سوره مبارکه بلد را که میخوانی ،خودرا در سر زمین مقدسی نزدیک می یابی که نقشش در زنگی تومعنا بخشیدن به همه سختی هایی است که با خلقت تو عجین است.سرزمینی که قداستش از کسانی است که تحمل سختی هایشان در راه خدا،یمن و مبارکی برجا گذاشته است.این سوره اصلاح نگاه و بیان تو از سختی،محاسبایت را اصلاح می کند تا هرگز هزیه شدن در راه خدا برای گران نباشد.
این سوره تو را از گردنه سختی در بند بودن و ناتوانی از بند گسستن و از گردنه سخت اشتیاق نداشتن و ناتوانی در ایجاد ذائقه،عبور می دهد تا پس از این سیر سخت اما مبارک ،مطابق رهایی و اشتیاقت ،در زمره کسانی قراربگیری و به کسانی ملحق شوی که آمنو و عملو الصاحات و تواصوا بالصبر و تواصوا بالرحمة هستند.این سوره سختی هایت را می خورد و ازآتش نجاتت می دهد.
در مطلب قبلی با عنوان خدا ما را در سختی آفریده؟ /چرا باید در سختی بمیریم؟ مربوط به آیات ابتدایی سوره مبارکه بلد توجه ما را به سرزمینی که خداوند به آن قسم خورده است جلب کرد و در ادامه این متن به آیات ۵ تا ۱۰ این سوره با موضوع نشان دادن افکار و رفتار فردی است که در محاسبه سختیهایی که برای دین متحمل میشود دچار اشتباه شده و از قوای شناختیاش به درستی استفاده نکرده است میپردازیم.
محاسبهای نادرست از سختی/ وقتی از کیسهخدا بخشیدن آسان می شود
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿۵﴾ آیا او حساب مى کند که هیچ کس نمى تواند بر او دست یابد؟ (۵)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿۶﴾ مى گوید: مال زیادى را (در کارهاى خیر) نابود کرده ام! (۶)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿۷﴾ آیا (انسان) حساب مى کند هیچ کس او را ندیده (که عمل خیرى انجام نداده) است؟! (۷)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿۸﴾ آیا دو چشمش نداده ایم (۸)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿۹﴾ و زبانى و دو لب (۹)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿۱۰﴾ و هر دو راه [خیر و شر]را بدو نمودیم (۱۰ )
آن کس که مالی میبخشد یا برای کسی از وقت و آبرو و امکاناتش، هزینهای میکند و آنقدر به نظرش زیاد میآید که میخواهد از سختیاش جانبهلب شود، محاسبهاش اشتباه بوده. خودش را مالک مال و وقت و امکاناتش شمرده و قادری که همه اینها را بر او بخشیده به حساب نیاورده. وگرنه اگر به چشم و لب و زبان خودش نگاه میکرد که هیچ کدام مالِ خودش نیست، از کیسهخدا بخشیدن برایش آسان میشد.
آن کس که میبخشد و با خودش فکر میکند هیچ کس سختیِ بخشش و هزینهکردنهای او را ندیده، محاسبهاش اشتباه بوده. ناظری را که نظارهگر هر قدمِ اوست در این راه سخت؛ به حساب نیاورده. اگر به دو چشم خود نگاه میکرد که همه چیز و همه کس را میتواند ببیند و ضبط کند، ایمان میآورد کسی که این دو چشم را به او بخشیده، او را میبیند و بخشیدن برایش آسان میشد.
آن کس که با چشم و لب و زبانش به درک و ابراز این حقیقت نرسیده که خداوند قادری است همیشه ناظر؛ در انتخاب خیر و شر همیشه مردد و ناتوان است و کدام سختی از تردید و ضعف سختتر است؟
حال آن که در این عالم کسانی بودهاند که چشمشان همیشه به این حقیقت باز بوده و زبانشان گویای آن تا حجت تمام شود و کسی را برای این محاسبات اشتباه بهانهای نباشد!
چگونه زیر فشار سختیها ناله نکنیم و شاهکار خلق کنیم؟
با خودش حساب میکرد، چون به دین محمد درآمده، دارد این همه سختی میکشد.حساب میکرد با این همه مالی که دارد صرف کفاره و صدقه میکند، چه کار عظیمی برای دین خدا و چه لطف بزرگی در حق رسول خدا کرده است.
با این مال چه کارها که نمیتوانست بکند، چه گرههایی که باز نمیشد، چه فرصتهای زیادی که ازدست رفتهبود و دیگر بازنمی گشت. خیال می کرد این خودش است که می تواند گرههایش را بازکند و سختیهایش را کم کند.
همهی این سختیها برای این بود که جای یک نفر در محاسباتش خالی بود. قادر مطلقی که کلید همه قفلها و گشایش همه گرهها به دست اوست.
فرقی نمیکند چه کسی باشی و در کجای این عالم، به هر حال تو را در سختی آفریدهاند. فرقی نمیکند چقدر سختی میکشی، در این مسیر سخت تنها هستی یا افراد زیادی سختیهای تو را دارند. به هر حال نیاز به چیزی داری که بتوانی این سختیها را تاب بیاوری، مقاومت کنی، نشکنی، چیزی که رنجت را کم کند و یا شاید کسی که بارت را بردارد.
کسی که در پس همه این صحنهها حاضر و ناظر باشد و صحنه رنج تو را هر چه که باشد باشکوه کند.
سَر همه شاهکارهایی که در عالم خلق شده، دیدن او بوده است.
اصلا برای دیدن اوست که به انسان چشم دادهاند، برای پرسیدن و جویا شدن اوست که زبان دارد. چشمی بیناست که در تمام صحنههای سخت زندگی و فرازونشیبهایش بتواند او را نظاره کند نه یکبار و دوبار و صدبار که در تمام عمرش در هر رنج و سختی این را ببیند و بفهمد.
تنها اینگونه است که در سختیها به جای ناله و بی تابی میتواند مقاومت کند و شاهکار خلق کند؛ و اگر اینگونه نباشد زیر فشار سختیها خرد خواهد شد. أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿۷﴾ آیا حساب مى کند هیچ کس او را ندیده است؟!