لودریان وزیر خارجه فرانسه که روز دوشنبه در تهران با مسئولان دولتی کشورمان دیدارهائی داشت، پیش از سفر به تهران نقطه نظرهای نادرستی را مطرح کرده بود و تصور میکرد اوضاع مطابق میل وی و دیگر همفکرانش به پیش خواهد رفت، اما در تهران با فضای دیگری مواجه شد. وی در جریان دیدارهایش با مسئولین دولت جمهوری اسلامی دریافت که تندروی کرده و انتظارات نابجائی دارد که هرگز محقق نخواهد شد.
لودریان در پاریس هم تلاش کرده بود زمینههای پیگیری اهداف و ماموریتش را تدارک نماید و با زبان تهدید برای توقف فعالیتهای ایران در زمینه افزایش توانمندی موشکی و حتی برقراری تحریمهای جدیدی در همین زمینه سخن گفته بود ولی در تهران به وی گوشزد شد که باید حد و اندازه خود را بداند و از نمایشهای سیاسی – تبلیغاتی بپرهیزد چون میدان سیاست با میدان رجزخوانی به کلی متفاوت است.
اگرچه اروپا در جریان برخورد با مقوله برجام سیاستهای دوگانهای را در پیش گرفته و در عین تلاش برای حفظ برجام درصدد است نقطه نظرهای آمریکا و طلبکاریهای بیمنطق واشنگتن را در چارچوب دیگری پیگیری و عملیاتی کند و به نحوی با واشنگتن همراهی نماید و به تصور خود اصل برجام را حفظ کند، ولی فرانسه در این زمینه دیدگاهی متفاوت و به شدت فرصت طلبانه دارد.
لودریان چه در پاریس و چه در تهران به گونهای سخن گفت که گویا دچار فراموشی شده و در سوابق تاریخ مناسبات ایران و فرانسه و عملکرد فرصت طلبانه فرانسه در قبال ایران به کلی بیاطلاع است و نمیداند که فرانسه تا چه اندازه دچار اشتباهات راهبردی شده است.
خوبست در این فرصت به مروری در عملکرد پرخطای فرانسه در قبال ایران بپردازیم. درک ابعاد این پرونده به لودریان و سایر مقامات فرانسوی کمک میکند از این پس در تعامل با جمهوری اسلامی ایران قدری عاقلانه بیندیشند و با ملاحظه پرونده سیاه فرانسه در تعامل با ایران، احساس شرم کنند. واقعیت این است که پرونده فرانسه در رفتار سیاسی با ایران حتی از پرونده آمریکا هم سیاهتر است. فرانسه با سرمایهگذاری بدفرجام بر روی تروریستهای منافق درصدد براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود. فرانسه سران گمراه تروریستی منافقین را در فرودگاه نظامی «بورژه» مورد استقبال قرار داد و بیشترین تدارکات و حمایتهای ممکن را برای موفقیت همین تروریستها در براندازی جمهوری اسلامی ایران و کشتار مردم بیگناه به کار گرفت. بسیاری از مقامات فرانسوی و روسای جمهور گذشته آن، آرزوی براندازی جمهوری اسلامی را به گور بردند ولی شرارتهای دولتمردان فرانسه علیه ایران بیش از اینها بود. دولتمردان فرانسوی در دوران جنگ تحمیلی هم پرونده سیاه و شرارت باری در حمایت از متجاوز داشتند. فروش و تحویل انواع سلاحهای فوق مدرن و جنگ افزارهای نوظهور فرانسه به صدام، روی تاریخ را سیاه کرده است. انواع موشکها و هواپیماهای جنگی از جمله موشکهای «اگزوسه»، جنگندههای میراژ و سوپراتاندار از این مقوله است که فرانسه حتی چند فروند آنها را به صدام «اجاره» داد! ولی با تلخکامی و سقوط برخی از آنها، به عنوان یک جنگ افزار ناکارآمد معرفی شد. قرار نیست همه سیاهکاریهای پاریس علیه جمهوری اسلامی ایران را فهرست و مرور کنیم ولی رئیس دیپلماسی فرانسه ایکاش با آگاهی از فهرست کامل آنها، به خود جرات نمیداد در مواجه با ایران از زبان تهدید و رفتار تهاجمی استفاده کند و پرونده پاریس را یکبار دیگر بگشاید.
جای تعجب است که وزیر خارجه فرانسه با آگاهی از سیاستهای غیرعاقلانه ترامپ، از وی حمایت میکند درحالی که فرانسه از سیاستهای ترامپ هم به اندازه کافی آسیب دیده و زخم خورده است. خروج یکجانبه آمریکا از پیمان آب و هوائی پاریس، ضربهای مهلک و جبران ناپذیری برای دیپلماسی فرانسه هم بود ولی رئیسجمهور فرانسه به جای تلاش برای جبران ضربات وارده از سوی ترامپ، در یک ژست قهرمانانه ادعا کرد اجازه نمیدهد آمریکا در صحنه جهانی منزوی شود!
صرفنظر از این مسائل که در جای خود اهمیت و حساسیت فراوانی دارند، لودریان در سفر به تهران اعلام کرد فرانسه مدافع برجام است ولی هشدار وی برای شکل گیری تهدیدات جدید به بهانه ارتقاء توانمندی موشکی ایران مغایر روح و متن برجام است و حداقل فرانسه با ژست تلاش برای حفظ برجام نمیبایست خود را وارد این معرکه میکرد.
در تهران مقامات جمهوری اسلامی پاسخ روشنی به لودریان دادند و حتی به تمامی کسانی که ممکن است برای تهدید ایران وسوسه شوند، نیز پیغام فرستادند که صبر و متانت ایران را امتحان نکنند و مطمئن باشند که بازی با برجام قطعاً بدفرجام خواهد بود و هیچکس از آن سود و استفاده نخواهد برد. رئیسجمهور روحانی تصریح کرد که برهم خوردن برجام نقطه پشیمانی خواهد بود و در عین حال تاثیرپذیری اروپا از فشارهای آمریکا قطعاً به زیان تمامی طرفها تمام خواهد شد.
واقعیت این است که آمریکا با این بازیهای رسوا نشان داده که قابل اعتماد نیست و در میدان عمل به هیچ یک از تعهدات خود پایبند نمانده و در نتیجه جامعه جهانی باید به آمریکا به همین دیدگاه بنگرد و مطمئن باشد که اگر واشنگتن بتواند، قطعاً تمامی تعهداتش را یکی پس از دیگری زیر پا میگذارد و دیگران را هم به همین راه میکشاند که از آمریکای ترامپ تبعیت و با آن همراهی کنند.
پاسخ روشن مقامات جمهوری اسلامی به لودریان، پاسخ محکمی به ترامپ و آمریکای ترامپ هم بود. هیچکس نباید تصور کند که با تلاش برای تضعیف یا متزلزل کردن برجام ممکن است سودی عایدش گردد. لودریان در تهران دریافت که ایران در این موضوع جدی است و در عین حال به کسی اجازه نخواهد داد که درباره توان و ظرفیت موشکهای بازدارندهاش شرطی تعیین کند.
اگرچه اروپا در جریان برخورد با مقوله برجام سیاستهای دوگانهای را در پیش گرفته و در عین تلاش برای حفظ برجام درصدد است نقطه نظرهای آمریکا و طلبکاریهای بیمنطق واشنگتن را در چارچوب دیگری پیگیری و عملیاتی کند و به نحوی با واشنگتن همراهی نماید و به تصور خود اصل برجام را حفظ کند، ولی فرانسه در این زمینه دیدگاهی متفاوت و به شدت فرصت طلبانه دارد.
لودریان چه در پاریس و چه در تهران به گونهای سخن گفت که گویا دچار فراموشی شده و در سوابق تاریخ مناسبات ایران و فرانسه و عملکرد فرصت طلبانه فرانسه در قبال ایران به کلی بیاطلاع است و نمیداند که فرانسه تا چه اندازه دچار اشتباهات راهبردی شده است.
خوبست در این فرصت به مروری در عملکرد پرخطای فرانسه در قبال ایران بپردازیم. درک ابعاد این پرونده به لودریان و سایر مقامات فرانسوی کمک میکند از این پس در تعامل با جمهوری اسلامی ایران قدری عاقلانه بیندیشند و با ملاحظه پرونده سیاه فرانسه در تعامل با ایران، احساس شرم کنند. واقعیت این است که پرونده فرانسه در رفتار سیاسی با ایران حتی از پرونده آمریکا هم سیاهتر است. فرانسه با سرمایهگذاری بدفرجام بر روی تروریستهای منافق درصدد براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود. فرانسه سران گمراه تروریستی منافقین را در فرودگاه نظامی «بورژه» مورد استقبال قرار داد و بیشترین تدارکات و حمایتهای ممکن را برای موفقیت همین تروریستها در براندازی جمهوری اسلامی ایران و کشتار مردم بیگناه به کار گرفت. بسیاری از مقامات فرانسوی و روسای جمهور گذشته آن، آرزوی براندازی جمهوری اسلامی را به گور بردند ولی شرارتهای دولتمردان فرانسه علیه ایران بیش از اینها بود. دولتمردان فرانسوی در دوران جنگ تحمیلی هم پرونده سیاه و شرارت باری در حمایت از متجاوز داشتند. فروش و تحویل انواع سلاحهای فوق مدرن و جنگ افزارهای نوظهور فرانسه به صدام، روی تاریخ را سیاه کرده است. انواع موشکها و هواپیماهای جنگی از جمله موشکهای «اگزوسه»، جنگندههای میراژ و سوپراتاندار از این مقوله است که فرانسه حتی چند فروند آنها را به صدام «اجاره» داد! ولی با تلخکامی و سقوط برخی از آنها، به عنوان یک جنگ افزار ناکارآمد معرفی شد. قرار نیست همه سیاهکاریهای پاریس علیه جمهوری اسلامی ایران را فهرست و مرور کنیم ولی رئیس دیپلماسی فرانسه ایکاش با آگاهی از فهرست کامل آنها، به خود جرات نمیداد در مواجه با ایران از زبان تهدید و رفتار تهاجمی استفاده کند و پرونده پاریس را یکبار دیگر بگشاید.
جای تعجب است که وزیر خارجه فرانسه با آگاهی از سیاستهای غیرعاقلانه ترامپ، از وی حمایت میکند درحالی که فرانسه از سیاستهای ترامپ هم به اندازه کافی آسیب دیده و زخم خورده است. خروج یکجانبه آمریکا از پیمان آب و هوائی پاریس، ضربهای مهلک و جبران ناپذیری برای دیپلماسی فرانسه هم بود ولی رئیسجمهور فرانسه به جای تلاش برای جبران ضربات وارده از سوی ترامپ، در یک ژست قهرمانانه ادعا کرد اجازه نمیدهد آمریکا در صحنه جهانی منزوی شود!
صرفنظر از این مسائل که در جای خود اهمیت و حساسیت فراوانی دارند، لودریان در سفر به تهران اعلام کرد فرانسه مدافع برجام است ولی هشدار وی برای شکل گیری تهدیدات جدید به بهانه ارتقاء توانمندی موشکی ایران مغایر روح و متن برجام است و حداقل فرانسه با ژست تلاش برای حفظ برجام نمیبایست خود را وارد این معرکه میکرد.
در تهران مقامات جمهوری اسلامی پاسخ روشنی به لودریان دادند و حتی به تمامی کسانی که ممکن است برای تهدید ایران وسوسه شوند، نیز پیغام فرستادند که صبر و متانت ایران را امتحان نکنند و مطمئن باشند که بازی با برجام قطعاً بدفرجام خواهد بود و هیچکس از آن سود و استفاده نخواهد برد. رئیسجمهور روحانی تصریح کرد که برهم خوردن برجام نقطه پشیمانی خواهد بود و در عین حال تاثیرپذیری اروپا از فشارهای آمریکا قطعاً به زیان تمامی طرفها تمام خواهد شد.
واقعیت این است که آمریکا با این بازیهای رسوا نشان داده که قابل اعتماد نیست و در میدان عمل به هیچ یک از تعهدات خود پایبند نمانده و در نتیجه جامعه جهانی باید به آمریکا به همین دیدگاه بنگرد و مطمئن باشد که اگر واشنگتن بتواند، قطعاً تمامی تعهداتش را یکی پس از دیگری زیر پا میگذارد و دیگران را هم به همین راه میکشاند که از آمریکای ترامپ تبعیت و با آن همراهی کنند.
پاسخ روشن مقامات جمهوری اسلامی به لودریان، پاسخ محکمی به ترامپ و آمریکای ترامپ هم بود. هیچکس نباید تصور کند که با تلاش برای تضعیف یا متزلزل کردن برجام ممکن است سودی عایدش گردد. لودریان در تهران دریافت که ایران در این موضوع جدی است و در عین حال به کسی اجازه نخواهد داد که درباره توان و ظرفیت موشکهای بازدارندهاش شرطی تعیین کند.