براساس دادههای مرکز آمار در سال ۹۶، حدود ۲ درصد از مزد و حقوقبگیران بخش عمومی، در شغل دیگری نیز مشغول به کار بودند؛ درحالیکه این عدد برای کل فعالان بخش خصوصی، ۳/ ۳ درصد است. نکته دیگر در کیفیت شغل دوم است، تقریبا ۱۰ درصد از حقوقبگیران بخش عمومی دوشغله، در شغل دوم بهعنوان کارفرما فعالیت میکنند و این در حالی است که کمتر از ۵ درصد فعالان بخش خصوصی، در شغل دوم کارفرما محسوب میشوند.
مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار، در یکی از آخرین بررسیهای خود به وضعیت چندشغلهها در کشور در سال گذشته پرداخته است. مهمترین عامل و انگیزهای که فرد را بهسوی شغل دوم سوق میدهد، مشکلات اقتصادی و تلاش برای تامین هزینههای زندگی است. پایین بودن دستمزد در شغل اول یا نبود امنیت شغلی نیز عوامل دیگری هستند که فرد را به کسب درآمد بیشتر با انجام شغل دوم ترغیب میکند. دوشغله یا چند شغله بودن شاید در نگاه اول بتواند وضع معیشتی خانواده را بهبود بخشد، اما در نگاه عمیقتر، میزان بهرهوری، سلامتجسمی و روحی افراد، میزان تعامل با اعضای خانواده و ... تاثیرگذار خواهد بود. علاوهبر این، واگذاری چندین شغل به یک نفر میتواند فرصتهای شغلی را از افراد فاقدکار سلب کند. اما آنچه باید از انجام چند شغل توسط یک نفر جلوگیری کند، تعادل میان درآمد، نرخ تورم و پایداری شغلی است.
تعاریف شغل دوم
در طرح آمارگیری نیروی کار، افرادی که در هفته مرجع، اظهار کردهاند که کار دیگری هم داشتهاند، چند شغله به شمار میروند. ملاک در نظر گرفتن شغل اصلی یا شغل دوم، تشخیص فرد است و اگر فرد نتواند شغل اصلی خود را تشخیص دهد، شغلی که در دوره مرجع، ساعت کاری بیشتری را به خود اختصاص داده است، بهعنوان شغل اصلی در نظر گرفته میشود. اگر هم ساعت کاری در همه شغلهای فرد یکسان باشد، آن شغلی که شخص سابقه کاری بیشتری در آن دارد، شغل اصلی محسوب میشود. اما آنچه مهم است اینکه تمامی آمار رسمی چندشغلهها، براساس خوداظهاری است و از این نظر، قطعا دارای کمشماری است. برخی از افراد نیز دارای مشاغل کاذب هستند که به اظهار آن نپردازند.
میزان چندشغلهها در سال ۱۳۹۶
مطابق دادههای ارائه شده از سوی مرکز آمار وزارت کار، در سال گذشته مجموعا ۴/ ۲۳ میلیون نفر شاغل در کشور گزارش شده است. از این تعداد، حدود ۷۲۷ هزار نفر اظهار کردهاند که بیش از یک شغل داشتهاند. در حقیقت حدود ۳ درصد از شاغلان کشور، بیش از یک شغل دارند. اما در بین چند شغلهها، وضع شغلی به چه ترتیب است؟ ۵/ ۱۰ درصد از افراد چند شغله، در شغل اصلی مزد و حقوقبگیر بخش عمومی هستند که کمترین سهم را دارند. ۲/ ۲۰ درصد از دوشغلهها نیز در بخش خصوصی فعالیت میکنند و مابقی، در سایر بخشها یعنی کارکن مستقل، کارفرما و کارکن فامیلی بدون مزد، مشغول فعالیت بودهاند. در واقع نزدیک به ۷۰ درصد دو شغلهها در گروه کارکنان مستقل قرار میگیرند.
اما میل به شغل دوم در بخش عمومی بیشتر است یا بخش خصوصی؟ ۱۶ درصد از کل شاغلان کشور در بخش عمومی فعالیت میکنند که تعداد آنها به حدود ۷/ ۳ میلیون نفر میرسد. از این تعداد، بیش از ۷۶ هزار نفر در شغل دومی نیز فعال هستند. در نتیجه حدود ۲ درصد از حقوقبگیران بخش عمومی، در شغل دوم نیز مشغول به فعالیت هستند. اما در بخش خصوصی وضعیت به چه صورت است؟ کل شاغلان بخش خصوصی، بیش از ۶/ ۱۹ میلیون نفر برآورد میشوند که بیش از ۶۵۰ هزار نفر از آنها در شغل دیگری نیز کار میکنند. در نتیجه ۳/ ۳ درصد از شاغلان بخش خصوصی، ناچار به فعالیت در شغل دوم هستند. پس باید گفت که میل به فعالیت در شغل دوم در کارکنان بخش خصوصی، بیش از بخش عمومی است.
وضعیت دوشغلههای بخش عمومی: تعداد دوشغلههایی که در شغل اصلی، حقوقبگیر بخش عمومی هستند، مجموعا کمی بیش از ۷۶ هزار نفر است. حدودا ۱۵ درصد از این تعداد، شغل دومشان نیز حقوقبگیری از بخش عمومی است. در نتیجه حدود ۱۱ هزار و ۵۰۰ نفر از دو شغلهها، در هر دو شغل اصلی و دوم، از بخش عمومی حقوق میگیرند. در واقع بیش از ۵۰ درصد افرادی که در شغل دوم از نهادهای عمومی حقوق میگیرند، در شغل اول نیز از بخش عمومی ارتزاق میکنند. این در حالی است که بیش از ۲۹۲ هزار نفر از شاغلان مزد و حقوقبگیر بخش عمومی در ۵ سال گذشته به جرگه بیکاران کشور افزوده شدند.
آمارها نشان میدهد که از بین حقوقبگیران عمومی دارای شغل دوم، بیش از نیمی از آنها کارکن مستقل هستند. حدودا ۱۴ هزار نفر از کارکنان بخش عمومی نیز در شغل دوم جزو مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی محسوب میشوند.
دوشغلههای کارفرما: بیش از ۳۸ هزار نفر از افراد دوشغله، در شغل دوم کارفرما هستند. نکته جالب اینجاست که یکپنجم از این افراد، در شغل اول جز مزد و حقوقبگیران بخش عمومی محسوب میشوند و برای درآمد بیشتر، بهدنبال کافرمایی رفتهاند. درحالیکه سهم مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی که در شغل دوم بهدنبال کارفرمایی رفتهاند، کمتر از حقوقبگیران بخش عمومی است. این با توجه به تعداد زیاد حقوقبگیران بخش خصوصی، نکته جالبی محسوب میشود. اکثر کسانی که در شغل دوم به کارفرمایی مشغول هستند، در شغل اصلی، کارکن مستقل محسوب میشوند.
کارکنان مستقل: کارکنان مستقل، عنوانی است که بیشترین دوشغلهها را به خود جذب کرده است. ۵۱۵ هزار نفر از دو شغلههای کشور در شغل دوم، کارکن مستقل هستند. ۴۰ هزار نفر از این افراد در شغل اول خود، از نهادهای عمومی و بیش از ۹۳ هزار نفر نیز از بخش خصوصی حقوق دریافت میکنند. اما ۶۸ درصد(۳۴۸ هزار نفر) از شغل دومیهای مستقل، در شغل اول نیز کارکن مستقل هستند.
وفور دوشغلهها در مناطق روستایی: نکته جالب توجه در دادهها این است که اغلب دوشغلههای کشور در مناطق روستایی زندگی میکنند. کل دوشغلههای مناطق روستایی به بیش از ۴۷۴ هزار نفر میرسد که ۶۵ درصد از کل دو شغلهها را تشکیل میدهد. عمده شاغلان روستایی دو شغله، در شغل اول، کارکن مستقل هستند. اما در نقاط شهری، مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی و عمومی، سهم عمدهای از دوشغلهها را به خود اختصاص دادهاند. تقریبا یک پنجم از دوشغلههای مناطق شهری، مزد و حقوقبگیر بخش عمومی و حدود یک سوم دیگر نیز مزد و حقوقبگیر بخش خصوصی هستند. این آمار بیش از هر چیز نیاز مزد و حقوقبگیران در مناطق شهری به شغل دوم را عریان میکند.
ساعت کاری دوشغلهها
از بین ۷۲۶ هزار دوشغله کشور، بیش از ۴۶۲ هزار نفر از آنها ۴۹ ساعت و بیشتر در هفته مرجع کار میکنند. در حقیقت حدودا دوسوم دوشغلهها، بیش از حد معمول در هفته کار میکنند که این میتواند اثرات جانبی برای آنها داشته باشد. نکته جالب اینجاست که در بین دو شغلهها، حدودا ۱۷۳ هزار نفر با وجود کار در دو شغل، کمتر از ۴۰ ساعت در هفته کار کردهاند. اما در بین دوشغلهها با وضع شغلی گوناگون، بهنظر فشار کاری بر مزدوحقوقبگیران بخش عمومی کمتر از باقی گروهها است؛ چراکه تنها ۴۶ درصد از افرادی که در شغل دوم خود مزد و حقوقبگیر بخش عمومی هستند، بیش از ۴۹ ساعت در هفته کار میکنند. بیشترین فشار کاری متوجه کارکنان مستقل است؛ چراکه ۶۵ درصد از این افراد بیش از ۴۹ ساعت کار در هفته را ثبت کردهاند که بالاترین نرخ در بین گروهها بهشمار میآید.