضدایرانیاش هشدار دادند.
۱۳ آبان ۱۳۵۷
در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ نیز دانشآموزان همچون سایر اقشار جامعه در لبیک به فرمان رهبر الهی و در تبعیدشان یعنی حضرت امام خمینی (ره) به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش همگان برسانند.
دانش آموزان با ورود به محوطه دانشگاه تهران به دانشجویان ملحق شدند و ضمن سردادن شعارهایی در حمایت از حضرت امام خمینی (ره)، اعتراض خود را به سیاستهای رژیم فاسد و تبهکار ستمشاهی فریاد زدند.
در همین حین، عمال رژیم ستمشاهی با دستور صادره از مقامات این رژیم فاسد، به سمت دانش آموزان و دانشجویان، تیراندازی کردند که در نتیجه این اقدام جنایتکارانه، دهها تن از نوجوانان و جوانان انقلابی کشورمان، در خون پاک خود غلتیدند.
حضرت امام (ره) در پیامی به همین مناسبت فرمودند: «.. عزیزان من صبور باشید، که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است ... ایران امروز جایگاه آزادگان است... من از این راه دور، چشم امید به شما دوختهام ... صدای آزادیخواهی و استقلالطلبی شما را به گوش جهانیان میرسانم.»
۱۳ آبان ۱۳۵۸
در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، در شرایطی که حدود ۹ ماه از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) میگذشت، تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام (ره) در سالگرد کشتار دانشآموزان به دست عمال رژیم ستمشاهی، سفارتخانه آمریکا را که به مرکز جاسوسی برای اعمال و اقدامات ضدایرانی و ضدانقلابی تبدیل شده بود، تسخیر کردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها با استیصال شروع به امحای اسناد مرتبط با جاسوسیهای خود کردند، اما پس از تسخیر سفارت، دانشجویان برخی اسناد امحا شده را بازیابی کردند و با انتشار آنها، پرده از بخشی از جنایتها و خباثتهای سردمداران کاخ سفید علیه ملت ایران برداشتند.
با انتشار این اسناد، تعداد زیادی از مردم از نقاط مختلف کشور به سمت لانه جاسوسی حرکت کردند تا از این اقدام انقلابی و افشاگرایانه دانشجویان پیرو خط امام (ره) حمایت کنند. حضرت امام خمینی (ره) در پیامی این حرکت دانشجویان را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
آمریکاییها که با این اقدام انقلابی و متهورانه دانشجویان پیرو خط امام (ره)، ماهیت پلید و ضداسلامی و ضدایرانی خود را بیش از گذشته در پیشگاه ملت ایران افشا شده میدیدند و دیگر تحمل نظاره استقلالطلبی و آزادیخواهی و ولایتمداری ملت ایران را نداشتند، علیه این ملت شجاع به صورت گسترده، دست به اقدامات خصمانه و ایذایی زدند؛ از جمله آنکه به قوای نظامی متجاوز خود متوسل شدند که البته در نتیجه امداد الهی در صحرای طبس زمینگیر شدند و پس از آن تحریمهای ظالمانه و یکجانبهای را علیه مردم ایران ترتیب دیدند؛ تحریمهایی که تا امروز و با گذشت قریب به ۴۰ سال کماکان استمرار داشته و نه تنها آمریکاییها را به غرض شومشان نرسانده که ملت و نظام ایران را در پایمردی بر روی شعار «مرگ بر آمریکا» که ترجمان برائت از همه پلیدیها و جهانخواریها و ظلمهاست، مقاومتر گردانده است.
آمریکاییها در صف نخست دشمنان مردم ایراناند. آمریکاییها مدتهاست که از رویارویی سخت و نظامی با جمهوری اسلامی ایران به سبب قدرت بازدارندگی فوقالعاده کشورمان منصرف شده و به روشهای نرم و اقتصادی روی آوردهاند.
استراتژی تخاصم نرم آمریکاییها
بر مبنای استراتژی تخاصم نرم آمریکاییها با جمهوری اسلامی، باید مقر فرماندهی و اتاق جنگ آنها را نه «پنتاگون» یا «سیا» که «وزارت خزانهداری»شان دانست. وزارتخانهای که با اهرمهایی که در اختیار دارد از جمله ادارههایی همچون «تی اف آی» و «اُفِک» تحریمها علیه ایران را ساماندهی میکند. تحریمهایی با بهانههای واهی و علیه نهادها و سازمانها و شخصیتهایی که با سرپنجه تدبیر خود نقشهها و توطئههای آمریکا در منطقه غرب آسیا را خنثی کردهاند.
تشدید جنگ اقتصادی علیه مردم ایران در دولت ترامپ
استراتژیستهای آمریکایی که ترامپ را عاری از عقل سیاسی میبینند، به او فهماندهاند برای مقابله با ایران باید جنگ اقتصادی را تشدید کند. ترامپ و وزیر خارجهاش «مایک پمپئو»، چندین بار اعلام کردهاند که بیسابقهترین تحریمهای اقتصادی را علیه مردم ایران اعمال خواهند کرد.
اما آمریکاییها صریحا اعلام کردهاند که هدف از تحریمهایشان مستقیما مردم ایران است؛ «ریچارد نفیو» که از او به عنوان معمار تحریمها علیه ایران در هیئت حاکمه آمریکا یاد میشود در کتاب «هنر تحریمها» صریحا اعلام میکند که «هدف نهایی از اعمال تحریمها علیه ایران، فشار به مردم این کشور و ناراضی ساختن آنها از اوضاع است».
تحریمهایی با کارکرد و اهداف مشخص
بسته نخست تحریمی دولت ترامپ علیه مردم ایران در میانه مردادماه عملیاتی شد؛ بستهای که شامل حمل و نقل دریایی، هوایی، ریلی، خودروسازی، طلا و فلزات گرانبها، فلزات خام و نیمه خام، خرید دلار و ... میشد.
قرار است، بسته تحریمی دیگر آمریکا علیه مردم ایران که شامل فروش نفت و مراودات بانکی است، در ۱۳ آبان عملیاتی شود. سردمداران آمریکایی اعلام کردهاند در بسته تحریمی دوم میخواهند صادرات نفت از ایران را به صفر برسانند؛ امری که اگر چه ادعایی محال است، اما نیت شرارت آمیز آمریکا علیه مردم ایران را به وضوح نشان میدهد.
تشکیل «گروه اقدام علیه ایران» در آمریکا
دولت ترامپ همچنین برای متمرکز کردن فعالیتهای خصمانه هیئت حاکمه آمریکا علیه ایران، گروهی را به عنوان «گروه اقدام علیه ایران» با سرپرستی یک دیپلمات صهیونیستی به نام «برایان هوک» در وزارت خارجه آمریکا تشکیل داده است.
گروه «اقدام علیه ایران» با صدور ابلاغیهای به کشورهای خریدار نفت از ایران اخطار داده که باید تا ۴ نوامبر (۱۳ آبان) تمام واردات نفت خود از ایران را متوقف کنند.
روز «مبارزه با استکبار جهانی»
اما آمریکاییها در شرایطی روز ۱۳ آبان را روز به زعم خودشان وارد آوردن ضربه کاری و نهایی به ایران تعریف کردهاند، که این روز، در میان ایرانیان با عنوان روز «مبارزه با استکبار جهانی» معروف است؛ ملت ایران در ۴ دهه اخیر، مبارزه با استکبار که مظهر تمام و کمال آن آمریکای جنایتکار است را با موفقیت ادامه داده است.
اگر چه آمریکاییها با به راه انداختن جنگ روانی و کارزار تبلیغاتی در حال ترویج این گزاره هستند که از ۱۳ آبان به بعد با تحریمهایشان ایران را زمینگیر میکنند و حتی سایت وزارت خارجه این کشور نیز برای روزهای منتهی به این تاریخ، ضربالاجل قرار داده، اما حقیقت آن است که ۱۳ آبان قرار نیست اتفاق تازهای در کشور ما به نفع اغراض شوم آمریکا روی دهد. بلکه بالعکس در ۱۳ آبان، بار دیگر بر کفه سنگین شکستهای آمریکا از ایران اسلامی افزوده خواهد شد و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند:
«دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی، بعد از کنکاش فراوان رسیده به تحریم؛ یعنی راههای دیگر در مقابل او بسته است. جز راه تحریم اقتصادی، راههای دیگری ندارد و بقیّهی راهها در مقابل او مسدود است. ولی من به شما عرض بکنم که تحریم اقتصادی شکنندهتر از اقتصاد ملّی ما است. اقتصاد ملّی ما میتواند تحریم را شکست بدهد و به لطف الهی، به حول و قوّهی الهی تحریم را شکست میدهیم و شکست تحریم، شکست آمریکا است و آمریکا از ملّت ایران با شکست تحریم، یک سیلی دیگر باید بخورد».
شکستهای مفتضحانه آمریکا
در واقع آمریکاییها در طول ۴۰ سال اخیر، همه مسیرها و حربههای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران را آزمودهاند و در آنها با شکستهای مفتضحانه روبه رو شدند؛ از تقویت و تجهیز گروهکهای تروریستی تجزیهطلب تا اجیر کردن کودتاچیان و حمایت تمام قد از صدام متجاوز در دهه ۶۰؛ از تدوین و کاربست استراتژی تهاجم فرهنگی در دهه ۷۰ تا سازماندهی فتنه ۸۸ و اغتشاشات ضدامنیتی زمستان ۹۶؛ از هزینه ۷ تریلیون دلاری برای تاسیس گروه تروریستی – تکفیری داعش با هدف ضربه زدن به امنیت مردم ایران تا حمایت مالی و لجستیکی از گروهکهای تروریستی دون پایه در شمالغرب و جنوب شرق کشور و تزریق پول و امکانات رسانهای به عناصر اپوزیسیون ضدایرانی.
حالا تنها حربه تحریم برای آمریکاییها باقی مانده است؛ حربهای که آنرا هم در تمام این ۴۰ سال به موازات سایر اقدامات خصمانه و ضدایرانیشان آزمودهاند، به گونهای که به آن اعتیاد پیدا کردهاند؛ اما از این حربه نیز طرفی نبستهاند و ایران اسلامی با شکوه و صلابت در حال حرکت به سمت قله است.
تحریمهایی که قرار بود فلج کننده باشد
مردم ایران فراموش نکردهاند که هیلاری کلینتون وزیر خارجه دولت اوباما در فوریه ۲۰۱۰ (اسفند ۸۸) صریحا اعلام کرد آمریکا «تحریمهای فلج کننده» علیه ایران اعمال خواهد کرد؛ در همان مقطع، اوباما رئیسجمهور آمریکا نیز با کنار زدن دستکش مخملین گفت که برای ایجاد نارضایتی عمومی در ایران از ارسال تجهیزات پزشکی و دارو هم به تهران جلوگیری میکند.
حال حدود ۱۰ سال از آن زمان گذشته است، اگر چه تحریمهای آمریکاییها، مشکلات و مزاحمتهایی را برای مردم ما ایجاد کرده، اما با نگاهی کلان به وضعیت امروز ایران اسلامی و شاخصهای اقتدار ملی ما و مقایسه آن با آمریکایی که به تعبیر ترامپ علیرغم هزینه کرد هفت تریلیون دلار در منطقه غرب آسیا، دست از پا درازتر در فکر نجات از منجلاب خودساخته است، نشان میدهد که تحریمهای به زعم آمریکاییها فلج کننده، نه تنها ایران اسلامی را مرعوب و تضعیف نکرده بلکه به مثابه تهدید تبدیل شده به فرصت برای ما بوده است.
تحریمهایی هم که قرار است از ۱۳ آبان به بعد تحمیل شود، اثر وضعی و ملموس علیه مردم ایران اسلامی نخواهد داشت؛ اگر مسئولان اجرایی بتوانند کارکرد روانی و تبلیغاتی این تحریمها را دفع کنند، بدون تردید، از دل این تهدید، فرصت به ارمغان خواهد آمد.