هنگامی که دولت دوازدهم سر کار آمد به دلیل حاد شدن مشکلات اقتصادی کشور، نقطه نظر واحدی در میان مسئولان و طیف های مختلف سیاسی وجود داشت مبنی بر اینکه اصلی ترین مشکل کشور مساله اقتصاد است. بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که در تیم اقتصادی دولت یازدهم هماهنگی کافی وجود نداشت تا در مدت 4 سال مشکلات اقتصادی حل شود. بنابراین انتظارات از کابینه جدید حسن روحانی به این سمت پیش رفت که می بایست در دولت دوازدهم هماهنگی و انسجام بوجود بیاید.
روحانی در ابتدای تشکیل کابینه محمد نهاوندیان را به سمت معاونت اقتصادی رئیس جمهورمنصوب کرد. سمت دیگری هم به مسعود نیلی داد و او را به عنوان دستیار ویژه اقتصادی رئیس جمهور معرفی کرد. احیای ساختار معاونت اقتصادی رئیس جمهور که پیش از این در دولت هاشمی رفسنجانی وجود داشت باعث شد که بحث های جدیدی در خصوص ساختار اقتصادی شکل گرفته در دولت بوجود بیاید. روحانی هم با استفاده از کلیدواژه های ایجاد هماهنگی و انسجام در تیم اقتصادی دولت تلاش کرد در اولین نشست خبری خود اعلام کند که ساختار جدید به حل مشکلات اقتصادی کمک می کند.
مدت زیادی نگذشت که علاوه بر ادامه بحث های جدید پیرامون ساختار اقتصادی دولت مشخص شد معاونت اقتصادی رئیس جمهور تداخل وظایفی نیز با سایر دستگاه های اقتصادی دولت پیدا کرده است. از طرفی گلایه ها پیرامون اینکه چرا باید نهاوندیان و نیلی تمام تصمیمات اقتصادی دولت را بگیرند، شنیده شد.
در حالی که بحث ها پیرامون ساختار اقتصادی دولت و حل نشدن مشکلات اقتصادی ادامه داشت، در اواخر سال گذشته بحران ارزی در کشور شکل گرفت. قیمت دلار روز به روز بیشتر شد، به طوری که قیمت دلار با رشد نزدیک 100 درصدی به بیش از 6 هزار تومان رسید. بحران ارزی سبب شد انتقادها از ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت هر روز بیشتر شود. نوک پیکان اغلب این حملات نیز متوجه ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی بود. البته سایر اعضای تیم اقتصادی دولت در معرض انتقاد صاحبنظران قرار داشتند و به دلیل حل نشدن مشکل خرید و فروش دلار در سال جدید این وضعیت تداوم پیدا کرده است.
بحران ارزی شکل گرفته به حدی جدی شد که صرافی های مجاز نتوانستند به یاری بانک مرکزیبیایند و در تامین ارز نقش آفرینی کنند. در نهایت اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور به موضوع ارز ورود کرد و خبر تک نرخی شدن دلار را داد. پس از آن هم از سوی دولت اعلام شد که سامانه معاملات ارزی موسوم به "نیما" راه اندازی شده است، اما معاملات پنهانی در این بخش هنوز در جریان است.
به نظر می رسد که در آستانه سالگرد یکساله شدن عمر دولت دوازدهم مشکلات اقتصادی کشور نه تنها نسبت به دوران دولت یازدهم کمتر نشده است، بلکه مشکلات جدیدی نیز افزوده شده و امیدها را مبنی بر گشایش در امور اقتصادی کاهش داده است.
در این خصوص خروج یکجانبه آمریکا از برجام نمونه قابل ذکر است. با این حال از نگاه کارشناسان یکی از اصلی ترین مشکلات کنونی به اختلاف نظرها در میان تیم اقتصادی کابینه دوازدهم بر می گردد. همین شرایط هم سبب شده است که هماهنگی و انسجامی که روحانی از آن یاد کرده بود، به طور کامل زیر سوال برود. این وضعیت زمانی جدی تر می شود که اعضای کابینه هنوز این موضوع را به طور کامل نپذیرفتند و چاره اندیشی برای آن نکرده اند.
موضوع اختلاف نظر میان اعضای کابینه موضوعی شده است که حتی حامیان و همراهان این دولت نیز دیگر به انکار آن نمی پردازند. در این خصوص سید حمیده زرآبادی، عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان در خصوص مشکلات اقتصادی دولت می گوید عملکرد سیف در بازار و موضوع موسسات مالی و اعتباری مورد رضایت نیست. ضرورت دارد تیم اقتصادی دولت ترمیم شود چرا که صدای واحدی از تیم اقتصادی دولت شنیده نمی شود.
این نماینده مجلس با بیان اینکه به غیر از سیف برخی دیگر از مسئولان دولت نیز کارنامه عملکردی قابل دفاعی ندارند، می افزاید ضعف در تیم اقتصادی دولت و ضرورت ترمیم کابینه در برخی محافل مطرح شده است. یکی از نقاط ضعف این دولت این است که افرادی همچون محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه؛ مسعود کرباسیان، وزیر اقتصاد و سیف، رئیس کل بانک مرکزی هر کدام در مورد مسائل اقتصادی صحبت های ضد و نقیضی مطرح می کنند که به تنش در جامعه منجر شده است.
موضوع ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت از همان ابتدای شکل گیری کابینه نیز مطرح بود، به طوری که حامیان رسانه ای دولت مجبور شدند به آن بپردازند. در این خصوص خبرگزاری ایسنا در مصاحبه با یک کارشناس اقتصادی نسبت به ناکارآمدی در تیم اقتصادی دولت هشدار داده بود. در این مصاحبه وحید شقاقی می گوید کابینه دولت دوازدهم کار سختی پیش روی دارد، چرا که نوبت به اصلاحات ساختاری و نهادی در اقتصاد ایران رسیده است. با این شرایط گزینه های مطرح شده بهتری برای تیم اقتصادی دولت وجود داشت.
این اقتصاددان به صورت مصداقی ساختار وزارت اقتصاد را مورد اشاره قرار می دهد و این طور تصریح می کند که در دولت چند فرمانده برای اقتصاد وجود دارد. همین مساله هم به ناکارآمد شدن تیم اقتصادی منجر می شود. در حالی که می بایست حوزه اختیارات وزارت اقتصاد را گسترش داد و از طرفی وزیری برای این وزارتخانه معرفی شود که جرات تصمیم گیری و اقدام داشته باشد. کرباسیان در کارنامه خود حضور در وزارت نفت، صنعت و اقتصاد را دارد، اما دانش اقتصادی کافی ندارد که این موضوع از نظر اقتصاددان ها قابل قبول نیست.
طی یکسالی که از عمر دولت گذشت در حالی که حامیان دولت از همان ابتدا نسبت به ناکارآمدی و بعضی اختلاف ها میان اعضای تیم اقتصادی هشدار می دادند، اعضای هیات دولت هیچ گاه به طور رسمی زیر بار این بحث ها نرفتند. اما بعد از بحران ارزی اختلاف ها به شکل دیگری بروز کرد و سبب شد برخی اعضای کابینه لب به گلایه بگشایند.
پیرامون بحران ارزی برخی دیدگاه های اعضای هیات دولت و نزدیکان دولت همچون حسام الدین آشنا حکایت از این داشت که ریشه موضوع سیاسی و خارج از مرزهاست. اما دیدگاه متقابلی هم در دولت بود که خاستگاه بحران ارزی را در مسائل اقتصادی و داخلی می دید. عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی که دیدگاهش متعلق به گروه دوم است یکی از چهره هایی بود که با اظهار نظر خود تلویحا اعلام کرد در میان دولتمردان اختلاف دیدگاه بروز کرده است.
آخوندی در یادداشت خود پاسخ آشنا را این گونه می دهد که نباید مشکلات بحران ارزی را به توطئه گروهی در داخل و خارج تقلیل داد. بلکه باید عوامل ساختاری اقتصاد که باعث بروز بحران ارزی شده اند را از یاد نبریم. این متن با تبیین برخی مسائل اقتصادی ریشه مشکلات را به طور عمده در ساختار ناکارآمد اقتصاد می بیند. بعد از انتشار این متن هم سایت فرارو که از حامیان سیاست های دولت است با انتشار گزارشی اختلاف دیدگاه میان آشنا و آخوندی را مصداقی بر اختلاف دیدگاه های میان دولتمردان قلمداد کرد که از زبان یک وزیر دولت بیان شده است.
محمد حسین ادیب، اقتصاددان معتقد است که در بدنه کابینه دو دیدگاه متفاوت و متعارض وجود دارد. همین مساله باعث بروز مشکلاتی شده است در این میان روحانی هم مرتکب خطاهایی شده است و گره مشکلات اقتصادی به این ترتیب کور تر شده است.
وی می گوید اشتباه روحانی این است که نقدینگی را افزایش داده و خودش قربانی این اشتباه شده است. راهبردی ترین اشتباه روحانی هم در این گزاره خلاصه می شود که در تیم اقتصادی دولت متبوعش فردی را که سابقه اداره موفق بانک مرکزی داشته باشد، وارد نکرده است. در حالی که سیف نگاه شعبه ای به بانکداری دارد و بانک مرکزی را همانند یک بانک تجاری اداره می کند. بنابراین حساسیتی نسبت به افزایش نقدینگی ندارد. سیف در عمل هم اشتباه های خود را به روحانی آموزش می دهد، نتیجه این شده است که در هیچ سخنرانی از سوی رئیس دولت حساسیت نسبت به افزایش نقدینگی ابراز نمی شود.
سعید اسلامی بیدگلی، استاد دانشگاه هم بر این گمان است که در دولت دیدگاه های متضادی وجود دارد. مصداق آن هم در موضوع بحران ارزی بروز و ظهور کرده است. از نگاه این اقتصاددان در بحران ارزی اخیر عوامل سیاسی نقش خاص خود را دارند و عوامل اقتصادی داخلی و ناکارآمد بودن ساختار اقتصادی نقش خود؛ اینکه دیدگاه های متضاد در میان دولتمردان بروز کرده است به این موضوع بر می گردد که مسئولان نگاه بخشی دارند و مسائل را با عینک جایگاه خودشان می بینند. اما باید مشکلات اقتصادی از طریق درست شدن ساختار اقتصاد حل شود.