«ارنست مونیز» وزیر انرژی پیشین آمریکا در یادداشتی در نشریه «بوستون گلوب» نوشت توافق هستهای با ایران باید سرلوحه مذاکرات آمریکا با کره شمالی باشد.
وی با بیان اینکه «رونالد ریگان» رئیسجمهور اسبق آمریکا هنگام مذاکرات کنترل تسلیحات هستهای با اتحاد جماهیر شوروی ضربالمثل روسی «اعتماد کن اما، بسنج» را در دستور کار قرار داده بود، نوشت: «اما در مذاکرات اخیر ما با ایران چراغ راه ما "اعتماد نکن، بسنج، بسنج و بسنج" بود و در مذاکرات پیش رو با کرهشمالی هم باید همین باشد.»
مونیز در ادامه نوشته است: «قدرتمندترین تدابیر راستیآزمایی که جهان تاکنون به خود دیده است قلب توافق هستهای با ایران را که به صورت رسمی به آن برنامه جامع اقدام مشترک میگویند، تشکیل داده است. رژیم راستیآزمایی بیهمتایی که برای نظارت بر ایران شکل گرفته، از هر ساز و کار دیگری که تاکنون تحت نظام پادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای نظارت بر دیگر کشورها و اطمینان از اینکه این کشورها مواد هستهای را از برنامه صلح آمیز هستهای به سمت ساخت تسلیحات اتمی منحرف نمیکنند، فراتر رفته است.»
وزیر انرژی پیشین آمریکا که از مذاکرهکنندگان اصلی برجام بوده، این توافق را از منظر ساز و کار نظارتی منحصر به فرد خوانده و نوشته است: «منتقدان توافق هستهای با ایران میگویند این توافق نهایتا ایران را به یک دارنده سلاح اتمی بدل میکند، اما فقط با تاخیری ۱۵ ساله. اما حقیقت چیز دیگری است. هسته مرکزی توافق ایران تعهد این کشور بر عدم پیگیری، ساخت یا دستیابی به تسلیحات هستهای و همچنین ممنوعیتهایی دائمی بر فعالیتهای کلیدی ساخت تسلیحات هستهای و نظارت فوقالعاده گستردهتر بر پایبندی ایران است. مولفههای نظارتی بر برنامه هستهای ایران به ساز و کار راستیآزمایی ناکافیای که در گذشته در ایران اجرا میشد هیچ شباهتی ندارد، چراکه [اکنون] ایران باید به صورت دائمی ساز و کاری را بپذیرد که به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه میدهد به هر مکانی که ظن انجام فعالیتهای مرتبط با هستهای در آن وجود دارد، از جمله اماکن نظامی، دسترسی داشته باشند.»
وی میافزاید: «اگر چه دیگر کشورها هم متعهد شدهاند که به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دهند به تاسیسات هستهای اعلامنشده آنها دسترسی داشته باشند، اما فقط ایران است که متعهد شده در یک دوره زمانی مشخص، که کمتر از یک ماه است، به بازرسان آژانس اجازه دهد به سایتهای مشکوک در این کشور دسترسی داشته باشند. آژانس و کارشناسان برجسته هستهای یقین دارند که هرگونه اورانیوم و پلوتونیوم، که مواد ضروری برای ساخت تسلیحات هستهایاند، در این بازه زمانی قابل کشف و ردیابی هستند. اگر ایران از ارائه دسترسی به هنگام ممانعت به عمل آورد، تحریمهای این کشور به سرعت بازگشته و همه کشورهای جهان ملزم به رعایت آنها خواهند بود. علاوه بر الزامات و محدودیتهای دائمی، توافق هسته ایران ساز و کارهای به شدت طولانی مدتی را، که برخی از آنها تا سال ۲۰۴۱ ادامه دارند، شامل میشود که بر اساس آنها بر تمامی فعالیتهای مرتبط با هستهای ایران از استخراج اورانیوم گرفته تا ساخت قطعات سانتریفیوژ نظارت میشود.»
در ادامه این مطلب مونیز با بیان اینکه پایبندی آمریکا به برجام اکنون در آستانه مذاکرات احتمالی میان «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا با «کیمجونگ اون» رهبر کره شمالی بیش از پیش حائز اهمیت است، آمده است: «تردیدی نیست که با توجه به اینکه ایران بمب اتمی نداشت و کره شمالی بمب اتمی دارد، تفاوتهای فراوانی میان مذاکره با کره شمالی و مذاکره با ایران وجود دارد. مذاکرات هستهای با ایران به این به نتیجه رسید که ایالات متحده و شرکایش انحصارا بر جلوگیری از نظامی شدن برنامه هستهای ایران تمرکز داشتند، این در حالی است که مذاکرات کرهشمالی تنها در صورتی موفقیتآمیز خواهد بود که به مسایل امنیتی به صورت جامع پرداخته شود. با این حال با وجود این تفاوتها، رویکرد راستیآزمایی توافق هستهای با ایران باید در مذاکرات با کره شمالی مد نظر قرار گیرد.»
وی میافزاید: «برعکس، اگر ترامپ، آمریکا را از توافق هستهای خارج کند، آن هم در شرایطی که ایران به این توافق پایبند است و همپیمانان ما هم به وضوح به ادامه آن تمایل دارند، در این صورت ترامپ سختگیرانهترین استانداردهای راستیآزماییای را که تاکنون به دست آمده، به خطر میاندازد، آن هم بدون هیچ چشمانداز واقعی برای بازگرداندن و بهبود آنها. ضمنا به ایران تیغ برنده سیاسی ای اعطا کرده که این کشور میتواند که میتواند با آن در جامعه جهانی شکاف ایجاد کرده و استدلالهای حیاتی برای راستیآزمایی هر توافق با کره شمالی را تضعیف کند. مشابه پرونده ایران، در نبود یک ساز و کار فوقالعاده و قابل اجرای راستیآزمایی، امکان توافق با کره شمالی وجود نخواهد داشت.»
مونیز در ادامه نوشته است: «ترامپ در ماه می این فرصت را دارد که دو تصمیم مهم را اتخاذ کند. درباره ایران، تصمیم واضح، ادامه پایبندی به توافق هستهای و در عین حال انجام اقدامات قدرتمند با همراهی متحدان و دوستانمان برای پاسخ به دیگر مسائل منطقهای است. در زمینه کرهشمالی هم او میتواند با متعهد کردن کره شمالی به پذیرش یک ساز و کار راستیآزمایی به همان میزان سختگیرانه، گامی بسیار مهم در جهت حل این مسئله به ظاهر دشوار هستهای بردارد. در نبود چنین تعهدی، دلیلی برای انجام مذاکره بر سر جزئیات وجود ندارد.»
وی سپس درباره مولفههایی که باید در مذاکره با کره شمالی مد نظر قرار گیرد، مینویسد: «کرهشمالی به عنوان تنها کشوری که در قرن کنونی آزمایش اتمی انجام داده، از [احتمال] توقف آزمایشهای اتمی و موشکی در جریان مذاکرات سخن گفته است. با این حال توقف این اقدامات فقط در صورتی موثر است که کره شمالی، فعالیتهایی را هم که میتواند در صورت ناکامی مذاکرات به توسعه سریع برنامه هستهایاش منجر شود، متوقف کند. ما به راحتی میتوانیم آزمایشهای هستهای و موشکیای را که تعلیق را نقض میکنند، ردیابی کنیم، اما جلوگیری از تولید مواد مورد نیاز برای ساخت تسلیحات هستهای نیازمند رژیم راستیآزماییای مشابه ایران است. آژانس هیچ تردیدی ندارد که درسهایی که در زمینه ایران آموخته، میتوانند درباره کره شمالی اجرایی شود، همانطور که در مذاکرات ایران موارد نقطه ضعف در توافقهای قبلی با کره شمالی در نظر گرفته شدند.»
مونیز در پایان نوشته است: «کرهشمالی هم مانند ایران با ایجاد مسیری به سمت بمب، تعهدات بینالمللیاش را نادیده گرفت. پیونگ یانگ هم مثل ایران اعتماد جامعه جهانی را از دست داده و تحت تحریمهای شدید قرار دارد.کره شمالی هم باید در قالب هر توافقی، مانند ایران تحت تدابیر سنگین رژیم راستیآزماییای قرار گیرد که به خلع سلاح منتهی شود. در هماهنگی با شرکای منطقهایمان، سیاست "اعتماد نکن و بسنج، بسنج و بسنج" باید سرلوحه هر مذاکرهای باشد که با کرهشمالی پیگیری میشود.»