رئیس جمهور می گوید؛ "کسانی که با دولت مخالفت میکنند بیشتر بر مبنای کمبود عقل است. مبارزه با دولت معنی ندارد. مبارزه با دولت یعنی مبارزه با منافع ملی!" رئیس جمهور با شرکت در نشست مجمع سالانه بانک مرکزی، منتقدان دولت را "مخالف" خواند و آنها را متهم کرد دارند با دولت مبارزه می کنند.
در فرهنگ جمهوریت نظام کسی که با رای اکثریت رئیس جمهور شده است مخالفت و مبارزه با او معنا ندارد. خلاف قواعد مردم سالاری است. رئیس جمهور تا موقعی که تنفیذ رهبری را داشته باشد مخالفت و مبارزه با او حداقل مجوز شرعی ندارد.
نقد مشفقانه دولت برای تصحیح عملکرد و کاهش خطاها از باب نصیحت به ائمه مسلمین واجب است.
عمل به این واجب را "مخالفت" و "مبارزه" با دولت ترجمه کردن نوعی
بی مهری است و در فرهنگ اسلامی جایی ندارد.
خوب بود رئیس جمهور یک یا چند نقدی که به دولت از سوی منتقدین مطرح شده است و از آن بوی مخالفت و مبارزه می آید ذکر می کرد و آن را با همین چوب ضدیت با دولت می نواخت!
مجمع سالانه بانک مرکزی، فوقالعاده مهم است. تصمیم گیری و
تصمیم سازی در این نهاد آثار وضعی زیادی بر بهبود فضای کسب و کار، رونق اقتصادی و حفظ ارزش پولی دارد.
یکی از بحث های انتقادی منتقدین دولت کاهش ارزش پول ملی و افزایش سه برابری نقدینگی است. چه خوب بود رئیس جمهور در این باره پاسخی به منتقدین آن هم به وسعت کارآفرینان و همه ملت ایران می داد، چون هر ایرانی که در این 5 سال دولت یازدهم و دوازدهم سر کار است دست توی جیب خود می کند، کاهش ارزش پول ملی را حس می کند.
آقای روحانی باید پاسخ می داد با تورم یک رقمی چگونه این کاهش چشمگیر صورت گرفته است.
رئیس جمهور با شرکت در مجمع عمومی بانک مرکزی ترازنامه این نهاد عظیم مالی را تصویب کرد. منتقدین سالهاست می گویند چرا امضای حسابرس سازمان حسابرسی پای صورت های مالی بانک مرکزی نیست. مگر سازمان حسابرسی، حسابرس قانونی بانک مرکزی نیست.
ترجمه "نقد" به "مخالفت" و بعد هم نسبت دادن بی عقلی به منتقدان از ادب و آداب حکمران خوب به دور است.
چرا رئیس جمهور همواره به منتقدین اهانت می کند و به فهرست ناسزاها به منتقدین "بی عقلی" را هم می افزاید.
مگر رئیس جمهور در پیشگاه نمایندگان ملت سوگند نخورده است مروج اخلاق باشد؟ چرا سوگندنامه ریاست جمهوری را زیر پا می گذارد و اصل 121 قانون اساسی را مرتب نقض می کند. یک برآورد نشان می دهد
رئیس جمهور تاکنون 54 توهین به منتقدین خود کرده است.
منتقدین این اهانت ها را صبورانه تحمل کرده اند اما از جاده ادب و آداب و نقد خارج نشده اند. آیا وقت آن نرسیده است رئیس جمهور در باب مطالبات معیشتی مردم و مشکلات اقتصادی کشور در سال اقتصاد مقاومتی و تولید و اشتغال به سوالات و نقدهای دلسوزان جامعه پاسخی بدهد؟
روحانی می گوید مخالفت با دولت (بخوانید انتقاد از دولت) بی عقلی و مبارزه با منافع ملی است!
وی نقد مشفقانه مراجع عظام تقلید، نخبگان حوزه و دانشگاه و مردم عادی در مورد برجام را حاضر نشد گوش کند. در برجام منافع و مصالح ملی را نادیده گرفت و حتی امنیت ملی را به خطر انداخت. جایگاه عقل در این تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها کجا بود؟
حضرت آیت الله جوادی آملی به مسئولان دولت فرمودند؛ وقتی با آمریکایی ها دست می دهید انگشتان خود را بشمارید، اما آنها در پاسخ گفتند؛ وقتی «کری» قول می دهد روی قول او حساب می کنیم. آنها الان حتی حاضر نیستند سرشان را پایین بیندازند و تعداد انگشتان خود را بشمارند!
آمریکایی ها در توافق هر چه خواستند دادند اما هرچه تعهد کردند هیچ به آن عمل نکردند و دستاورد برجام به قول آقای سیف رئیس بانک مرکزی شد؛ «تقریبا هیچ!».
حالا با این دستاورد منتقدین شده اند «بی عقل» و رئیس دولت شده مظهر عقلانیت!
تجربه برجام بس نبود! گفتند برویم با کدخدا بسازیم مسئله حل است، امروز می خواهند با رعیت کدخدا مذاکره کنند. از این پیرمرد فرتوت و رجزخوان بی ادب یعنی وزیر خارجه فرانسه برای رفع تحریمها چه کاری برمی آید که او را به تهران دعوت کردهاید؟ آیا این با عقلانیت دیپلماتیک سازگار است؟!
دماغ این پیرمرد را بگیرید جانش درمی آید. او مدام ایران را به تحریم تهدید می کند چرا باید به او اجازه داد هر چه دلش خواست بگوید؟!
چرا «خودناتوان پنداری» را به حساب ملت میگذارید؟ چرا اینقدر دشمن را بزرگ میپندارید؟! یک نگاهی به چهار دهه قبل بیندازید، از آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه چه مانده است؟ آنها زیر چک رزمندگان مقاومت مذبوحانه دست و پا میزنند! چرا این حقیقت را نمی بینید و دیپلماسی کشور را بر این اساس تنظیم نمیکنید؟!
از سفر به لندن و مونیخ و پیگیری دیپلماسی التماسی چه
درمی آید! آنها حتی از پر کردن باک بنزین هواپیمای وزیر خارجه ما دریغ دارند!
اندیشیدن در مورد مرز عقلانیت و سفاهت خیلی مشکل نیست کافی است یک مقایسه ای بین قبل از برجام، هنگام برجام و پسابرجام کنید. قطعاً ارزیابی هزینه و فایده آن خیلی پیچیده نیست!
دکتر حسن کربلایی