قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی و فهم بهتر و بیشتر آیات قرآن کریم هر شب تفسیر آیاتی از این معجزه الهی را برای شما آماده میکنیم.
اعراف، نام دیگرش «المص» هفتمین سوره قرآن است که مکی و دارای ۲۰۶ آیه است. در فضیلت این سوره مبارکه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره «اعراف» را قرائت کند خداوند بین او و ابلیس پردهای بیفکند تا از شر ابلیس در امان بماند، او در زمره کسانی است که حضرت آدم علیه السلام در بهشت او را زیارت میکند و در بهشت به تعداد همه یهودیان و مسیحیان به او درجات داده خواهد شد.
امام صادق علیه السلام فرموده است: هر که این سوره را در هر ماه یک بار قرائت کند، در روز قیامت از جمله کسانی است که هیچ خوف و ترسی و هیچ حزن و اندوهی ندارد و هر کس در روزهای جمعه این سوره را بخواند، در زمره کسانی است که خداوند از آنها حسابرسی نمیکند، بدانید در آن آیات محکمی است؛ پس آن را فرو نگذارید، زیرا آنها در روز قیامت به سود قاریان خود شهادت میدهند. در روایتی دیگر از ایشان رسیده است: «قرائت کننده سوره اعراف در روز قیامت از کسانی است که ایمن هستند»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ ﴿۱۵۲﴾
آرى کسانى که گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودى خشمى از پروردگارشان و ذلتى در زندگى دنیا به ایشان خواهد رسید و ما این گونه دروغپردازان را کیفر مى دهیم (۱۵۲)
وَالَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۵۳﴾
و[لى] کسانى که مرتکب گناهان شدند آنگاه توبه کردند و ایمان آوردند قطعا پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود (۱۵۳)
وَلَمَّا سَکَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ ﴿۱۵۴﴾
و چون خشم موسى فرو نشست الواح را برگرفت و در رونویس آن براى کسانى که از پروردگارشان بیمناک بودند هدایت و رحمتى بود (۱۵۴)
تفسیر
همانطور که گفتیم واکنش شدید موسى (علیه السلام ) سرانجام کار خود را کرد و گوساله پرستان بنى اسرائیل که اکثریت قوم را تشکیل مى دادند از کار خود پشیمان شدند، این پشیمانى در چند آیه قبل نیز (آیه 149) منعکس است ، ولى
براى اینکه تصور نشود تنها این ندامت و پشیمانى براى توبه آنها از چنین گناه عظیمى کافى بوده است ، قرآن چنین اضافه مى کند:
(کسانى که گوساله را معبود خود انتخاب کردند به زودى خشم پروردگار و ذلت در زندگى این جهان به آنها خواهد رسید) (ان الذین اتخذوا العجل سینالهم غضب من ربهم و ذلة فى الحیوة الدنیا).
و نیز براى اینکه تصور نشود این قانون اختصاصى به آنها دارد، اضافه مى کند همه کسانى را که افترا (بر خدا) مى بندند این چنین کیفر مى دهیم (و کذلک نجزى المفترین ).
تعبیر به (اتخذوا) اشاره به این است که (بت ) هیچگونه واقعیتى ندارد، تنها انتخاب و قرارداد مردم بت پرست است که به آن شخصیت و ارزش موهومى مى دهد و لذا کلمه (عجل ) را پشت سر این جمله مى آورد، یعنى آن گوساله پس از انتخاب براى پرستش باز همان گوساله بود!
اما در اینکه این (غضب ) و (ذلت ) چه بوده است ؟ قرآن در آیه فوق صریحا چیزى ذکر نکرده ، و تنها با اشاره سربسته اى گذشته است ، ولى ممکن است اشاره به بدبختیها و گرفتاریها و مشکلاتى بوده باشد که بعد از این ماجرا و قبل از حکومت در بیت المقدس ، دامان اسرائیلیان را گرفت .
یا اشاره به ماموریت عجیب کشتار یکدیگر باشد که به عنوان کیفر و مجازات در برابر چنین گناه سنگینى به آنها داده شد که شرح آن در جلد اول همین تفسیر صفحه 172 گذشت .
در اینجا ممکن است این سؤ ال پیش بیاید که ما شنیده ایم با ندامت و پشیمانى حقیقت توبه تحقق مى یابد، چگونه بنى اسرائیل که از کار خود پشیمان شدند مشمول عفو خدا واقع نشدند؟!
پاسخ این سؤ ال این است که ما هیچ دلیلى نداریم که پشیمانى به تنهایى درهمه جا کافى بوده باشد، درست است که ندامت یکى از ارکان توبه است ، ولى یکى از ارکان نه همه ارکان .
گناه بت پرستى و سجده در برابر گوساله آن هم در آن مقیاس وسیع و گسترده ، آن هم در آن مدت کوتاه ، آن هم براى ملتى که آن همه معجزات دیده بودند گناهى نبود که به این آسانى بخشوده شود و مثلا با گفتن یک استغفر الله همه چیز پایان یابد.
بلکه باید این ملت غضب پروردگار را ببیند و طعم ذلت را در این زندگى بچشد و شلاق کیفر کسانى را که به خدا افترا مى بندند به پیکر خود احساس کند تا بار دیگر به این آسانى و سادگى به فکر چنین گناه عظیمى نیفتد.
در آیه بعد این موضوع را تکمیل کرده و به صورت یک قانون کلى چنین مى گوید: (اما آنها که اعمال بدى انجام دهند، سپس توبه کنند (و شرائط توبه همگى انجام گیرد) و ایمان خود را به خدا تجدید نمایند و از هر گونه شرک و نافرمانى باز گردند، پروردگار تو بعد از آن ، آنها را مى بخشد، او بخشنده و مهربان است ) (و الذین عملوا السیئات ثم تابوا من بعدها و آمنوا ان ربک من بعدها لغفور رحیم ).
پاسخ به دو سؤال :
آیا دو آیه فوق ، جمله معترضه است که در وسط داستان بنى اسرائیل به عنوان تذکرى به پیامبر اسلام و مسلمانان نازل شده است و یا پیام خداوند به موسى (علیه السلام ) بعد از ماجراى گوساله پرستى است .
بعضى از مفسران احتمال اول و بعضى احتمال دوم را پذیرفته اند، آنها که احتمال اول را پذیرفته اند، به جمله ان ربک من بعدها لغفور رحیم : (پروردگارتو بعد از توبه آمرزنده مهربان است ) استدلال کرده اند زیرا جمله بر صورت خطاب به پیامبر اسلام است ، و آنها که احتمال دوم را پذیرفته اند، به جمله سینالهم غضب (به زودى خشم خدا دامنشان را خواهد گرفت ) که به صورت فعل مضارع آمده تمسک جسته اند.
ولى ظاهر آیات نشان مى دهد که اینها قسمتى از خطاب خداوند به موسى (علیه السلام ) به دنبال ماجراى گوساله پرستى است ، و فعل مضارع (سینالهم ) گواه خوبى براى این موضوع است ، در حالى که هیچ مانعى ندارد (ان ربک ) خطاب به موسى (علیه السلام ) باشد.
چرا ایمان در آیه فوق پس از توبه آمده است ، با اینکه تا ایمان نباشد، توبه تحقق نمى پذیرد؟!
پاسخ این سؤ ال نیز از اینجا روشن مى شود که پایه هاى ایمان به هنگام گناه ، متزلزل مى گردد و یکنوع سستى پیدا مى کند، تا آنجا که در روایات اسلامى مى خوانیم : (شرابخوار به هنگامى که شراب مى خورد ایمان ندارد، و زناکار نیز به هنگام زنا ایمان ندارد!) یعنى ایمان فروغ خود را از دست مى دهد و کم نور و تاریک و کم اثر مى شود.
اما هنگامى که توبه انجام گرفت بار دیگر فروغ اصلى را پیدا خواهد کرد آنچنان که گویى ایمان بار دیگر تجدید شده است .
ضمنا از اینکه در آیات فوق ، تنها روى ذلت در حیات دنیا تکیه شده ، چنین استفاده مى شود که پس از ندامت و پشیمانى از جریان بت پرستى و چشیدن مجازاتهاى این جهان ، توبه بنى اسرائیل از این گناه پذیرفته شد آنچنان که کیفر آنها را در آخرت از بین برد، اگر چه بار گناهان دیگرشان که از آن توبه نکردند همچنان بر دوش آنها سنگینى مى کند.
آخرین آیه مورد بحث ، مى گوید: (هنگامى که آتش خشم موسى فرو نشست (و آن نتیجه اى را که انتظار داشت گرفت ) موسى دست کرد و الواح تورات را از زمین برداشت ، الواحى که نوشته هاى آن سراسر هدایت و رحمت بود، اما هدایت و رحمت براى کسانى که احساس مسئولیت مى کردند و از خدا مى ترسیدند و در برابر فرمانش تسلیم بودند) (و لما سکت عن موسى الغضب اخذ الالواح و فى نسختها هدى و رحمة للذین هم لربهم یرهبون ).