تیم فوتبال استقلال تهران را باید پرافتخارترین تیم ایرانی در آسیا دانست. این تیم ۴ بار در فینال جام باشگاه های آسیا حضور داشته و دو بار قهرمان این مسابقات شده است. آخرین قهرمانی استقلال به سال ۱۹۹۰ در بنگلادش بازمیگردد. یکی از اعضای آن تیم ناصر عباسی بود. هافبک استقلال که هرچقدر عمر حضورش در این تیم کم بود، اما افتخارات زیادی با آبی ها کسب کرد که یکی از آنها همین قهرمانی در آسیا بود.
عباسی به جز آن یکبار هم با استقلال در سال ۱۹۹۱ نایب قهرمان آسیا شد. همچنین قهرمانی جام استقلال قطر، قهرمانی جام میلز هندوستان، قهرمان باشگاه های تهران، قهرمانی لیگ سراسری کشور و جام حذفی دیگر افتخاراتی است که عباسی با این باشگاه به دست آورد.
این قهرمانیها و افتخارات نه، بلکه این بازیکن را به دلیل دیگری باید یک قهرمان واقعی دانست. عباسی در اوج دوران فوتبالش گرفتار غول خانمانسوز اعتیاد شد و این پدیده شوم خسارتهای زیادی به او وارد کرد. خسارتهای مالی، جانی و از همه مهمتر اجتماعی. اما اراده آهنین این فرد باعث شد تا بعد از ۱۴ سال درگیری با این پدیده، آن را شکست دهد و به زندگی عادی بازگردد.
ناصر عباسی نه تنها ۱۲ سال است خودش پاک زندگی می کند، بلکه تعداد زیادی از گرفتاران به این بلای خانمانسوز که تعدادی از چهرههای مطرح ورزشی هم در بین آنها قرار دارند را با کمک هایش به زندگی برگردانده است.
۲۶ مرداد سالگرد پاکی و تولد دوباره این ورزشکار و بازگشت به آغوش گرم جامعه است. به همین مناسبت خبرنگار مهر با قهرمانی که دوازهمین سال پاکیاش را جشن می گیرد گفت و گویی داشته است.
چه زمانی درگیر این پدیده شوم شدید؟
- ناصر عباسی: سال ۱۳۷۲. آن زمان هنوز فوتبال بازی می کردم اما متاسفانه همراه با یکی از معروف ترین بازیکنان آن زمان با مواد مخدر آشنا و به آن گرفتار آن شدم.
* بعنوان فردی که با این اتفاق تلخ درگیر بودی و توانستهای از آن خلاص شوی مهمترین عامل گرفتاری در جامعه ما چیست؟
- دلایل زیادی دارد که انسان ها به سمت اعتیاد می روند. شاید خیلیها به اشتباه فکر کنند اعتیاد فقط به سراغ گرفتارها و قشر ضعیف جامعه می رود. این باوری اشتباه است. اعتیاد در کمین جامعه و همه اقشار آن نشسته و هر فردی در هر سنی و از هر قشری در خطر گرفتار شدن به آن است. فقط آنهایی اعتیاد ندارن که کنار خیابان روی کارتن می خوابند. اعتیاد شاخه های زیادی دارد اما عاقبت همه آنها شبیه هم است و نتیجه همه هم یکی. حتی دکترها و مهندسانی هم که ممکن است برای رسیدن به آرامش داروی خواب استفاده کنند هم به نوعی معتاد هستند. یا مسئولانی که برای کارهای سنگین به خودشان اجازه می دهد برای رسیدن به آرامش از داروهای آرام بخش استفاده کند. یا آن ورزشکاری که برای زدن رکورد داروی نیروزا استفاده می کند. این که اصلی ترین و مهمتری دلیل اعتیاد چیست مسئله این نیست که من در یک جمله آن را بگویم. این مقوله ساعتها صحبت کردن میطلبد چون به اندازه تعداد آدمها دلیل برای گرفتار شدن به اعتیاد وجود دارد. و باید بگویم اعتیاد یک بیماری است.
* خود شما چرا و چطور گرفتار شدید؟
- اگر بخواهم راستش را بگویم واقعیت این بود که جنبه یکسری مسائل را نداشتم. من جنبه پول و شهرت و موقعیت اجتماعی خوبی که به آن رسیده بودم را نداشتم. همه اینها را فوتبال به من داده بود. اما واقعیت این بود که من جنبه این همه اتفاقات مثبت را نداشتم و گرفتار این موضوع شدم.
* در این راه تا کجا پیش رفتید؟
- خیلی زیاد. من از سال ۷۲ گرفتار شدم و تا سال ۸۶ که توانستم این غول خانمسوز را شکست دهم روزهای سیاه زیادی را تجربه کردم. روزهایی حتی نزدیکانم هم از بازگشتم به جامعه نا امید شده بودند ودر آن زمان دائما برای فرار از واقعیت به کشورهای مختلف می رفتم.
* و دلیل اصلی و بزرگ بازگشت شما چه بود؟
- عشق به دختر و مادرم و این که از آن وضعیتی که در آن گرفتار بودم منزجر شده بودم. اراده کردم و برگشتم و الان ۱۲ سال است که به لطف خدا کاملا پاک هستم.
* در رقم خوردن این اتفاق به جز اراده خود و عشق به دختر و مادرتان فرد یا عامل دیگری هم دخیل بود؟
- بله صد در صد. چون عبور کردن از اعتیاد کار کوچکی نیست که به تنهایی بتوان انجام داد. دوست و مشاور من در این زمینه مرحوم زنده یاد دکتر محسن بهشتی پور بود که نه تنها من، بلکه چند هزار نفر از افراد جامعه که با این مقوله و دیگر مشکلات اجتماعی مواجه بودند توسط ایشان نجات پیدا کردند.
* سالهاست که خیلی دور و بر فوتبال دیده نمی شوید با این که پیشکسوت این رشته هستید. چرا؟
- نمی خواهم به کار فوتبال کاری داشته باشم و فوتبال را فقط به خاطر علاقه شخصی که به آن دارم در حد بازی کردن با دوستان و همبازیان سابقم دنبال می کنم. هر از گاهی با پیشکسوتان استقلال دورهمی فوتبال بازی می کنیم. این همه ارتباط من با فوتبال است.
* اما با جدیت و حتی بیشتر از قبل ورزش می کنید.
- سالهاست که در رشته بدنسازی زیر نظر اساتید این رشته ورزش می کنم و ساعتهای زیادی را در سالنهای بدنسازی با آهن و پولاد و وزنه سر و کار دارم. این ورزش روح مرا ارضا می کند و از آن بسیار راضی هستم.
* کسب و کار شما چیست؟
- خدا را شکر بعد از آن که توانستم اعتیاد را ترک کنم وارد حرفه ثبت شدم و خدا کمک کرد کارم خیلی زود و خیلی خوب رونق گرفت. الان هم به همراه دو تن از دوستان خوبم یک شرکت خصوصی ثبت داریم و بیشتر در زمینه ثبت شرکت ها فعالیت می کنیم. شرکتی که اداره می کنم بالغ بر ۱۰۰ کارمند دارد که از آنجا ارتزاق می کنند.
* قطعا شما صحبتهای زیادی در این زمینه دارید اما اگر بخواهید یک جمله کلیدی به آنهایی که گرفتار این پدیده هستند یا در معرض گرفتاری قرار دارند بگویید چیست؟
- هموطنان عزیز من نباید فکر کنند ممکن است گرفتار این پدیده شوند و هر زمانی هم که بخواهند می توانند آن را ترک کنند. این تفکر غلطی است که منجر به گرفتار شدن بیشتر از ۹۰ درصد معتادان به اعتیاد شده است. معتاد شدن راحت است اما خلاص شدن از آن بسیار بسیار سخت است.
اعتیاد به معنای واقعی کلمه خانمانسوز است. می تواند خسارتهایی به هر بشری بزند که نه تنها برای خودش، بلکه برای خانواده اش هم جبران پذیر نباشد. ضمن این که افرادی هم که گرفتار این مقوله هستند نباید فکر کنند بعد از ترک حتما باید در همان شغلی بمانند که بودند. شاید خیلی وقتها تغییر برای آنها بهترین دوا باشد. این جمله آخری من به خصوص در باره ورزشکاران، هنرمندان، مدیران و یا افراد سرشناس جامعه بیشتر صدق می کند.
من خودم حاضرم هر فرد گرفتاری که از آن به انزجار آمده و قلبا خواهان ترک آن است نهایت کمک را بکنم چون بر این باور هستم که نجات هر فرد می تواند نجات یک جامعه باشد. حتی اگر در بین ورزشکاران هم افرادی باشند که در این زمینه نیاز به مشورت و راهنمایی داشته باشند می توانند به صورت خصوصی با من تماس بگیرند تا همه تجربه ام را در اختیارشان قرار دهم.
* و صحبتهای پایانی شما؟
- در پایان می خواهم یک تشکر ویژه داشتم از دو تن از بهترین دوستانم. امیر قلعه نویی و علیرضا منصوریان که در همه دوران گرفتاری و بعد از آن به فکر من بودند و همواره قصد کمک کردن به من داشتند. بعد از پاک شدن من هم این دو بزرگوار بارها خواستند تا در تیم هایی که بودند در کنارشان باشم. هر فردی که در فوتبال باشد آرزو دارد در کنار این دو بزرگوار باشد. اما من به هیچ وجه دوست ندارم به فوتبال برگردم و از فوتبال پول در بیاورم. حتی علیرضا منصوریان در دو سالی که استقلال بود به من گفت کنارش بروم که این شاید آرزوی هر فردی در حوزه استقلال باشد. اما با همه احترامی که برای دوستان خوبم امیر قلعه نویی و علیرضا منصوریان قائل هستم به آنها گفتم همیشه کنارشان هستم اما خارج از فوتبال. من با قلعه نویی و منصوریان معاشرت می کنم و از آنها درس مرام و معرفت و ادب یاد می گیرم اما واقعا دوست ندارم به فوتبال برگردم.