همیشه رفتار یک سری از آدم ها ذهن من را به خودش درگیر کرده و سؤالی را برایم بی جواب گذاشته است؛ کسانی که غرور کسی را له می کنند،بنده ای را نادیده می انگارند،آنانی که کاخ آرزوهای کسی را به ویرانی می کشانند،شمع امید کسی را خاموش می کنند،گوششان را می بندند تا صدای خورد شدن غروری را نشنوند، این نوع از آدم ها که این گونه در برابر بندگان خدا رفتار می کنند، دستانشان را به سوی کدام آسمان دراز می کنند تا برای خوشبختی خودشان دعا کنند؟!!
کسی که برای شکستن دل انسان مؤمن حرمتی قائل نیست، دلی که احترامش را بیش از احترام کعبه دانسته اند، دل شکسته ای که خود خداوند همنشینش می شود و هوایش را دارد؛ انا عند المنکسره قلوبهم،(1) آیا به آثار وضعی خواسته و ناخواسته اش توجه کرده است؟
و چه زیبا گفته شده؛
ﺑﺘﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﯽ ...
ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺯﺩ ...
ﻭ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺏﺗﺮ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ
ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ
ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﺮﺕ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ ...
ﻭ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﮎ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ
ﭼﺮﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ : ﺩﻧﯿﺎ ، ﺩﺍر ﻣﮑﺎﻓﺎﺕ ﺍﺳﺖ ! ؛ "إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا"(2)
انسان ها نتیجه اعمال خود را تا حدودی به شکل های گوناگون در دنیا می بینند، این حقیقتی است که در آیات و روایات به آن اشاره شده است، اما جزای حقیقی اعمال در سرای دیگر است، در عین حال این منافات با بعضی از کیفرها و پاداش های موقت نسبت به بعضی از اعمال در دنیا ندارد؛ این که گفته می شود جزای اعمال در دنیا دیده میشود، جزای تمام اعمال نیست، بلکه جزای برخی از اعمال و آن هم برای آگاهی و بیداری انسان ها و بازگشت از اعمال و کردار ناپسند یا برای تشویق آن ها و انگیزه یافتن برای خوبی و بندگی است.
دل شکستن دیگران هم از رفتارها و اعمالی است که افراد در دنیا نتیجه ای از آن را به طرق و شکل های مختلف خواهند دید.
نکته ی مهمی که در این سکانس از زندگی باید بدانیم آن است که از لحظات زندگی درس بگیریم و درس هایی که روزگار به ما می دهد را فراموش نکنیم و با این درس ها فلسفه زندگیمان را همیشه به روز رسانی کنیم .. چرا که با فراموش کردن درس های روزگار پدیده هایی برایمان رخ می دهد که با فراموش نکردن هایشان سرنوشتمان می توانست جور دیگری رقم بخورد. تجربه هایی که اگر فراموش نمی شدند دیگر داستان دل شکستن ها ادامه پیدا نمی کرد و حال آنکه دل شکستن ها هنوز ادامه دارد .. با وجود اینکه می دانیم شکستن دل دیگران به ناحق، بدون عقوبت نخواهد بود ولی در شرایط مختلف باز مرتکب آن می شویم .. و به همین شکل روز به روز دل هایمان به دست یکدیگر شکسته می شوند.
تنها راه این است که از خداوند مدد جوئیم. از او بخواهیم که ما را در رسیدن به خلق و خوی نیکو، درستکاری و حفظ حریم و حرمت دیگران یاری دهد. ما را یاری دهد که قلب کسی را بنا حق نشکنیم. باید به یاد بیاوریم که چه لطمات سخت و جبران ناپذیری از آه دلهایی که شکستیم متحمل شدیم. باید از تکرار اشتباهاتمان جلوگیری کنیم.
از چنین انسانی سخت بترس
دل شکسته در پیشگاه خداوند جایگاه ویژه ای دارد و چنان مورد توجه است که به دعا و نفرین انسان دل شکسته خیلی زود اثر می بخشد.
اهمیت این امر به حدی است که امام زین العابدین (علیه السلام) در حدیث شریفی می فرماید: پدرم در لحظات آخر عمر عزیزش، در آن شرایط سخت روز عاشورا در حالی که خون در رگ هایش می غلطید مرا در آغوش گرفت و به من فرمود تو را به آن چه پدرم نزدیک وفاتش به من فرمود وصیت می کنم و آن این که : "یا بنی! ایاک و ظلم من لاتجد علیک ناصرا الا الله" ؛ پسر عزیزم! از ظلم و ستم به کسی که یار و یاوری جز خدا ندارد بپرهیز."(3)
راه جبران دل شکسته
باید به طور جدّ، مراقب زبان و حرکات و سکنات خود باشیم که مبادا اسباب دل شکستن کسی را فراهم آوریم و اگر چنین کاری رخ داد بعد از توبه و استغفار جدی به درگاه ربوبی، باید، عملا جبران کنیم و پیش آن شخص برویم و دلش را به دست آوریم و اگر به او دسترسی نداریم در کنار کار خیری مانند قرآن و نماز خواندن به نیت او،صدقهای هم به عنوان رد مظالم به فقیر بدهیم.
دل شکستن آثار بدی به دنبال دارد و شکستگی او در اعمال و زندگی و آسایش ما تاثیر منفی دارد و اگر جبران نشود، علاوه بر ناخشنودی الهی، عذاب اخروی را در پی دارد.
راه هایی که منجر شکستن دل می شود
1. مسخره کردن دیگران: "یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یکُونُوا خَیراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ یکُنَّ خَیراً مِنْهُن"؛(4)
2. عیب جویی: "وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُم"؛(5)
3. یکدیگر را با نام زشت خواندن: "وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقاب"؛(6)
4. روی از دیگران برگرداندن: "وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاس"؛(7)
5. با تکبر و غرور راه رفتن: "لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحا"؛(8)
6. سر از کار دیگران در آوردن و غیبت کردن: "وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضا"؛(9)
پی نوشت:
1- تفسیر صدرالمتألهین
2-اسراء،7.
3- منتهی الامال، ج 1، ص 713
4- حجرات، 11.
5-همان.
6-همان.
7-لقمان، 18.
8-همان.
9-حجرات،12.