در حالی که طی ماه های اخیر برخی نمایندگان عضو فراکسیون امید و چهره های سیاسی اصلاح طلب از موضوع تغییر در کابینه استقبال کرده اند، روحانی در این خصوص اقدامی نکرده است و اقتصاددان های نزدیک به دولت نیز در تلاشند مشکلات اقتصادی کنونی را به همه چیز ربط بدهند به غیر از ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت!
جریان سیاسی اصلاح طلب طی بیش از 5 سال گذشته همواره از حامیان اصلی حسن روحانی، رئیس جمهور بوده اند. این حمایت آنها در زمان برگزاری انتخابات های ریاست جمهوری در سال 92 و 96 بسیار آشکار بوده است. اما طی یک سال گذشته که اقتصاد ایران با مشکلات داخلی همچون گران شدن بی رویه دلار مواجه شده است، زمینه ای را فراهم کرده است تا اصلاح طلبان نیز انتقادهایی را علیه روحانی مطرح کنند.
انتقاد اصلاح طلبان علیه دولت دوازدهم از هنگامی که روحانی خودش انتقادهایی را نسبت به برخی مدیران و اعضای کابینه مطرح کرده است، بیشتر شده است، تا جایی که نامه 187 نماینده مجلس مبنی بر ترمیم کابینه را محمد علی وکیلی، سیاستمدار اصلاح طلب و عضو فراکسیون امید در صحن علنی مجلس قرائت کرد.
روزنامه آفتاب یزد هم بعد از طرح انتقادهای روحانی از کابینه اش گزارش روز دهم اردیبهشت ماه را به این موضوع اختصاص می دهد و در مطلبی با عنوان «ترمیم زود هنگام کابینه؟» به تحلیل این موضوع می پردازد.
بخش هایی از این گزارش به مصاحبه با صادق زیبا کلام، فعال سیاسی اصلاح طلب اختصاص دارد. او می گوید ممکن است روحانی در این خودانتقادی ها به دنبال دفع شر از خودش باشد و بخواهد افکار عمومی را به گونه ای اقناع کند که مردم انتقادها علیه دولت را به وزرا ربط دهند، نه شخص روحانی؛ در این بخش از مصاحبه زیبا کلام این گونه آمده است: «اگر روحانی بهفکر چنین هدفی است، یک روش غلط را در پیش گرفته، برای آنکه همه میدانند این مردم نیستند که وزرا را انتخاب کرده اند بلکه خود روحانی و نزدیکان او دست به چنین انتخابی زدهاند. از سویی در حال حاضر باید مشخص شود که مشکل وزرایی که اکنون حسن روحانی را به ستوه آورده اند چیست و مقصود از این وزرایی که تیغ تیز حملات روحانی را در مقابل خود میبینند چهکسانی هستند؛ آیا اکثر آنها را شامل میشود یا تعداد کمی از آنها را؟»
سعید شریعتی هم دیگر فعال سیاسی اصلاح طلبی است که اظهاراتش در گزارش روزنامه آفتاب یزد مورد استفاده قرار گرفته است. او که معتقد است صحبت های منتقدانه روحانی علیه وزرایش نشان می دهد اختلاف های اساسی در کابینه وجود دارد، در بخشی از مصاحبه اش می گوید: «به نظر میآید روحانی برای کارآمدی دولت قرار است دست به اقداماتی جدی بزند و برای آنکه افکار عمومی را در جریان این تغییرات بگذارد در صدد است تا با اظهاراتی اینچنین، شرایط ترمیم و تغییر چند وزیر را فراهم کند... حتما ما در آستانه ترمیم جدی کابینه در بین وزرای آنها هستیم؛...»
اصلاح طلبان طی ماه های اخیر تلاش کرده اند ترمیم کابینه را به صورت یک مطالبه عمومی مطرح کنند. حتی آنها در طرح این خواسته خود از منتقدان دولت هم سبقت گرفته اند. چرا که منتقدان دولت به موضوع ترمیم کابینه نگاه به «هر قیمتی» ندارند. با این حال به نظر می رسد روحانی با وجودی که خودش مطرح کننده انتقادها علیه کابینه بوده است، در این زمینه هنوز هیچ اقدامی را انجام نداده است و انگار قرار هم نیست کاری انجام دهد.
اما به تازگی دو اقتصاددان با مواضع فکری نزدیک به دولت با طرح موضوعاتی ترمیم کابینه را زیر سوال برده اند و صورت مساله را عوض کرده اند. حسین عبده تبریزی، مشاور وزیر راه و شهرسازی یکی از آن دو اقتصاددان است که در روزنامه شرق مطلبی با عنوان «آن اقتصاددان ناجی» نوشته است.
عبده تبریزی در این مطلب به طرح این موضوع می پردازد که در شرایط ویژه اقتصادی (همچون مشکلات اقتصادی داخلی فعلی) همه دنبال اقتصاددان ناجی می گردند که با نسخه های کوتاه مدت راه حل ارائه دهد. بسیاری از دستگاههای رسمی کشور برای یافتن راهحلهای اقتصادی تنظیم جلسه کردهاند اما این دستگاهها و همه مسؤلان، نهادها و شخصیتهای علاقهمند به نظام از اقتصاددانی سراغ میگیرند که مثل قبلیها نباشد، شرایط حاد را درک کند، واقعا تخصص داشته باشد و بتواند در زمان کوتاهی راهحلهایی اصولی ارائه کند که بحران جاری را تخفیف و تسکین دهد.
عبده تبریزی به این نحوه برخورد با علم اقتصاد و استفاده از اقتصاددان ها انتقاد می کند و معتقد است سیاستگذاران نباید از نظرات اقتصاددان ها به نفع شرایط ویژه اقتصادی غفلت کنند. در بخشی از این یادداشت آمده است: «... حال اگر بهترین اقتصاددانها را هم در اختیار داشته باشیم و بگوییم به دلایل اجتماعی- امنیتی میخواهیم به پرداخت سود موهوم به سپردهها و افزایش دائمی حجم پول ادامه دهیم، لطفاً کاری کنید که تورم تکرقمی حفظ شود، این کار ناشدنی است. بیشک اقتصاددانان ایرانی طراز اولی در کشور و در خارج از کشور وجود دارند که میخواهند به حل مسائل اقتصادی کشور و تسکین آلام مردم کمک کنند. به آنان اجازه دهیم به کشورشان کمک کنند. به دنبال سراب راهحلهای موقت کوتاهمدت مندرآوردی در حوزه اقتصاد نگردیم... این مدیران سیاسی کارآمدند که سیاستهای اقتصاددانان خوب را واقعیت میبخشند؛ مدیران سیاسی با تدبیرند که میتوانند صف اقتصاددانان را از شبهاقتصاددانان جدا کنند. شرایط جاری اقتصاد بسیار دشوار است. راهحلها سخت است و حداقل در میانمدت به جواب میرسند. با شعار بیمعنای «تسهیلات زودبازده» نظام اعتباری ضعیف بانکها در هم ریخته شد. نباید به امید راهحلهای فوری، باقیمانده نظم اقتصادی کشور را بر هم زد.»
نظرات عبده تبریزی از این جهت تغییر صورت مساله پیدا کردن راه حل برای شرایط اقتصادی حال حاضر است که دولت روحانی و اطرافیانش و اقتصاددان های حامی آن 5 سال فرصت داشته اند تا مشکلات اقتصادی را حل کنند و چشم انداز روشنی برای آینده اقتصاد مشخص کنند.
البته از زاویه دیگری این یادداشت عبده تبریزی را می توان یک انتقاد به دولتمردان هم تلقی کرد، چرا که آنها این روزها می خواهند راه حلی برای اقتصاد پیدا کنند و از انتقادها نسبت به عملکردشان خلاص شوند، با این حال او با استفاده از کلیدواژه «مدیران سیاسی با تدبیر» دولتی ها را از دایره رفتارهای غلط نسبت به اقتصاددان ها بیرون آورده است.
در نهایت باید گفت در این نوشته هرچند به موضوع ترمیم کابینه اشاره ای نشده است، اما با یادآوری این موضوع که برای اقتصاد ایران باید به دنبال راه حل های کوتاه مدت نبود، راه حلی پیدا شده است که مدیران سیاسی با تدبیر فعلی با خیال راحت به کارشان بپردازند.
پویا ناظران هم دومین اقتصاددانی است که در یادداشت خود در روزنامه دنیای اقتصاد شرایط را برای ادامه فعالیت دولت مهیا کرده است. او در این مطلب با عنوان «نوشداروی اقتصاد ایران» اشاره می کند به اینکه نشانه های بحرانی شدن اقتصاد در تابستان سال گذشته دیده شد و ابرچالش های اقتصادی به هم رسیدند و بحران جنبه های اجتماعی و سیاسی پیدا کرد. باروت این بحران در طی سال ها به واسطه سیاست گذاری اقتصادی غلط تامین شده بود و چالش های بین المللی ماشه را کشید.
او که معتقد است گزاره «بهبود وضعیت بحرانی امروز در گرو رابطه با آمریکاست» غلط است، می نویسد: «در این تحلیل سیاسی، بر بسیاری از کوتاهیها در سیاستگذاری اقتصادی چشمپوشی شده است. مثلا در سالهای بعد از برجام میشد بازار ارز متمرکز را شکل داد، قیمت حاملهای انرژی را اصلاح کرد، مالیات بر سود سرمایه وضع کرد و ترازنامه نظام بانکی را ترمیم کرد. با توجه به این کاستیها، شاید تغییر تیم اقتصادی دولت بیربط هم نیست. اما از سویی میتوان طرح کرد که چنین اصلاحات ریشهای، از حیطه اختیارات تیم اقتصادی دولت خارج است و محتاج همراهی سایر قواست. در واقع میتوان طرح کرد که قصور قوه مقننه در شکلگیری شرایط کنونی کمتر از قصور قوه مجریه نیست، پس چرا باید یکسری افراد تنها در قوه مجریه خلع شوند؟ چرا از کمیسیون اقتصادی مجلس سلب صلاحیت نشود؟»
ناظران اشاره می کند به این موضوع که تیم اقتصادی منفعل عمل کرده است و در حالی که می توانست یک سری اصلاحات را انجام دهد، کار نکرد. سپس او می نویسد: «حتی اگر یک تیم اقتصادی جدید این اشتباهات را مرتکب نشود، کماکان حکمرانی اقتصادی کشور دست تیم جدید را در اصلاحات اساسی اقتصادی خواهد بست. مثلا، اگر مجلس رویه خود را اصلاح نکند، توان دولت در جراحی اقتصادی محدود است. دقیقا به منظور بهبود تعاملات بین قوا، «شورایعالی هماهنگی اقتصادی قوا» شکل گرفت. منتها مشکل حکمرانی اقتصادی کشور از کمی تعاملات نبود. گاهی بهجای تعامل کردن، برخی نهادهای سیاستگذاری باید مستقل عمل کنند، مانند سیاستگذار پولی که باید مستقل از سیاستگذار بودجهای عمل کند. بسیاری از مشکلات حکمرانی اقتصادی کشور ناشی از کمبود تعامل نیست، بلکه ناشی از وجود تعارض منافع اشخاص و تعارض وظایف نهادهاست. پس حتی یک تیم اقتصادی جدید، همراه با این شورایعالی جدید، با این وضعیت، توفیقی در اصلاح امور اقتصادی نخواهد داشت.»
در ادامه این متن ناظران راه حل هایی را برای بهبود وضعیت اقتصادی ارائه می کند که مبتنی بر اعتماد به علم اقتصاد و اقتصاددان هاست. او می خواهد مسئولیت های بیشتری به این افراد داده شود. اما نکته قابل تامل در این متن که نشان می دهد این اقتصاددان صورت مساله پیدا کردن راه حل مشکلات اقتصادی را عوض کرده است این است که سهم دولتمردان روحانی و شخص او بعد از 5 سال حضور در راس کشور در وهله اول با خودشان است.
نکته دیگر که در نوشته های ناظران مورد غفلت قرار گرفته است این است که اعضای فراکسیون امید در مجلس دهم کمک زیادی به روحانی کرده اند و برای اینکه او بتواند کابینه دلخواهش را داشته باشد، تلاش زیادی در جلسات رای اعتماد به وزیران دولت دوازدهم کردند. با بروز مشکلات اقتصادی اخیر هم هرچند موافقان روحانی در مجلس با صدای بلندی از او انتقاد می کنند، اما همین نشان می دهد که نمایندگان مجلس نسبت به عملکرد دولت بی تفاوت نیستند و تلاش این اقتصاددان برای اینکه بخواهد نمایندگان مجلس را مقصر مشکلات اقتصادی نشان دهد قدری جای درنگ و تامل دارد.