جهانصنعت در یادداشتی خاطرنشان کرد: روحانی در اظهارات اخیر خود بر دو نکته مهم تاکید کرد؛ نخست ایستادگی در برابر مشکلات و دیگری تلاش برای وفاق ملی. تا اینجای کار، روحانی دریافته که اوضاع بسیار سختی در پیش دارد. روحانی تلاش کرد بدون اغراق سخن بگوید و از همه مردم بخواهد که در پشت دولتش قرار بگیرند تا او بتواند با عبور از مشکلات، به روزهای شیرین برسد.
اعتراض و انتقادها نشان میدهد که حداقل بخشی از مردم رفتارها و تصمیمهای دولت را در اداره کشور نمیپسندند و بر این باورند که مدیران و تصمیمگیران دولتی باعث و بانی نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی بودهاند. مسئله دیگر آن است که از نظر برخی کارشناسان و مردم دولت در برج عاج نشسته و از موضع بالا با مردم سخن گفته است. در تمامی مصاحبههای اختصاصی که اتفاقا بسیار بیشتر از مصاحبههای عمومی بوده حسن روحانی به صورت متکلم وحده با مردم سخن گفته و اوضاع را چنان تشریح کرده که انگار هیچ مشکلی در کشور وجود ندارد یا مشکلات توسط مردم و رسانهها بزرگنمایی شده است.
در آخرین نمونه، حسن روحانی در گفتوگو با رضا رشیدپور مصاحبهای تبلیغاتی انجام داد که اعتراض بسیاری از صاحبنظران و فعالان ارشد اقتصادی را برانگیخت. آقای رئیسجمهور هماکنون در تنگنا قرار گرفته و به دولت خود دستور میدهد که به مردم و شهروندان نزدیک شوند و حرفهایی بزنند که همگرایی میان دولت و مردم تقویت شود. آیا همین روال از ابتدای دولت دوازدهم وجود داشته است؟ آیا روحانی در دولت گذشته خود برای نزدیک شدن به خواستها و مطالبات مردم همینگونه صریح و شفاف سخن گفته بود؟ پس چرا ایشان و همکارانشان با لحنی توهینآمیز یا حداقل تحکمآمیز با نمایندگان افکار عمومی و مردم سخن گفته بودند؟ آیا روحانی و همکارانش این سخن اعتراضی مردم را نشنیدهاند که جای دولت و مردم عوض شده و دولت از مردم طلبکار شده است؟ آیا واقعا روحانی به حرفهایی که زد اعتقاد دارد؟