سخنرانی مایک پامپئو وزیر خارجه جدید آمریکا که در آن 12 شرط برای ایران تعیین کرده تا از اعمال تحریمهای بیسابقه کشورش جلوگیری کند، شاید بتوان گفت که اوج تنش آمریکا علیه ایران نیست و شاید مقدمهای برای چیزی فراتر از اعمال تحریمهای بیسابقه خواهد بود؛ شروطی که تن دادن ایران به آن غیرممکن است.
وبگاه خبری تحلیلی «مرآة الجزیره» با این مقدمه در ابتدای یادداشتی با عنوان «صدای طبل خالی از کاخ سفید» نوشت: شروط آمریکا در راستای راهبرد جدید این کشور است که تغییر رژیم در ایران را هدف اصلی خود قرار داده آن هم در کوتاهترین زمان؛ بسیار سریعتر از زمانی که حوادث عراق و لیبی شکل گرفت.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در پاسخ به تهدیدهای آمریکا درنگی نکرد و آمریکاییها را با این جمله خطاب قرار داد که «شما که هستید که برای ایران و جهان تعیین تکلیف کنید؟ و مطبوعات ایران هم گفتند: شروط 12 گانه پامپئو و در واقع 12 اشتباه آمریکا رویاهای تعبیر نشدنی است.
اما پاسخ محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران قابل توجه بود که گفت دولت آمریکا زیر فشار لابیهایی است که به دنبال فتنه انگیزی هستند این یعنی آنچه دولت آمریکا انجام می دهد صرفا دیکتههایی است که راهبرد جدید آمریکا خوانده میشود.
میتوان راهبرد جدید آمریکا را در نکات ذیل خلاصه کرد:
نخست، خلاصی از برنامه موشکهای بالستیک ایران و سپس تخریب انبارها و زرادخانه های نظامی.
دوم، توقف آنچه پامپئو حمایت ایران از تروریسم خواند و منظورش کمک ایران به حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و الحشد الشعبی در عراق و توقف حضور ایران در این کشورهاست
سوم، عقب نشینی کامل ایران از سوریه و پایان دادن به حضور نظامی این کشور در خاک سوریه
اما غیرممکن است که ایران شروط مذکور را بپذیرد و دولت آمریکا هم خودش از قبل این را میدانست چون شروطی است که تنها معنایش تحریک تهران و کمک به منافع اسرائیل با قطع کمکهای مالی و نظامی ایران به جنبش های مقاومت است.
اروپاییها اعلام کردند که نقض توافق هستهای و اعمال تحریمهای شدید علیه ایران را نمیپذیرند و این موضوع با توجه به منافع اقتصادی گسترده اروپاییها در ایران قابل فهم است اما در عین حال تردیدهایی درباره صداقت یا دستکم قدرت آنها برای مقاومت در برابر فشارهای دولت آمریکا وجود دارد.
مرآة الجزیزه نوشت که توافق هستهای در نود درصد خود، توافقی با آمریکا بود [نه 5+1] و منافع شرکت های اروپایی در ارتباط با آمریکا بزرگتر از منافع آنها در ایران است؛ بنابراین شکی نیست که آنها بازار بزرگتر آمریکا را بر بازار ایران ترجیح میدهد.
بر اساس اعلام اتاق بازرگانی ایران شرکتهای بزرگی نظیر توتال، آنی، زیمنس، ایرباس و مرسک آمادگی خود را برای ترک ایران اعلام کردهاند و این موضوع بی تردید بر دیگر روابط اقتصادی ایران با اروپا بخصوص فروش نفت که صادرات نفت ایران از این ماده به بیش از 20 درصد نمی رسد، سرایت خواهد کرد.
ایران از حرفشنوی اروپاییها از آمریکا و پیوستن اتحادیه اروپا به تحریمهای اعمال شده واشنگتن علیه ایران بیمناک است و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران پس از ملاقات با میگل آریاس کانیته، مسئول انرژی اتحادیه اروپا که به تهران سفر کرده بود گفت، تعهدات اروپا برای نجات توافق هستهای کافی نیست و باید گامهای بیشتری بردارد چون حمایت سیاسی کافی نیست.
با این وجود، ایران باید روابط خود را با چین، روسیه و بسیاری از دیگر کشورها از جمله کشورهای آسیایی را حفظ کند چون 70 درصد صادرات نفت ایران به چین می رود و حجم مبادلات تجاری چین با ایران به شصت میلیارد دلار می رسد.
این به نفع چین نیست که در برابر تلاشهای آمریکا برای آسیب زدن به روابط اقتصادی آن با ایران سکوت کند، اما چیزی که تهران باید مد نظر بگیرد مبهم بودن روسیه است که در اظهارات پوتین پس از دیدار با همتای سوری خود درباره ضرورت عقبنشینی همه نیروهای خارجی از سوریه و آغاز فرایند سیاسی در این کشور منعکس شد اما او ایران را مستثنی نکرد.
الکساندر لاورنتیف، نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور سوریه نیز با اظهارات خود این موضوع را تایید کرد او گفت حرف پوتین شامل همه گروه های نظامی خارجی حاضر در سوریه اعم از آمریکایی ها، ترکیه، حزب الله و ایران میشود.
اما فیصل مقداد معاون وزیر خارجه سوریه گفت: اصلا در این خصوص حرفی مطرح نشده و اجازه هم نمیدهیم کسی بخواهد آن را مطرح کند؛ المقداد دلیل آورد که ایران به دعوت نظام سوریه ورود کرده و این یعنی بین حضور قانونی نیروهای روسیه و ایران در سوریه با حضور غیرقانونی نیروهای ترکیه و آمریکا در سوریه فرق است.
از همین رو مقداد تاکید کرد: «عقب نشینی یا بقای نیروهای حاضر در سوریه به دعوت دولت سوریه موضوعی است که به دولت دمشق مربوط میشود»؛ همه این موضوع نشانه اختلاف روسیه با سوریه بر سر حضور نظامی ایران است و سوالاتی را درباره واقعیت مقاصد روسیه در قبال ایران را مطرح میکند.
با همه اینها می توان بین موضع روسیه درباره ادامه حضور ایران در سوریه و موضع آنها در قبال تهدیدهای آمریکا جدایی انداخت، در حال حاضر روسیه جانبداری خود از ایران در مقابله با آمریکا را اعلام و تاکید کرد که تلاشهای آمریکا برای تهدید بزرگ برشمردن ایران در تریبون های بین المللی بی فایده است.
اما اعراب سهگانه خلیج (فارس) هم به رهبری عربستان در پس تهدیدهای آمریکا ایستادهاند و جز پاسخ به اقدامات آمریکا کاری از آنها برنمیآید؛ بنابراین عجیب نیست که خیلی سریع حمایت خود را از تحریمهای امریکا علیه رهبران حزب الله هم اعلام کردند آنها پس از اینکه ایران را جای اسرائیل دشمن خود حساب آوردند حتی کارهایی بیشتر از چیزی که از آنها خواسته میشود انجام میدهند از همین روست که وزیر خارجه بحرین کشتار مردم غزه توسط اسرائیل در راهپیماییهای اخیر بازگشت را دفاع از خویشتن خواند.
مرآه الخلیج تاکید کرد: آمریکاییها میخواهند اعراب خلیج (فارس) را از ایران بترسانند تا آنها را راحت و آشکار به آغوش صهیونیستها بکشانند آن هم پس از چند دهه که در این خصوص پنهان کاری داشتند.
احتمال میرود تحریمهای آمریکا گام دیگری برای کشاندن عربستان، امارات و بخصوص بحرین به میدان جنگ پیش بینی شده با ایران باشد آن هم پس از اینکه آنها نقشهای مشابهی در عراق و سوریه داشتند.
این پایگاه خبری افزود: ایرانیها واقعیت مقاصد آمریکا برای تغییر نظام کشورشان را که دیگر موضوعی مخفی نیست درک میکنند آن هم پس از اینکه جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا ادعا کرد که ایران دیگر چهلمین سال انقلاب خود را جشن نخواهد گرفت، آنها (ایرانیها) میدانند که حنگ آمریکا در سوریه با تجاوزهای مکرر اسرائیل آغاز شده است اما برای پاسخ به آن تامل به خرج میدهند تا مواضع متحدان چینی و روسی آنها روشن شود.
از زمانی که ترامپ، تندروهای نژادپرست و متنفر از اسلام و مسلمانان را به کاخ سفید کشاند که آماده اند هر کاری برای اجرای نقشههای صهیونیسم جهانی در تغییر نقشه منطقه انجام دهند تا اسرائیل را از رژیمی کوچک و منزوی به کشوری بزرگ و ادغام شده در منطقه مبدل کنند، بر طبل جنگ میکوبد اما مطمئنا ایران نظر دیگری خواهد داشت.