نگذارید خواب‌تان کنند!

اینکه «اروپا برای تداوم مسیر برجام، قابل اعتماد نیست» را در این کشور، شخص حسن روحانی بیش از هر کس دیگر  می‌داند. روحانی علاوه بر اینکه همین 5 سال پیش، با لفظ تحقیرآمیز «آقااجازه‌ها» اروپایی‌ها را معرفی کرده، بیش از هر ایرانی دیگری هم طعم نامردی و گستاخی اروپایی‌ها را چشیده است! او مردادماه 84، 2 سال پس از آنکه انواع امتیازات- تا پلمب کردن داوطلبانه تمام تاسیسات هسته‌ای کشور!- را به اروپایی‌ها داده و آماده رفتن از شورای عالی امنیت ملی بود، در نامه‌ای تاریخی و دردناک خطاب به البرادعی، دبیرکل وقت آژانس نوشت: «...متاسفانه در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابه‌ازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قول‌های انجام‌نشده و درخواست‌های بیشتر روبه‌رو شد!»
روحانی در ادامه به موارد متعدد نقض عهد اروپایی‌ها اشاره کرده، گویی با مفروض گرفتن استقلال آژانس، سعی دارد پس از خیانت اروپایی‌ها، شاید با نامه نوشتن و گله‌‌گذاری به البرادعی، وضعیت پرونده هسته‌ای ایران را تغییر دهد! اینها اطلاعات اختصاصی روحانی است که طی سال‌ها با گوشت و پوست خود آنها را لمس کرده است. ما اما در مقام یک ناظر عادی می‌دانیم پیش از آنکه ترامپ از برجام خارج شود، اروپایی‌ها تعهد داده بودند تمام خواسته‌‌های فرابرجامی او را نیز طی مذاکراتی جداگانه با ایران، محقق کنند. برای اروپایی‌ها این مهم بود که با خروج ترامپ از برجام، دستبند برجام از دست ایران باز نشود. آنها معتقد بودند ایران معتدل و نرمالیزه شده با برجام، برای دادن امتیازهای جدیدتر رام‌‌‌‌‌‌تر خواهد بود. ترامپ اما روش خاص خود را داشت و ظاهراً به‌رغم قول و قرارهای قبلی با اروپایی‌ها، برجام را پاره کرد.
«وندی شرمن» عضو سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا، توضیح خاص خود را در این‌باره دارد و می‌گوید ترامپ تنها برای آنکه برجام دستاورد دولت اوباما بود، از آن خارج شد. رسانه‌‌های منطقه‌‌‌ای، اروپایی و آمریکایی اما تمرکزشان را بیشتر حول پیشگویی آینده قرار داده‌‌‌اند. این موضوع علاوه بر آنکه سویه دراماتیک جذابی دارد، واقعی هم به نظر می‌رسد و به قول معروف، خوراک رسانه است. اینجا رسانه‌‌های نشان‌دار اصلاح‌طلب با دقت و سرعت، همان تحلیل‌ها را ترجمه، زیرنویس و بازنشر می‌کنند. فرو بردن مخاطب در کلافی سردرگم از تحلیل‌‌های پرشمار که هر روز به فضای افکار عمومی جهان- و نه‌تنها ایران- پمپاژ می‌شود اما بیشتر از آنکه چیزی عاید مخاطب کند، او را خمار و خموده خواهد کرد. ما باید مشتی آب به صورت خود، مسؤولان و جامعه‌مان بپاشیم تا دوباره بازنده نشویم!
ترامپ اما چرا برجام را پاره کرد؟ و مهم‌‌‌‌‌‌تر اینکه چرا چند روز قبل از فرارسیدن موعد تمدید تحریم‌ها، این عمل را انجام داد؟ پاسخ را باید در روانشناسی خاص او دید. ترامپ یک بازاری کهنه‌کار است؛ از آنها که پیش مشتری، برای نفس کشیدن‌شان هم برنامه دارند! او معتقد است برای موفقیت در چانه‌زنی، همان ابتدا باید بالاترین قیمت ممکن را پیشنهاد داد و به قولی، به طاق زد تا حریف آچمز شود و اجباراً در زمین شما بازی کند. او اکنون 2 هدف دارد؛ اول اینکه برنامه بهبود وضع اقتصاد داخلی آمریکا را ادامه دهد و دوم اینکه دوره ریاست‌جمهوری‌‌‌‌اش را تکرار کند. او برای این منظور باید ثابت کند برجام، توافق بدی بوده و توافق خوب را هم به مردم آمریکا نشان دهد!
بر این اساس، او با آگاهی از میزان قدرت اقتصادی اروپا برای ایستادگی احتمالی در برابر خود، در یک شوی تلویزیونی پرسروصدا زیر برجام زد. این خروج به 2 دلیل، مصداق چانه‌زنی‌‌های خاص ترامپ بود؛ اول اینکه چند روز قبل از موعد تمدید تحریم‌ها بود تا نشان قاطعیت باشد و دوم آنکه 2 بازه 90 و 180 روزه مذاکراتی را باز گذاشت تا در آن، توافق بهتر از برجام را هم به مردم آمریکا و جهان معرفی کند! اروپایی‌ها اگر واقعاً چنانکه می‌گویند هم از اقدام ترامپ رنجیده باشند، برای پیمانکاری ترامپ در پختن توافقی بهتر از برجام، هیچ تردید ندارند. اینجا هم ما در ایران، دولتی داریم که تمام هویتش را به مذاکره با غرب گره زده است. پس ترامپ حساب اینجا را هم کرده بود.
ترامپ علاوه بر آنکه باعرضه است، مشتری‌شناس هم هست!
او می‌داند مثلاً امتیاز گرفتن از کسی چون «کیم جونگ اون» ابداً با این مدل جواب نمی‌دهد، لذا تا سخنان قدیمی بولتون درباره استفاده از مدل لیبی برای کره‌شمالی مجدد در رسانه‌ها مطرح می‌شود، زود می‌گوید اصلاً مدلی به نام لیبی نداریم! اینجا اما حساب فرق دارد و براستی چرا وقتی مشتری اینقدر تشنه است، نباید به طاق زد؟! ترامپ نه‌تنها از حیث سیاسی که از جهت اقتصادی هم برای خروجش از برجام چرتکه انداخته و می‌داند نتیجه افزایش تنش؛ بالا رفتن قیمت نفت، رونق استخراج نفت شیل و در یک کلام، کار و کار بیشتر برای مردم آمریکاست! بتازگی هم مکرون گفته: «با آمریکا بر سر ایران، جنگ تجاری راه نمی‌اندازیم. رئیس‌جمهور فرانسه، مدیر توتال نیست!» اینجا ما اما به جای آنکه نشان دهیم ترامپ ما را خوب نشناخته، بلافاصله و بدون طی روال‌‌های قانونی، پشت تریبون می‌آییم و می‌گوییم برجام را با اروپا ادامه می‌دهیم!
ما نه‌تنها تعهدات خود- حداقل بخشی از آن- را معلق نمی‌کنیم که برای پذیرش دیگر شروط ترامپ و رفقایش هم عجله داریم. آنقدر که همین جور اتفاقی(!) لایحه الحاق به کنوانسیون پالرمو، با چندین غلط تایپی به دست نمایندگان می‌رسد تا خودمان، شورای نگهبان، تاریخ، مردم و همه چیز را دور بزنیم! تصویب 3 لایحه دیگر شامل  الحاق به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم، اصلاح قانون پولشویی و اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم هم با جدیت از سوی معاون پارلمانی رئیس‌جمهور پیگیری می‌شود. قهرمانان دیپلماسی هم ابداً به این فکر نمی‌کنند که شاید لااقل پس گرفتن موقت این لایحه‌‌های استعماری از مجلس و اعلام عمومی آن، پیامی حداقلی برای ترامپ و تیم اروپایی‌‌‌‌اش ارسال کند. آخر این غمنامه، این لطیفه را هم از جناب مکرون داشته باشید که گفته است: «اولویت من تلاش برای گشایش اقتصاد و جامعه ایران است!»

محمد وزیری