پیشنهاد جدید ترامپ که به سرعت دیگر اعضای کابینه وی آن را تکمیل کردند و نشان داد راهبرد اعلام شده آنها برای وادار کردن ایران به تسلیم و کرنش و از دست دادن همه توانمندیهای ملی، دفاعی و ارزشهای انقلاب اسلامی و سرمایههای ملی و قدرت منطقهای، ثابت مانده، حاصل پریشانگویی ترامپ نیست. این موضع هوشمندانه که حاصل تمامی تنگناهای ترامپ در محیط داخلی و خارجی و به ویژه در مقابل ایران است، فقط همان کسانی را در ایران ذوقزده کرد که با اعتماد به امریکا و غرب، شرایط فعلی را برای کشور به وجود آوردهاند و با پذیرش و اجرای برجام و خروج ترامپ از آن، باز هم برای نجات تفکر معیوب و ناتوانی در مذاکرات حرفهای با غرب، بر طبل امتیازدهی بیشتر میکوبند. این جماعت هنوز برای تلاش نافرجام و معیوب خود به مردم بدهکارند و باید برای عجز خود در اداره امور اقتصادی و بسیاری از رفتارهای مشکوک توضیح دهند و نمیتوانند فقط به این سؤال پاسخ دهندکه تجویز مذاکره مجدد با کسی که به سادگی از توافق بینالمللی خارج شده تا امتیاز بیشتر و گستردهتری بگیرد و هیچ تعهدی برای تعهدات و توافقات خود با ایران و دیگر کشورهای جهان قائل نیست، چگونه امکانپذیر است.
یا باید این عده را خاماندیش دانست و یا جادهصافکن. ولی ترامپ که نیازمند حتی یک ملاقات صوری با سران کشورهای جهان است تا اینگونه تفهیم کند که دیگران در مقابل خواست وی کرنش کردهاند، وقتی برای صفر کردن صادرات نفت ایران، به خوبی درک کرده است که قادر به پذیرش هزینههای آن نیست، اکنون از شرایط آشفته اقتصادی در داخل کشور ما که حاصل بیتدبیری و بیبرنامگی و شاید تعمد همانهایی است که حیات و ممات خود را در پیوند با لندن و واشنگتن و پاریس میدانند، به وجد آمده و برای اینکه به غربزدههای بیجان در داخل کشور تنفس مصنوعی بدهند و بتوانند از فشار اقتصادی بر مردم، آشوبی به پا کنند، موضع اخیر را که یک فریب بزرگ بیش نیست، مطرح کرده است. اگر کسانی کفران نعمت کرده باشند، حتماً کسانی هستند که از برکات انقلاب اسلامی بهرهمند شده و توانمندیهای کشور و ملت را در تاراج امتیازدهی به دشمن قرار دادهاند. باز هم ترامپ و جماعت غربزده در یک فصل مشترک رسوا قصد دارند، گلابی و آب و هوا و معیشت مردم را به دور جدید از امتیازدهی به دشمن گره بزنند در حالی که اگر لیست ارزبگیران و اختلاسگران و رانتخواران پیوند خورده با قبایل حزبی برملا شود، هم مشکل فعلی حل میشود و هم نظریههای پوسیده غربگرایی، برای مردم عیان خواهد شد. امید ترامپ در فریب جدید خود فقط به این جماعت سادهلوح یا ضد ملی است که آتش بیار منافقین در مردادماه هستند که هزینه فتنه و آشوب جدید را اخیراً با دهها میلیون دلار از ریاض دریافت نمودهاند. موضع ترامپ آنچنان سست و بی پایه است که محافل اندیشمندان داخل امریکا نیز آن را رفتاری رندانه و فریبکارانه ارزیابی کردهاند که ایران و ایرانی این ذلت تسلیم را نمیپذیرد. آنان که شرایط فعلی را سیاسی و دیپلماتیک توصیف میکنند تا پاسخ سردار سلیمانی را به چالش بکشند، روشن نمیکنند که زبان تهدید نظامی ترامپ دیپلماسی است ویا قلدری نظامی است؟ البته پنتاگون پیام سردار سلیمانی را زودتر و بهتر از برخی در داخل کشورمان فهمید و تهدید خود را پس گرفت.