اسلام دینی جهانی و جاودانه است و برای سعادت همه مردم در سرتاسر دنیا آمده است. روشن است در کره زمین اقوام و قبایل متفاوت با فرهنگها و سنن گوناگونی وجود دارد که با توجه به شرایط جغرافیایی و مردمی هر کدام سبک زندگی خاص خود را دارند.
به همین دلیل اسلام، آیین و رسوم مردم را به رسمیت میشناسد و تا جایی که ضد عقل و شرع نباشد که مخالف سعادت بشری گردد، با آن مماشات میکند چنانچه حتی پیامبر اعظم در میان جاهلیت جزیزه العرب برخی سنن آنها را نیز امضا فرمود.
امروزه در نقاط مختلف ایران هر شهر و قومی نوع خاصی عزاداری میکنند و مراسمات ویژه خود را در ایام عزاداری انجام میدهند، در شهری ممکن است برای عزا سفید بپوشند و در شهر دیگری سیاه، در شهری نوع خاصی به سینه بزنند و در شهر دیگری اصلا سینه زنی رسم نباشد.
آنچه مورد تاکید اسلام است ریختن اشک و توسل و گرامی داشت مظلومیت شهدا و اهل بیت و زنده نمودن حماسه است، اما شیوه آن را به خود مردم و در اصطلاح عرف هر قوم واگذاشته است.
اما همین عزاداری با تمام ثواب و ارزشی که دارد اگر گرفتار رفتارهای ضد عقل و شرع گردد، اسلام به مخالفت با آن برخاسته و آن را نفی میکند. اگر در حین عزاداری کاری صورت پذیرد که به جای تعظیم شعائر منجر به وهن مذهب گردد نه تنها ارزش خود را از دست داده، بلکه تبدیل به عملی حرام میشود که مبارزه و برخورد با آن نیز واجب است.
به همین نسبت آداب و رسوم ملی و قومی نیز این گونه است. اگر قومی جشن خاصی در ایام خاصی با نوع مراسم خاص خود را دارند، مادامی که جنبه عقلانی و شرعی و انسانی آن محفوظ باشد اسلام بر آن صحه میگذارد. نمونه روشن آن عید نوروز است. انداختن سفره هفت سین یک رسم ایرانی است که به صورت اصیل آن اشکال شرعی ندارد چنانچه امروزه حتی در سفرههای هفت سین قرآن نیز میگذارند.
چهارشنبه سوری نیز یکی دیگر از آیینهای کهن ایرانی است که در سه شنبه آخر سال شمسی برگزار میشود. در مورد تاریخچه و فلسفه این جشن اختلاف نظرات متعددی وجود دارد و به روشنی دلیل برگزاری این جشن مشخص نیست، اما آنچه واضح است، آتش نقش اساسی در اینجشن دارد و محور اصلی برگزاری آن است.
شادی و سرور و حتی روشن کردن آتش فی نفسه هیچ کدام اشکالی ندارد، اما بر فرض آنکه فلسفه این جشن را نیز امری عقلانی و غیرخرافی بدانیم آنچه امروز به عنوان جشن چهارشنبه سوری در کشور برگزار میشود جدای از اشکالات شرعی، مخالف عقل و انسانیت و حتی در تضاد با فرهنگ ایرانی است. به همین جهت همانگونه که در مراسمات مذهبی در برابر انحرافات و خرافات و بدعتها باید ایستاد در آیینهای ملی نیز باید با یک عزم ملی مقابل انحرافات به وجود آمده در آنها ایستاد.
انفجار و استفاده از مواد محترقه به هیچ وجه در جشن چهارشنبه سوری نبوده است و چند سالی است به آن اضافه شده است به گونهای که حتی در برخی موارد اصولا محور اصلی جشن شده است و بر خلاف آنچه از قدیم مرسوم بوده است اصلا از آتش در این جشن خبری نیست!
جشنی که در آن هر ساله چندین مصدوم و معلول و کشته به جای میگذارد و خانوادههایی را در نزدیکی عید نوروز داغدار و مصیبت زده و گرفتار میکند چه شادی و سروری دارد؟
جشنی که به بهانه آن از روزها پیش از آن با صداهای وحشتناک مواد محترقه مردم آزار میبینند و آرامش خود را از دست میدهند چگونه باعث شادی میشود؟
جشنی که در آن مبلغ هنگفتی از جیب ملت خرج مصدومیت و آزار مردم میشود آیا شایسته ترویج و تبلیغ است؟
جشنی که در آن تصویری بی منطق و عجیب از جوانان ایرانی به دنیا نشان میدهد، چطور نماد جشن آیینی کهن ایرانیان خواهد بود؟
از این رو حتی اگر با فلسفه جشن کهن چهارشنبه سوری موافق بود که به نظر از سوی بزرگان دینی مخالفتی با آن نشده است، اما آنچه امروز اتفاق میافتد ربطی به آن مراسم قدیمی ندارد و اگر کسی امروز با این حرکات ضدعقل و ضدانسانی مخالفت میکند نباید مخالف شادی و جشن معرفی شود.
متاسفانه عدهای برای انگیزههای سیاسی و شخصی خود بدون توجه به مضرات و انحرافات روشن جشن چهارشنبه سوری، مخالفت با انفجار و مردم آزاری و پیشگیری از مصدومیت جوانان و هدر رفتن پول کشور را مخالفت با شادی تفسیر میکنند!
به هر حال جا دارد کسانی که دغدغه دینی و حتی ملی دارند به طور جدی با آنچه امروز حقیقتا جشن چهارشنبه سوری نیست مخالفت کنند و ضمن حفظ آیین و فرهنگ کهن ایرانی با پلشتیهای وارداتی بر آن مبارزه نمایند.