درحالیکه کش و قوس میان کارگزاران و حزب اتحاد ملت (مشارکت سابق) برای تصاحب شهرداری تهران تشدید شده، سایت انتخاب نوشت: درحالیکه فعالین یک محفل سیاسی که خود را «لیستساز» و «پدرخوانده لیست امید» میدانند، در طی هفتههای اخیر بیشترین حجم تخریب را علیه رئیس شورای شهر تهران، به دلیل جلوگیری از استعفای وی برای تصدی شهرداری داشتهاند، شکوریراد، دبیرکل حزب اتحاد، استعفای محسن هاشمی را برخلاف میثاق با مردم دانسته و درعین حال اظهار کرده است استعفای محمدرضا عارف برای تصدی شهرداری تهران هیچ مشکلی ندارد!
شکوریراد در منطق عجیب خود با اظهار اینکه استعفای نماینده شورا برای تصدی شهرداری، خلاف میثاق و رای مردم است اما استعفا از نمایندگی مجلس خلاف رای و میثاق مردم نیست توضیح میدهد که به دلیل اینکه با وزیر شدن یک نماینده مجلس مخالف نیستیم با شهردار شدن او هم نباید مخالفت کنیم چراکه شهرداری از وزارت مهمتر است.
او با استناد به اینکه در گذشته هم به وزیر شدن نمایندگان اعتراض نشده است، این موضوع را علت عدم اشکال استعفای عارف برای نمایندگی مجلس میداند.
این عضو محفل پدرخواندگان لیست امید توضیح نمیدهد چرا وقتی با استعفای یک نماینده مجلس که جایگاه قانونی بالاتری از شورای شهر دارد و رفتن او از یک قوه به قوه دیگر (مجلس به دولت) مخالف نیست و آن را پشت کردن به رای مردم نمیداند، استعفای یک عضو شورا جهت شهردار شدن در همان نهاد یعنی نهاد مدیریت شهری را پشت کردن به رای مردم میداند!
و اگر این دوستان که خود را قیم و پدرخوانده مردم و اصلاحطلبان میدانند، اگر با وزیر شدن یک نماینده مخالفت نکردهاند، با استعفای کدامیک از اعضای شورا در گذشته که به دلایل مختلف ازجمله شرکت در انتخابات مجلس، گرفتن مسئولیت اجرایی در دولت و ... انجام شد، مخالفت کردهاند؟!
اکنون این پدرخواندگان اصلاحطلب در یک روزنامه محلی متعلق به # ژن-خوب (که در همه مسابقات برنده میشود)، تیتر میزنند که «حمایت کیهان از محسن هاشمی» و در استدلالی سخیف که تنها میتواند از تراوشات ذهن کودکانه همان ژن معیوب و توهم ژن اولیه سرچشمه گرفته شده باشد، چنین نتیجه میگیرد که با توجه به حمایت کیهان، اصلاحطلبان نباید با خروج هاشمی از شورا موافقت کنند، چراکه پشت کردن به مردم است، اما استعفای خود از مجلس و شورا، اقدامی درست و اخلاقی است!
پدرخواندگان اصلاحطلب فراموش کردهاند که اوج این غرور و تخریب و تفرعن و قیممابی نسبت به مردم، در سال 1381 و پس از پیروزیهای پیاپی در دوم خرداد و شورای نخست، مجلس ششم و ریاست جمهوری هشتم رخ داد، اما واکنش مردم به این غرور و قیممابی، شکست مفتضحانه آنها را در انتخابات دور دوم شورا - که آزادترین انتخابات سه دهه اخیر بود - رقم زد.
پدرخواندگان اصلاحطلب فراموش کردهاند که اگر سرقفلی رای مردم همیشه متعلق به آنان بود، نباید فهرست اصلاحطلبان در انتخابات دوره قبل شورا با وجود همه حمایتهایی مانند این دوره، تنها 40 درصد از کرسیهای شورا را کسب میکردند. اما گویا نابودی تهران برای «پدرخواندگان اصلاحطلب» بیاهمیتتر از آن است که منافع باندی و اقتصادی خود را به خطر بیندازند!