حقیقت آن است که بعد از شهادت غریبانه سیدالشهداء، مسیر عالم عوض شده است و خدای مهربان، معجزهای جاویدان برای عاشقان و جوانمردان و حتی ناامیدان و گنهکارانِ پشیمان شده از گناه و معصیت قرار داده است که نامش حسین است. آن عزیزی که حسین را کشتی نجات وسیع و سریع خوانده است، دانسته چه فرموده و ما گنهکاران نیز به تجربه دریافته و فهمیدهایم که کشتی حسین، به غیر از اینها که فرمودهاند، کوتاهترینِ راهها تا خدا را بلد است و با حسین فاطمه، میتوان ره صد ساله را یکشبه طی نمود. یک شبِ جمعه یا یک شبِ عاشورا یا یک روز عرفه و یک روز اربعین و یا هر روزی که دلی مشتاق، برای غربت و مظلومیت حسین و خانواده و اصحابش، چشمی نمناک کند و آهی حزین و حسرتآلود نثار بارگاهش کند. حسین کریم است و با کریمان کارها آسان بُوَد. آنکه کنیزش را به جبران شاخه گُلی که به او هدیه داده بود، آزاد میکند، میتواند و میخواهد که ما گرفتاران و اسیران هوی و هوس را به شاخه گُلی ارادتمندانه از عبادت و توبه، از بند نفس و شیطان رها کند. آه حسین! دستم بگیر که از دست رفتهام.
اینکه فرمود بهشت را به بها میدهند نه به بهانه درست است ولی درستتر آن است که خدای مهربان، برای بخشیدن و بخشودن بندگانش به دنبال بهانه میگردد و چه بهانهای بهتر از حسین و اشک برای او که دلهای جوانمردان و عاشقان و عارفان و گنهکاران، به راحتی بهانهاش را میگیرند. حسین، دل کلیمی و مسیحی و زردشتی و بودایی را فتح کرده و در قلب اهل سنت جا گرفته است، ما شیعیان که خانهزاد اوییم و با خاطرات او بالیدهایم، در ارادت و اخلاص و حسِ خوبِ به او، جای خود داریم. ما با حسین راحتیم و خاطرمان آسوده است که اربابمان جوانمرد است. ما که عشق به حسین را از شیر مادر گرفتهایم و آه و اشک پدر، ما را سربراه او کرده است، خوب میدانیم که محبت او سرمایه روزافزون و مونس تنهایی و عُسرت ماست. اصلاً ارادت و عشق ما به حسین فاطمه، دلی است وگرنه هر غم و غصهای بعد از یکی دو ماه، برایمان سرد میشود ولی هنوز برای رنج و محنت خاندان رسالت از رسول خاتم تا امام خاتم، غصه داریم و دلپریشانیم. هرچند حسین، جنس غمش فرق میکند. ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین.
اربعین است و اجتماع سالانه مؤمنین و جوانمردان و خونخواهانِ ارباب بیکفنان در پیش. اجتماعی که نه سرما میشکندش و نه گرما، نه گرسنگی و نه تشنگی و ... و نه گرانی و نه تبهکاری محتکرانِ از یزید بدتری که مایحتاج و رفاهیات زندگی مردم را گروگان منافع مالی و مطامع سیاسی خود گرفتهاند میتواند آنها را از حسینشان جدا کند. اصلاً زائران حسین چیز دیگریاند. کممؤونهاند و پرمعونه. یعنی کمخرجند و پرفایده. چقدر از برادران و خواهران عراقی، غذایی را که خود و فرزندانشان در طول سال نمیخورند برای زائران اربعین مهیا میکنند؟ یکسال کار حلال و تلاش شرافتمندانه می کنند تا محرم و صفر، خرج عزای حسین کنند. کارمند و کارگر ایرانی، افغانی، پاکستانی، هندی، لبنانی، سوری و کشمیری و ... را نگاه کنید که در طول سال یک لقمه کمتر میخورند تا پساندازشان را خرج سفر اربعین کنند. حق دارند آنها که پول رانت و ربا و احتکار و حقوق نجومی را صرف آنتالیا و تایلند و خرابات میکنند، نفهمند و گیج باشند و پرت و پلا گویند. سر شیری را نفهمد گاوِ میش/ جز به شیران کم بگو اسرار خویش/ با حریف سفله نتوان خورد می/ گرچه باشد پادشاه روم و ری.
25 میلیون زائر حسین که خود را به سختی راه میاندازند و رنج سفر به جان میخرند و خارهای راه، که به پاهای پرآبله میخلند و سر و روی خاکآلودی که حکایت سرگشتگی میکنند و همه سر به راه حسین نهادهاند همه از حرارتی سخن میگویند که امام معصوممان فرمود از شهادت حسین در قلوب مؤمنین به یادگار نهاده شده که هیچگاه سرد و ساکت نمیشود. بزرگترین اجتماع بشری در طول تاریخ، بزرگترین و بیشترین سفره اطعام و نذری که مؤمنین برای یکدیگر گستردهاند و بیشترین کار خیر و خیراتی که عالم به خود دیده است و معنویترین جمعی که جهان در عمر خود، به خود دیده است و مهربانترین آدمهایی که دست آرزوها و افسانههای بشری نیز به آنها نمیرسد و خالصانهترین کارهایی که پیغمبران و امامان از ما توقع داشتند و ... تنها در اربعین حسینی دیده و شنیده میشود. حقیقت این است که خدا به حسین برکت داده و او را مرکز تحول و تدارک عالم قرار داده است. مادرش مادر آب و پدرش پدر خاک است و خود سفرهدار عالمیان است و ما تا نفسی هست عزادار حسینیم.
اربعین حسینی، هرساله حکومت مهدوی را برایمان شفافتر میکند و ما را برای حکومت حضرتش تشنه تر. ما را به دنیایی بهتر و برتر رهنمون میکند که در آن، رنج و ملالت این دنیا نیست. دنیایی سراسر نور و سرور و مدینه فاضلهای که حتی خیالش، در دنیای عطشزده و ظلمتکده نئولیبرال و پست مدرن امروزی همچون نسیم خوش و خنکی است که در بیابان سوزان، به گونه جان میخورد. دنیای امروز تا وقتی خدا خدا نگوید و راه حسین نپوید، همین زندان و محاق است که هست. برهوتی از اخلاق و انصاف که تربیت یافتگانش حاضرند هشتاد میلیون نفر را برای خم ابروی فرزند خود نادیده بگیرند، و برخی نخبگانش، منافع هشتاد میلیون هموطن و صدها میلیون آیندگان را با کدخدا معامله پنهانی کنند و در پاسخ به امر به معروف و نهی از منکر ولینعمتان خود «همین است که هست» گویند، و برخی دیگر از منتخبانش، منافع همین تعداد را با لج، بار کج میکنند و به سوی سراب کدخدا میبرند، و برخی از متمولینش برای غارت مردم خود، با دشمنِ خونی، همراه میشوند، و برخی تازه سر درآوردههایش، مرتجع شده و به دوران جاهلیت برگشتهاند و به جای کسب فهم و فضیلت، به ژن و نژاد خود میبالند و با آن کاسبی میکنند.
راهپیمایی 25 میلیون زائر حسینی در شرایطی است که غاصب حرمین شریفین، پس از کشتار صدها میهمان خدا در منا، منتقدانش را با اره ریز ریز میکند و بیتالمال مسلمین را به شیطان بزرگ رشوه میدهد. همین «بن سلاخ»های شیرده سعودی، 3-4 سال است خاک یمن را شخم میزنند و با تکنولوژی فوق مدرن، سرویس مدرسه 52 کودک از دنیا بیخبر را به آتش میکشند. و در افغانستان و در کشمیر و در سوریه و در بحرین و در عراق و در نیجریه و در میانمارِ سوزان. و سرکرده بنی اسرائیلیون و غاصب قدس، پس از دریافت گزارش از مراکز تحقیقاتی و اطلاعاتی خود، در تورقوزآباد ایران به دنبال تأسیسات هستهای میگردد و از این سطح فهم خود خجالت نمیکشد و قماربازی را کدخدا کرده است که مهارتش به جای انسانیت، در تیغزنی و زورگیری ترسوها و دوشیدن گاو سعود است و حماقتش زبانزد مردمان. این وضع حاکمان جهان است که هنوز هم ترسوها و بزدلان، ما را از آنها میترساندند. اگر حسین در زمانِ قیامِ خود فرمود: عَلَی الإِسلام السَّلام إِذ قَد بلیت الأُمهًْ بِراعٍ مِثل یزید1، زائران اربعینی نیز میگویند اگر جهان به آفتی چون آمریکا و صهیون و آل سعود مبتلاست پس باید فاتحه عالم و آدم را خواند. این خیل اربعینیون همانهایند که قصد نجات جهان کردهاند و از ستمکده تاریک دنیا به سوی نورِ حسین فرار کردهاند که فرمود: فَفِرّوا إلی الحسین.
اربعین رزمایش بزرگ منتظران موعود و مصلح است که به خونخواهی عدل ستمدیده بر ستمگران شوریدهاند و کربلا را میقات خود کردهاند. زمین کوفه و کربلا باید با قدمهای استوار و مخلصانه بندگان خوبِ خدا، کوبیده شود تا مهیای حضور مهدی فاطمه شود. این قوم خستهتن که به اصلاح جهان امیدوارند، با هر قدم خود، لرزهای به کاخ و کبر مستکبران انداخته و پتکی به ستونهایش کوفتهاند. گره کور دنیا را مگر حسین باز کند و ظهور فرزند منتقمش را مهیا کند. مؤمنین حسینی با هر دین و مذهبی که هستند فهمیدهاند که تنها راه رهایی، مقاومت است و مبارزه. مبارزه با دشمن مشترک انسانها و وحدت حول محور حسین. راهپیمایی بازگشت فلسطینیان را بنگرید که چگونه الگو گرفتهاند. اینها همه از نفحات صبح است و پیروزیِ نزدیک. روح اماممان شاد که گفت این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. و البته انقلاب ما را نیز. دنیای امروز پیام انقلاب اسلامی شما را شنیده است مردم. و دیگر کاری از شیطان و اذنابش ساخته نیست. همین 25 میلیون زائر حسین که کابوس صهیون شده است اگر روزی مسیرِ مستقیم خود را ادامه دهند و بعد از زیارت حسین، هوای قبله اول مسلمین کنند، عیدی به اعیاد ربیعالاولمان اضافه میکنند و تا 22 سال دیگر که وعده داده شده، معطلمان نمیگذارند. إنشاءالله.
محمدهادی صحرایی