بزرگترین و مهمترین وزارتخانه کشور که قرار است آینده کشور در آن رقم بخورد سالها به آزمایشگاه آزمون و خطای وزیران آموزشوپرورش تبدیل شده است.
با توجه به وجود سند تحول برای این وزارتخانه و حساسیتهای موجود متأسفانه شیوه تعلیم و تربیت در این وزارتخانه به نوعی سلیقهای دستوری و بعضاً جزیرهای شده است. نگاه دور و نزدیک به آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی سبب شده است تا خروجی این وزارتخانه مهم مورد سؤال و انتقاد بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت قرار بگیرد.
حدود 15 میلیون دانشآموز در مقاطع مختلف و در رشتههای گوناگون و به شیوههای بعضاً سنتی و منسوخ شده در مدارس کشور در حال تحصیل هستند.
متأسفانه ساختار و چارت سازمانی این وزارتخانه فقط به بخشنامه و حرفهای بدون عمل تبدیل شده است که بسیاری از بار مشکلات نیز از همین رو ایجاد شده است.
هرچند وزیر آموزشوپرورش در حرف گفته است که پس از 40 سال دیگر نباید آزمون و خطا کنیم، اما شاهد هستیم که بحث مدیریت و رفتارهای سلیقهای مباحث آموزشی و تربیتی سبب شده است تا خود وزیر هم در مسیر آزمون و خطا این وزارتخانه را اداره کند!
چالشها و مشکلات ریز و درشت این وزارتخانه به نحوه اداره این وزارتخانه بازمیگردد و خود گواه این موضوع است که در حل مشکلات جاری خود مانده است، چه برسد به آموزشوپرورش نسل حاضر برای آینده این کشور! این وزارتخانه هر روز با یک و یا چند معضل و مشکل جدید روبهرو میشود که سالهاست از دید مسئولان این حوزه دور مانده است و زمانی این مشکلات برملا میشود که حرفی برای دفاع باقی نمیگذارد. سیاستهای راهبردی این وزارتخانه همواره با سلسله مشکلاتی گره خورده است. افراط و تفریط جای تدبیر و مصلحتاندیشی را گرفته است و دانشآموزان در این مسیر پرپیچ و خم آزمون و خطا بعضاً سرخورده شده و استعداد آنان دستخوش تغییرات میشود. برنامهریزیهای صورت گرفته برای جلب رضایت و مشارکت خانوادهها فاصلهها را به جای کاهش افزایش داده است که بعضاً برخی خانوادهها حاضر نیستند فرزندان خود را به این وزارتخانه بسپارند!
مدیریت چندپاره در اداره انواع مدارس سبب شده است تا دانشآموزان در ابتدای ورود به جامعه طبقهبندی شوند و سطح دسترسی به حوزههای آموزشی و حتی تربیتی متفاوت باشد.
عدهای در روستاها و نقاط دورافتاده با کمترین امکانات به تحصیل بپردازند و عدهای دیگر حق انتخاب استفاده از بهترین امکانات را دارند، گویا دانشآموزان با مختصات جغرافیایی مکانی باید خود را وفق دهند و اگر مسیر هموار بود، رشد کنند و اگر نبود متوقف شوند! در حالی باید این وزارتخانه الگوی سایر وزارتخانه و دستگاهها باشد که خود گاهی به منبع آسیبزایی تبدیل شده است.
در این مسیر علاوه بر بدنه آموزشوپرورش سایر بخشها همچون مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای متولی نیز کم مقصر نیستند و سالهاست فقط نظارهگر مسائل و مشکلات این وزارتخانه هستند و بعضاً خود به مسائل و مشکلات نیز دامن میزنند.
کمبود اعتبار تنها مشکل این وزارتخانه نیست، هر چند این یکی از عوامل مشکلزاست و باید برای آن چارهای در خور در نظر گرفته شود. ریلگذاری در آموزشوپرورش باید رو به جلو باشد تا بتواند مسیر رشد و پیشرفت دانش آموزان را هموار کند. گلایه و انتقاد وزیر از عملکرد و ساختار آموزشوپرورش هر روز بیشتر میشود. با رصد خبرها میتوان پی برد که وزیر فقط مشکلات را میبیند و پیگیر کمکاریهای دستگاه متبوع خود نیست و با علنی کردن مشکلات قصد فرار به جلو را دارد. در این خصوص اخیراً وزیر اعلام کرده است که برخی مدارس اردوهای خارج از کشور برای دانشآموزان برگزار میکنند و یا از افراد خارجی برای مدارس استفاده میشود که باید گفت: پس این همه بخشنامه و بخشهای نظارتی چه میکنند که شما از مجموعه خود گلایهمند هستید.
از نوآوری و شکوفایی در این وزارتخانه خبری نیست؛ چراکه این وزارتخانه در ساماندهی بدنه، ساختار و روابط سازمان خود نیز مانده است و بوی کهنگی آن را میتوان در چهره دانشآموزان غمزده مناطق محروم مشاهده کرد.
بیژن سورانی