بررسی ابعاد جنگ تمام عیار اقتصادی آمریکا علیه ایران

مقاومت 40 ساله جمهوری اسلامی با محوریت ولایت فقیه باعث شکست و ناکامی‌های راهبردی غرب شده است. نظام سلطه با راه­اندازی جنگ هوشمندانه و ترکیبی با محوریت آمریکا و متحدانش درصدد فشار به ملت ایران برای دست کشیدن از آرمان‌­ها و ارزش‌­ها می­باشد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران با پافشاری بر اصول و ارزش‌­های خود به سازماندهی طرفداران و دوستداران خود در جهان و نیز تشکیل یک جبهه قوی و منسجم مشغول است.

ایستادگی دو جبهه بر اهداف، اصول و ارزش­های خود به تعمیق اختلافات منجر شده است. جبهه استکبار بر اهداف و منافع جهان‌ش  مول خود و داعیه رهبری جهان تلاش برای صدمه‌زدن و ریشه ­کنی انقلاب اسلامی و مقاومت و مقابله با جبهه انقلاب اسلامی را دارد. جبهه مقاومت با محوریت ایران و پای­مردی منجر به تشدید تخاصم سریع دو جبهه از دهه اول انقلاب اسلامی تاکنون گردیده است.

به گفته «دونالد ترامپ» آمریکایی­ها طی 17 سال گذشته هفت تریلیون دلار در این منطقه هزینه کرده­اند، لکن این هزینه هیچ دستاوردی برای آنها نداشته است. از منظر سیاستمداران و نظامیان آمریکایی انقلاب اسلامی ایران مهمترین مانع بر سر راه سلطه آمریکا بر جهان ارزیابی می­شود. بر همین اساس، آمریکایی­ها با هدف فروریختن یا وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به تغییر رفتار از طریق پذیرش مذاکره در حوزه­های مختلف، جنگ ترکیبی و هوشمند را علیه ایران به راه انداخته‌اند.

در این جنگ آمریکایی‌ها از طریق فشارهای اقتصادی، روانی و عملی به‌دنبال به‌آشوب کشاندن ایران و امنیتی کردن فضای کشور هستند. دشمن تلاش می­کند از طریق جنگ اقتصادی و پدید آوردن شرایط سخت معیشتی برای مردم، مسئولان و سیاست‌های نظام را از طریق عملیات روانی عامل اصلی این وضعیت معرفی کند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص هدف دشمن در جنگ اقتصادی می­فرمایند: «هدف دشمنان اعمال فشار اقتصادی بر مردم ایران برای دلسرد کردن آنان از نظام اسلامی است [است].

بدون­شک، شناخت نقشه­های دشمن، سیاست­ها، راهبردها، تاکتیک­ها و تکنیک­هایی که او برای رسیدن به اهداف خود به کار می­­بندد از شروط لازم برای ناکام گذاشتن وی در رسیدن به اهداف است.

راهبرد جدید آمریکا

به نظر می‌رسد با خروج آمریکا از برجام راهبرد جدید آمریکا جنگ اقتصادی علیه ایران است که وارد محله نوینی شده که با مشارکت صهیونیست­ها و لابی آنها در آمریکا همراه شده است. در همین ضمینه، اندیشکده بروکینگز، به ارتباط معنایی میان نمایش تلویزیونی نتانیاهو و اعلام ترامپ درباره خروج از برجام اشاره کرده است. بروکینگز معتقد است هدف اصلی نخست وزیر رژیم صهیونیستی از این نمایش، تقویت موضع ترامپ در زمینه توافق هسته­ای است. نتانیاهو تلاش کرد که نشان دهد، آنچه ترامپ درباره برجام می­گوید، درست است و برجام همان طور که ترامپ گفته، بدترین توافق تاریخ برای آمریکا است.

در واقع، نتانیاهو با ارائه مدارک و شواهدی که بروکینگز نیز آنها را چندان موثق قلمداد نمی­کند، تلاش می­کند تا نشان دهد تا ایران به برجام پایبند نبوده و آن را نقض کرده است. خروجی این نمایش تبلیغاتی این بوده که ایران یک کشور غیر قابل اعتماد است و برجام نتوانسته رفتار­های هسته­ای این کشور را محدود کند.

کارشناسان بروکینگز معتقد هستند، نتانیاهو با این اقدام، تلاش کرد تا ترامپ را در برابر دمکرات­ها تقویت کند. در حالی که اوباما و تیم پیشین سیاست خارجی و امنیتی آمریکا، برجام را یک دستاورد تاریخی عنوان می­کردند و معتقد بودند با این توافق توانستند قدرت روبه‌رشد هسته­ای ایران را مهار کنند، اما اسناد و مدارک موجود نشان می­دهد، ایران نه تنها رفتار گذشته خود را اصلاح نکرده، بلکه به شدت به سمت تولید تسلیحات هسته­ای در حال حرکت است.

بنابراین فشارهای رژیم صهیونیستی و لابی یهودیان در آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا مسئله­ای است که نمی­توان از آن چشم پوشید و لذا رژیم صهیونیستی موضوع هسته­ای ایران را در صدر دستور کار خود قرار داده است.

به دنبال مذاکرات رژیم صهیونیستی با رهبران جهان مسئله هسته­ای ایران به مسئله اصلی تبدیل شده است. لابی یهودیان در کنگره سنا و بسیاری از نهادهای سیاسی، اقتصادی و تسلیحاتی آمریکا نفوذ بلامنازع دارد. واقعیت آن است که روسای جمهوری آمریکا در برابر فشارهای لابی یهودیان در ایالات متحده ناتوان هستند. بنابراین آمریکا در برخورد با موضوعاتی که مربوط به جمهوری اسلامی ایران است، از فرمول تهدیدهای اقتصادی و حتی نظامی با هدف اطمینان دهی به رژیم صهیونیستی پیروی می­کند.

جنگ اقتصادی ابزار آمریکا علیه ایران

بررسی همه جنگ‌ها نشان می‌دهد که کشورهای آغازگر جنگ هدف‌های اعمالی و اعلامی داشته‌اند که جنگ برای نیل به آنها راه انداخته شد. دشمن با ابزارهای اقتصادی مانند پول، بانک، تحریم، محاصره اقتصادی، جنگ روانی و عملیات اخلال‌گرایانه در بازار پول و سرمایه که با هدف تضعیف و کاهش توان اقتصاد و مقاومت ملی تغییر رفتار یا رژیم را دنبال می‌کند.

«کوینسی رایت» اندیشمند غربی در این خصوص می گوید: «جنگ هنگامی آغاز می شود که دولتی نیت خود را برای توسل به آن، از طریق جنگ یا ضرب‌الاجل اعلام می‌دارد.» دقیقاً عنصر معنوی جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران از طریق مواضع ترامپ آشکار شده است. اقدامات آمریکا علیه ایران به وضوح اراده و انگیزه قطعی و نیت دشمنان این کشور برای جنگ اقتصادی علیه ایران را نشان می دهد.

اهداف اعلامی آمریکا در جنگ اقتصادی علیه ایران، وادار کردن ایران به تسلیم اصلاحات مورد نظر کاخ سفید در برجام است، اما تحلیلگران سیاسی با رصد و رمزگشایی مواضع و عملکرد دولتمردان آمریکا، هدف اعمالی جنگ اقتصادی را تغییر رژیم ایران دانسته‌اند.

اعمال تحریم‌های سال های 2006 تا 2013 از سوی آمریکا موجب خارج شدن نفت ایران از بازار جهانی و عدم دریافت پول فروزش نفت و قطعی شبکه بانکی بین‌المللی(سوئیفت) و فشارهایی بر بازرگانان ایرانی شد. همچنین بعد از خروج ترامپ از برجام، کنگره آمریکا جنگ قضایی- اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخت و از این رهگذر به بهانه حمایت ایران از تروریسم اموال ایران در آمریکا را مصادره کرده است.

تحریم اقتصادی مدرن، جدیدترین جنگ اقتصادی است که آمریکایی‌ها طراحی کرده‌اند. بین‌المللی شدن تحریم‌ها یکی از شاخص‌های متمایز جنگ اقتصادی مدرن با گذشته است. آمریکا در هه اخیر به این نتیجه رسیده‌ که مهم‌ترین ابزار برای برخورد با کشورها استفاده از ابزار مالی است، لذا بیشترین تمرکز وزارت خارجه و خزانه‌داری آمریکا بر نظارت نظام بانکی کشورهاست. آنها نقطه قوت خود را دلار می‌دانند و به طور رسمی اعلام کرده‌اند که دلار را به سلاحی اقتصادی برای تحمیل اراده خود به کشورها تبدیل کرده‌اند.

پس از توافق برجام و بزرگ‌نمایی و تبلیغات هیجانی برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت باعث خوش‌بینی و اعتماد به برجام شد. روند نادیده گرفتن نشانه‌های جنگ اقتصادی به گونه‌ای بود که حتی تمدید قانون آیسا isa در آذر 1395 به مدت 10 سال که نفض آشکار برجام محسوب می‌شد با غمض‌العینی از آن عبور شده در حالی که این نشانه‌ها از منظر رهبر معظم انقلاب، نشانه‌های جنگ اقتصادی پسابرجامی به‌شمار می‌آمد.

ترامپ از همان ابتدای ورود به کاخ سفید، برخلاف اوباما نشان داد که قصد دارد جنگ اقتصادی را به صورت آشکارتر و علنی‌تر وارد مرحله جدیدی کند و انتشار سند راهبرد امنیت ملی ترامپ و بازتولید جنگ اقتصادی علیه ایران که در آن از ایران به عنوان «دولت یاغی» و رقیب اولیه برای منافع آمریکا در منطقه غرب آسیا نام برده شده است. ترامپ برای توجیه جنگ اقتصای توافق هسته‌ای را یکی از بدترین قراردادهایی دانست که آمریکا تاکنون امضاء و تصویب «قانون کاتسا» از سوی کنگره و سنای آمریکا با رأی اجماعی و امضای ترامپ نشان داد که جنگ اقتصادی علیه ایران توهم نیست. ضمن این که آمریکا در این جنگ اقتصادی با رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی با محور سعودی‌ها ائتلاف کرده و سعودی‌ها ستون مالی این جنگ را برعهده دارند. سفر ترامپ به عربستان و دیدارهای مکرر وزیر خزانه‌داری آمریکا با سعودی‌ها و برخی کشورهای عربی مانند امارات در دور جدید جنگ اقتصادی علیه ایران باید نقش ویژه‌ای را ایفا کنند. به ویژه این که بن‌سلمان شخصاً از ترامپ برای فشار بیشتر به ایران و خارج شدن از برجام درخواست کرد.

بدون تردید دشمن میدان کارزاری را برای غلبه بر جمهوری اسلامی ایران مهیا کرده است و روشنگری و بصیرت‌افزایی مردم راه غلبه دشمن در این جنگ تما عیار و ترکیبی را مسدود خواهد نمود. در واقع، همه طراحی‌ها و استراتژهای «مرد دیوانه» آمریکایی، هرچند با بکارگیری همه ابزارهای فشار اعم از تحریم، تهدید، مذاکره و... کلید خورده است، اما دشمن از فهم این حقیقت ناتوان است که سنت الهی بر پیروزی جبهه حق بر باطل بنا نهاده شده است و ملت مسلمان ایران اعتقاد راسخ دارد که با تدبیر و بصیرت و استقامت، وعده نصرت الهی محقق خواهد شد و مکر دشمنان ناکام خواهد ماند.

وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ(آل عمران:54)