محمد جواد ظریف در بخشی از سخنرانی خود در اجلاس امنیتی مونیخ به اظهارات امروز بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل در این اجلاس اشاره و اظهار کرد: امروز شاهد یک سیرک کارتونی بودیم! اجازه دهید به موضوعات جدی بپردازیم.
متن کامل سخنرانی محمدجواد ظریف در اجلاس امنیتی مونیخ به این شرح است:
عصربخیر
خانمها و آقایان
من بسیار خرسندم که توانستم در آخرین روز از کنفرانس امنیتی مونیخ در اینجا حضور یابم؛ چراکه به تازگی از سفر تاریخی رئیسجمهور روحانی به هند بازگشتهام.
من سال گذشته در این کنفرانس پیشنهاد ایران برای تمهیدات امنیتی در منطقه خلیج فارس تشریح کردم که بر مبنای گفتوگو، اصول مشترک و اقدامات اعتمادساز بنا شده است. برخی از همسایگان ما سال گذشته از فرصت خود برای طرح اتهاماتی علیه ایران استفاده کردند. برخی در سال جاری نیز این کار را کرده و یا خواهند کرد. شما امروز شاهد یک سیرک کارتونی بودید که حتی ارزش پاسخ دادن را هم ندارد؛ بنابراین بیایید به مسائل جدیتر بپردازیم.
من بسیار خرسندم که برخلاف رویکرد برخی حضار، دبیرکل سازمان ملل سال گذشته تصمیم گرفت که رویکرد رو به جلویی که من تشریح کردم را مورد توجه و تقدیر قرار دهد. من اینجا هستم تا این مساله را بسط دهم و به شما بگویم که اگر یک تلاش همگانی برای برقراری صلح و ثبات جامع در منطقه خلیج فارس نباشد ما در هرج و مرج بیشتر و وضعیتی به مراتب بدتر برای نسلهای آینده قرار خواهیم گرفت و هرج و مرج ما (در منطقه) در این دنیایی که به یکدیگر مرتبط است، همانطور که در حوادث منطقهمان و غرب شاهد بودهاید گریبان همه را خواهد گرفت.
امروز شکست داعش سبب شده است تا حدودی مفهوم ثبات به مناطقی که روزی آنها را اشغال کرده بود، بازگردد. اما شکست یکی از شرورانهترین سازمانهای تروریستی در جهان به معنی حذف خطر افراطگرایی از منطقه و فراتر از آن نیست و دلایل ریشهای آن به ویژه ایدئولوژی تنفر و کشتار ادامه دارد و ممکن است در جایی دیگر سربرآورد.
قدرتهای نظامی مدت زمان مدیدی است که استراتژیهای چندگانه برای پیروزی در جنگ داشتهاند. آنها مدتی طولانی است که نسبت به هرگونه استراتژی برای به دست آوردن صلح بیتفاوت بودهاند. مدتزمان زیادی است که قدرتهای جهانی و متحدان منطقهایشان تصمیمات اشتباهی در منطقه ما گرفته و دیگران به ویژه ایران را برای پیامدهای اشتباهات استراتژیک کوتهفکرانه و خارج از کنترل خود مقصر دانستهاند.
از حمایت از حمله صدام حسین به کشور من در سال ۱۹۸۰ گرفته تا به کمک به او برای استفاده از تسلیحات شیمیایی، از جنگها برای بیرون آوردن وی از کویت گرفته تا حذف او، از اولین حمایت از القاعده و طالبان گرفته تا آغاز جنگ برای حذف آنها از افغانستان، از پشتیبانی از نمونه مشابه تروریستهای افراطگرا که ویرانی برای سوریه به ارمغان آورده است، از هجوم اسرائیل و حملات متعاقب آن علیه لبنان و اشغال غیرقانونی فلسطین و به علاوه تاخت و تازهای مکررش به حریم هوایی سوریه گرفته تا بمباران یمن با حمایت هواپیماهای غربی. این اقدامات چه چیزی برای جهان فراهم آورده است.
آمریکا و مشتریان داخلیاش در منطقه از پیامدهای طبیعی از تصمیمات اشتباه خود رنج میبرند، اما تلاش میکنند تا سیاست خارجی ایران را هدف قرار دهند و بر این واقعیت سرپوش بگذارند، اما آیا ایران آنها را مجبور کرده است تا این تصمیمات اشتباه را بگیرند و این ادعاهای تمسخرآمیز را مطرح کنند؟ آیا ما باید مورد سرزنش قرار بگیریم در حالی که در سمت درست تاریخ قرار داشتیم، با صدام حسین، القاعده، طالبان، داعش، جبهه النصره و امثال آنها جنگیدیم در صورتی که آمریکا و کارخانههایش در حال تامین مالی تسلیح و حمایت از آنها بودند.
همانطور که سال گذشته نیز در این مجمع تاکید کردم ایران بر این باور است که منطقه خلیج فارس نیازمند یک معماری امنیتی منطقهای جدید است ما به این باور داریم و پیشنهاد ایجاد آنچه آن را یک منطقه قوی مینامیم، دادهایم. منطقه قوی که در آن ملتهای کوچک و بزرگ حتی آنهایی که با یکدیگر رقابت تاریخی دارند برای برقراری ثبات مشارکت میکنند.
این به طور ساده بدین معنی است که لزوم احترام منافع تمام کشورهای ذینفع به رسمیت شناخته شود که به هر طریقی منجر به برقراری ثبات خواهد شد. در حالی که تمایلات هژمونیک از سوی هر یک از قدرتهای منطقهای و جهانی به طور ناگزیر به بیثباتی خواهد انجامید. رقابت تسلیحاتی در منطقه ما که کشورهای حاضر در این کنفرانس به طور کامل در دنبال کردن آن بیگناه نیستند، ـ. نمونهای از رقابت غیرسازنده و غیرضروری است که همسایگی ما را ناامن و فاقد امنیت کرده است.
ما برای ایجاد منطقه قوی خود لازم است که واقعبین باشیم و تفاوتهای یکدیگر را بپذیریم. ما باید از تامین امنیت فردی و فرمتهای اتحاد به سمت مفاهیم فراگیر از جمله شبکه امنیتی حرکت کنیم که میتواند به مسائل مختلف از واگرایی منافع گرفته تا اختلافات بر سر قدرت رسیدگی کند. شبکههای امنیتی یک رویکرد بدون حاصل جمع صفر است که میپذیرد امنیت غیرقابل تقسیم است و همانطور که با ائتلافها و بلوکها که اساس آنها رویکرد حاصل جمع صفر است مخالفت میکند؛ هدفشان دستیابی به امنیت با هزینه ناامن کردن دیگران است.
توافق هستهای نمونهای از تفکر بدون حاصل جمع صفر بود. به رسمیت شناختن تفاوتها در عین به رسمیت شناختن یک هدف مشترک و حفظ احترام به منافع تمام طرفها سبب شد تا این مذاکرات سخت به یک نتیجه موفقیتآمیز یعنی برجام منجر شود. شاید این همان دلیلی باشد که آنهایی که همه چیز را با نگاه سودآوری یکطرفه میبینند به شدت با آن مخالفند.
ایران بلافاصله پس از حصول برجام تلاش کرد تا از این رویکرد مشابه برای خلیج فارس بهره ببرد و پیشنهاد ایجاد یک مجمع گفتوگوی منطقهای را مطرح کرد. این پیشنهاد با درهای بسته مواجه شد، اما هنوز روی میز قرار دارد. این تنها راهحل است. اگر منطقه به ما بپیوندد، مجمعی که بتواند به عنوان ابزاری برای کمک به سازماندهی و پیشبرد گفتوگوها در تمام سطوح رسمی و غیررسمی در منطقه ما مورد استفاده قرار گیرد به طور قطع قادر خواهد بود گفتوگو میان دانشمندان و متفکران را ارتقا دهد.
پارامترهای معماری منطقه پیشنهاد شده از سوی ایران ساده، اما موثر است؛ این رویکرد به جای تلاش برای نادیده گرفتن درگیریها بر سر منافع، تفاوتها را خواهد پذیرفت. تمرکز روی فراگیر بودن میتواند زیربنایی برای پرهیز از ظهور اقلیت حاکم در میان کشورهای بزرگ شود و مهمتر از آن به کشورهای کوچک اجازه خواهد داد تا مشارکت داشته باشند و از منافع خود محافظت کنند.
معماری امنیتی آینده در منطقه خاورمیانه همچون فرایند هلسینکی باید به گونهای باشد که تمام کشورها قادر باشند با پایبندی به یکسری استانداردهای مشترک تعیین شده در منشور سازمان ملل وارد شوند، از جمله برابری استقلال دولتها، پرهیز از تهدید یا استفاده از زور، حل صلحآمیز مناقشات، احترام به تمامیت ارضی، مصونیت مرزها و احترام به تصمیمگیری داخلی در کشورها.
ما همچنین بر این باوریم که لازم است اقدامات اعتمادساز در خاورمیانه به کار گرفته شود؛ از بازدیدهای نظامی مشترک گرفته تا تمرینات نظامی پیش از اخطار، از اقدامات شفافساز در خرید تسلیحات تا کاهش هزینههای نظامی که همگی آنها سرانجام میتواند به یک بسته منطقهای غیرخصمانه منجر شود. ما میتوانیم با مسائل سادهتر همچون ارتقاء گردشگری، سرمایهگذاریهای مشترک یا حتی کارگروههای مشترک بر سر مسائلی از جمله ایمنی هستهای، آلودگی هوا و مدیریت بحران آغاز کنیم.
من در شرایطی که به طرز خطرناکی در معرض تشدید درگیریها که روی فرزندانمان و نوادگانمان تاثیرگذار خواهد بود، قرار داریم از همتایان خود در خلیج فارس میخواهم تا به ایران بپیوندند و این پیشنهادات را به واقعیت تبدیل کنیم.