احسان علیخانی در چهاردهمین برنامه ماه عسل ۹۷، میزبان خاندان کاوه بود.
این برنامه شلوغ ترین روز ماه عسل را رقم زد. علیخانی با پدربزرگ ۱۰۵ ساله و مادربزرگ ۹۵ساله که از یکی از روستاهای قائمشهر استان مازندران آمده بودند، به گفتگو نشست.
علیخانی درباره زندگی مشترک آنها سوال کرد. پدربزرگ گفت: حدود ۸۰ سال از زندگی مشترک ما می گذرد. پنج فرزند داریم؛ چهار دختر و یک پسر.
وی افزود: من همیشه مشغول کشاورزی بودم و حدود ۵ سال است که دیگر کار نمی کنم. سال ۶۴ به مکه رفتم و در محله به من حاجی قهار میگویند.
مادربزرگ هم گفت: من هم در کنار همسرم به کشاورزی مشغول بوده ام و او راهمراهی می کردم. سپس، یعقوب نوه دختری و امید نوه پسری خانواده به خاطر نزدیکی به مادربزرگ و پدربزرگ توضیحات تکمیلی را به احسان علیخانی ارائه دادند.
پدربزرگ درباره روستای محل زندگی خود و چگونگی ازدواج با همسرش گفت: با همسرم دختر عمه و پسر دایی هستیم و در روستای کاوه آهنگر در سال ۱۳۱۷ ازدواج کردیم. دو مجمع مسی گلدار مهریه همسرم است. او تنها همسر من در این سالها بوده و زندگی ما حدود ۸۰ سال پایدار بوده است. (برنامه ماه عسل به بهانه ۸۰ ساله شدن زندگی مشترک پدربزرگ و مادر بزرگ قائمشهری، کیکی تدارک دید که عکس آن دو روی آن حک شده بود. آنها شمع را فوت کردند و کیک را بریدند)
مادربزرگ در ادامه، درباره تعداد فرزندان خود گفت: چهار دختر و یک پسر به همراه ۳۶ نوه،۶۶ نتیجه و ۲۲ نبیره دارم.
بزرگترین نوه این زوج کهنسال، ۵۳ ساله و کوچکترین نوه ۲۱ساله بود و همه آنها ازدواج کردند و یک مجرد هم نداشتند و این باعث تعجب علیخانی شد.
علیخانی درباره پادرمیانی پدربزرگ در خانواده سوال کرد که یعقوب گفت: یکی از موارد درباره خود من است؛ من عاشق دختر خاله ام بودم اما هر دو خانواده به این ازدواج راضی نبودند؛ چراکه من سربازی نرفته بودم، کاری نداشتم و معذرت می خواهم ولگرد هم بودم (خنده جمع). تا اینکه پدر بزرگم پا در میانی کرد و دو خانواده راضی شدند و ما با هم ازدواج کردیم
برادر خانم یعقوب با این ازدواج مخالف بود؛ اما بعد از ازدواج به این نتیجه رسیده که داماد خوب نعمت است. علیخانی هم گفت: اصلا زندگی یعقوب خودش چند تا ماه عسل می طلبد که با این سختی ازدواج کرده است (خنده)
نکته جالب دعوت شدن این خانواده به ماه عسل اینجا بود که یکی از آنها گفت تا لحظه ای که اتوبوس برای آمدن ما به تهران نرسید، هنوز باور نکرده بودم می خواهم به برنامه ماه عسل بیایم.
یعقوب گفت: من هم گفتم برای چه ما را سرکار گذاشتید؟! احسان کجا و ما کجا؟ آخه ما یکی دوتا نیستیم که ما را در استودیو جا بدهد.
این خاندان ۱۲۶ نوه و نتیجه و نبیره دارد و جمعیت این خانواده با عروس و داماد ها به ۱۴۶ نفر می رسد. برای همین، علیخانی درباره دید و بازدیدهای آنها سوال کرد. یکی از نوه ها گفت: پدر بزرگ و مادربزرگم خیلی خوب هستند و هر هفته ما به خانه آنها می رویم و در کنار هم لذت می بریم.
در بخش دوم گفتگو علیخانی با نتیجه ها صحبت کرد. آنها ۶۶ نفر بودند و این خاندان ۲۲ نبیره هم داشت.
علیخانی با اشاره به عروس این خاندان گفت: نکته جالب این خاندان این است که عروس یکی از محبوب ترین اعضای این خانواده است و همه اصرار کردند که در این جمع حضور داشته باشد. عروس خانواده هم در ادامه گفت: به همراه بقیه خانم ها، من در مهمانی ها غذای این جمع را درست می کنم.
سپس، علیخانی به این موضوع اشاره کرد که اگر در جام جهانی شما کنار هم جمع شوید، چقدر خوب می شود؛ باید یک نیسان تخمه ژاپنی برایتان بیاوریم!
یعقوب گفت: بله؛ ما برای نساجی دور هم جمع می شویم، تیم ملی که جای خود دارد.
در ادامه، به خاطر علاقه قائمشهری ها به تیم نساجی، آنها با پرچم نساجی این تیم را در استودیو تشویق کردند و علیخانی به طرفداران بی شمار این تیم اشاره کرد.
مجری ماه عسل در پایان گفت: به نظرم رامبد جوان می تواند با این خاندان دو برنامه خندوانه را پوشش بدهد! به او پیشنهاد میکنم این خانواده پرجمعیت را به خندوانه دعوت کند؛ قطعا خیلی برنامه جذابی می شود.