این حادثه 14 اسفند 96 در خانهای حوالی خیابان پیروزی تهران رخ داد.
با حضور مأموران و عوامل ایستگاه آتشنشانی در محل مشخص شد که شدت آتش به حدی است که امکان خارج شدن ساکنان مجتمع از مسیر راه پله وجود ندارد و احتمال سرایت کردن آتش به قسمتهای بالای ساختمان نیز وجود دارد. بلافاصله واحدهای کمکی آتشنشانی در محل حاضر شده و همزمان با انجام عملیات اطفای حریق، عملیات نجات ساکنان مجتمع نیز از طریق پشت بام با استفاده از جرثقیل و... انجام شد.
با انجام عملیات نجات و پایان روند اطفای حریق، کارشناسان آتشنشانی در محل کانون اصلی آتشسوزی در داخل پارکینگ مجتمع مسکونی حاضر و در بررسیهای به عمل آمده مشخص شد آتشسوزی کاملاً عمدی بوده و فرد یا افرادی اقدام به آتش زدن یک خودرو سواری «جک» و یک موتورسیکلت کردند؛ پرونده مقدماتی با موضوع «حریق عمدی» تشکیل و پرونده برای ادامه رسیدگی و تحقیقات در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی با مراجعه به صاحب خودرو و موتورسیکلت تحقیقات خود را آغاز کردند اما وی گفت با هیچ کس سابقه درگیری یا دشمنی و حتی اختلاف مالی نداشته و به همین علت قادر به معرفی کسی بهعنوان مظنون آتشسوزی نیست.
با گذشت چند ماه از این حادثه هیچ گونه اطلاعات مفیدی بهدست نیامد اما کارآگاهان اداره شانزدهم با انجام اقدامات ویژه پلیسی موفق به شناسایی یکی از دوستان شاکی پرونده بهنام مسعود 35 ساله شدند. این در حالی بود که شاکی همچنان مدعی بود هیچ اختلافی با مسعود نداشته است. اما مسعود در تاریخ 14 مرداد دستگیر شد و پساز بازداشت با توجه به شواهد و مدارک موجود لب به اعتراف گشود و گفت: «از مدتی پیش به دختری علاقهمند شدم که تصور میکردم مجتبی - شاکی - نیز قصد ازدواج با او را دارد. شرایط مالی - اقتصادی و همچنین موقعیت کاری مجتبی از من بسیار بهتر است؛ از سوی دیگر دختر مورد علاقهام و خانوادهاش نیز رابطه خانوادگی بسیار نزدیکی با خانواده مجتبی دارند؛ در چنین شرایطی مطمئن بودم که دیگر هیچ شانسی برای ازدواج با دختر مورد علاقهام ندارم؛ بههمین علت تصمیم به انتقام گرفتم.»
متهم در ادامه اعترافاتش، در خصوص شب آتشسوزی نیز گفت: «ساعت سه نیمه شب به خانه مجتبی رفتم وارد پارکینگ شدم؛ ماشین و موتور مجتبی را با بنزین به آتش کشیده و بسرعت از پارکینگِ ساختمان خارج شدم؛ چند روز پس از این ماجرا، با اعضای خانواده در خانه مشغول صحبت کردن بودیم که موضوع آتشسوزی مطرح شد و آنجا اطلاع پیدا کردم که مجتبی و خانوادهاش قصد داشتند به خواستگاری یکی از بستگان شان در شهرستان بروند که به علت حادثه آتشسوزی خواستگاری منتفی شده بود ؛ آن زمان بود که متوجه تصور اشتباه خود شدم و فهمیدم که در تمام این مدت در خصوص مجتبی اشتباه کرده بودم.»
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده صادر و متهم برای سیر مراحل قضایی روانه زندان شد.