فیروز کریمی برکنار شد و هوشنگ نصیرزاده، مدیرعامل ماشینسازی، دلیل این برکناری را «یکسری مسائل فنی و رفتاری» عنوان کرد...
*آقافیروز، این «یکسری مسائل فنی و رفتاری» چه بوده؟
ببین، من قصد مصاحبه و تنظیم شکوائیه و نبش قبر را هرگز نداشته و ندارم. اساساً معروفم به دوستی در هنگام جدایی و فصل و به همین دلیل در بسیاری تیمها و با بسیاری افراد بیش از یک بار همکاری کردهام و دوستیام ادامه داشته.
*ولی نصیرزاده مصاحبه کرده و حرفهایی زده که این سؤالات را در ذهن فوتبالدوستان ایجاد کرده است.
اتفاقاً خیلی از دوستان در این چند ساعت همین حرف را زدهاند که تو باید دفاع کنی و اگر لازم باشد حتماً چنین خواهم کرد، اما مردم ما باهوش هستند و خودشان همه را به خوبی میشناسند. قضاوت آنها همیشه درست است و میفهمند چه کسی خدمت کرده و چه کسی نه.
*ببینید، ابهامی که در جمله ایشان هست به دو موضوع فنی و رفتاری برمیگردد...
در بحث فنی که من و هر مربی دیگری پاسخگو هستیم و وظیفه داریم از عملکرد خود و همکاران و بازیکنانمان دفاع کنیم. ضمناً هیچ مدیری حق دخالت در حیطه فنی را نداشته و ندارد. همانطور که ما در حیطه مدیریت ورود نمیکنیم. آقای نصیرزاده هم از این قاعده مستثنی نیست و اگرچه از روز اول ورودش به این مجموعه نظراتی داشت، ولی من هرگز اجازه دخالت به ایشان ندادم و جوابگو هم هستم.
*همین بحث فنی، شما ۴ دهه در ایران مربیگری کردهاید و نزدیک صد بازیکن به تیمهای ملی ردههای مختلف تحویل دادهاید. کوچک و بزرگ و دوست و دشمن نیز عقیده دارند که شما فنیترین مربی ایرانی هستید. حالا برای اولین بار یکی پیدا شده و از همین نقطه قوت شما ایراد گرفته! جواب بدهید دیگر!
خب چه جوابی بدهم؟ وقتی به قول شما همه ایران چیزی را میدانند و عقیدهای دارند، من چه بگویم؟
*چرا این مسئله فنی شما حالا پس از یک سال همکاری برای آقای نصیرزاده عیان شده؟ چرا قبلاً نبود؟
این دقیقاً سؤال من هم هست. فیروز کریمی که دیروز به ماشینسازی نرفته و ماهها بود با ایشان کار میکردیم.
*شما بعد از چهار تساوی با اولین شکست برکنار شدید...
اصلاً مسئله ربطی به نتیجه و عملکرد فنی نداشت. ما ۱۰ نفره بودیم و در تمام این ماهها که بزرگترین تبعیض به ماشینسازی روا شده بود، به زور ۱۰ بازیکن بزرگسال جمع میکردیم. اصلاً قرار بود این دوشنبه جلسه باشد و من میخواستم به مردم همین مسائل را گزارش بدهم، چون همیشه آنها را محرم میدانستم و میدانم. بحث من اتفاقاً همین بود که چرا تیم پرطرفدار ماشینسازی با نیم قرن سابقه حتی از امکانات تیم نوپای گسترش فولاد هم عقب است؟ همه تیمها در این ماهها به شدت مشغول تقویت و آمادهسازی خود بودند و ما در هفته سوم بازیها هنوز ۱۰ بازیکن نداشتیم. در تمام تابستان که بیشترین امکانات و توجهات به تیمها میشد، ما گرفتار تبعیض بودیم و من با اعتبار خودم شاگردانم را جمع کردم تا تیم زنده بماند.
*مگر سرمربی نباید لیست بدهد و مدیرعامل برود دنبال جذب بازیکن؟
چرا، ولی شرایط ماشینسازی اصلاً عادی نبود. انصافاً من شهادت میدهم نقش ایشان در آن زمان و آن مشکلات و بلاتکلیفی بسیار کمرنگتر از دیگران و دوستان بود.
*خب چرا؟ مگر مدیرعامل مسئول رتق و فتق امور نیست؟
مدیرعامل چرا، ولی برای آقای نصیرزاده صرف کمترین انرژی و گذاشتن کمترین وقت برای تیم مظلوم ماشینسازی امریهای بود که به ایشان تحمیل شد و اطاعت محض نیز کاری بود که ایشان انجام داد! کاری که به جرأت بگویم هیچ آذری و آذریصفتی حتی با ۱۰ برابر حقوق و مزایای فعلی مدیریت ماشینسازی حاضر به قبولش نیست.
*در مورد بحث رفتاری هم همین شبهه هست، مگر شما تازهوارد بودید که رفتارتان را نصیرزاده نشناسد؟ یا شاید این اواخر ناگهان رفتاری کردید که منجر به اخراج شد؟
این هم سؤال خوبی است. من که همان فیروز کریمی همیشه هستم و تغییری نکردهام. شرایط تیم و بازی هم که همان بود، حالا شاید مسئله دیگری است که من نمیدانم.
*حالا چه میکنید؟
هیچ! آمد و رفت در فوتبال لازمه شغل مربی است، اما برای بیانیه و اطلاعیه و اینجور چیزها راهکارهای دیگری وجود دارد. لازم باشد من به موقع اقدام خواهم کرد.
*با شما تسویهحساب کردند؟
هنوز نه. البته آقای نصیرزاده به روزهای قرارداد و حرفهایگری تأکید کردهاند و به خواست ایشان من هم کاملاً حرفهای و برخلاف رویه معمولی که در این ۴۰ سال داشتهام، رفتار خواهم کرد! البته حساب ماشینسازی، هواداران و مردم خوب تبریز جداست و من همیشه خاطرات خوبم در تراکتورسازی دهه ۷۰ و گسترش و ماشینسازی را فراموش نمیکنم و برای همه آنها توفیق روزافزون و سعادت و سلامت خواهانم.