اصغر فخریه کاشان درباره سرنوشت قراردادهای خرید هواپیما از سه شرکت ایرباس، بویینگ و ای.تی.آر تاکید کرد: ترجیح ما این است که قراردادهای خرید هواپیما از شرکت ایرباس، بویینگ و ای.تی.آر در حالت فعلی باقی بمانند و فسخ نشوند تا اینکه شرایط مجددا احیا شود اما سه شرکت ایرباس، بویینگ و ای.تی.آر بنابر الزام قانونی مجبور به فسخ قراردادها هستند و ما برای تمام این موارد در حال مذاکره با شرکتها هستیم.
فخریه کاشان ادامه داد: این سه شرکت تحت فشار دولت آمریکا تمایل به فسخ قراردادها با ایرانایر دارند و بنابر مقرراتی که آمریکاییها وضع کردند باید یا 14 آگوست به بعد یا 6 نوامبر به بعد دفاتر و حسابهای همکاری با ایران را ببندند به همین دلیل خواستار روشن کردن تکلیف قراردادها هستند.
وی گفت: اما در این طرف ما هم بنا به قراردادها معتقد هستیم که هنوز فرصت حفظ قراردادها را داریم و در حال مذاکره با این شرکتها برای عدم فسخ قراردادها هستیم، در نهایت یا قراردادها فسخ و یا معلق باقی میمانند.
فخریه کاشان با بیان اینکه نفع معلق ماندن قراردادها برای ما این است که برای انعقاد قرارداد دوباره در شرایط مطلوب نیاز به انجام مذاکرات جدید نیست، ادامه داد: امکان معلق نگه داشتن هر یک از این قراردادها تا 12 ماه وجود دارد که در این بازه زمانی احتمال تحولاتی در مجلس آمریکا وجود دارد که میتواند تصمیمات ترامپ را تحت تاثیر خود قرار دهد.
مشاور وزیر راه و شهرسازی در امور بینالملل با تاکید بر اینکه در صورت فسخ قراردادها تحت تاثیر خروج آمریکا از برجام زیان و خسارتی متوجه سه شرکت نمیشود، گفت: یعنی این طور نخواهند بود که با فسخ این قراردادها بویینگ، ایرباس و ای.تی.آر به ایرانایر غرامت بپردازند اما به طور قطع عدم فروش این تعداد هواپیما به ایران خودش یک زیان بزرگی برای این شرکتها محسوب میشود به ویژه برای ایرباس و ای.تی.آر که سفارشات ایران را به مرحله تولید رساندهاند.
وی افزود: همه تلاشها بر این بود که قراردادی داشته باشیم که نه ما دچار زیانشویم و نه شرکتهای طرف قرارداد. اگر این قرارداد را در شرایط دیگری که ناشی از برجام نبود فسخ میکردند به طور قطع باید خسارت به ایران ایر پرداخت میکردند اما این قراردادها در شرایطی فسخ میشود که تابع نظر آنها نیست.
اظهارات فخریه کاشان در حالی است که اولا وزارت راه، به مدت 3 سال افکار عمومی را با نمایش خرید هواپیما سرگرم کرده و برخی از آمد و شدها در این زمینه مصرف سیاسی و انتخاباتی (مجلس دهم/ زمستان 94)، داشته است.
ثانیا ادعای انتظار برای انتخابات کنگره آمریکا، در حقیقت ادله بازی تعلیق و انتظار در حالی است که کنگره آمریکا در تمام تاریخ چند دهه اخیر - فارغ از ترکیب دموکرات یا کنگره- بالاتفاق و اجماعا، ضدایرانیتر از دولت آمریکا عمل کرده است.
ثالثا عجیب است که آقای فخریه میگوید «در صورت فسخ قراردادها تحت تاثیر خروج آمریکا از برجام، زیان و خسارتی متوجه 3 شرکت نمیشود»! این ماجرا مجددا، داستان بدعهدی شرکت فرانسوی توتال بدون تحمل جریمه و خسارت را تداعی میکند و این پرسش را پیش میکشد که چرا دستگاههای دولتی، بر امضای قراردادهای نمایشی این چنینی- بدون پیشبینی جبران خسارت بدعهدی- اصرار داشتهاند؟ و اصلا اینکه «اگر در شرایط دیگری غیر از برجام، فسخ قرارداد میکردند، باید خسارت به ایران میدادند» یعنی چه؟! یعنی از ابتدا اطمینان و یقین داشتند که برجام نقض خواهد شد و بنابراین شرکتهای غربی را پیشاپیش، از جبران خسارت نقض عهد استثنا کردند؟ آیا خود این کار، چراغ سبز نقض برجام و قراردادهای پس از آن نبود؟ با این وصف، چرا وعدههای دهان پرکن درباره عواید و مزایای برجام به مردم دادند؟!