«قرارداد اخیر فروش گاز به یک شرکت نروژی برای شناورهای تولید LNG است که هنوز در دنیا سابقه کافی ندارند و ارزیابی دقیقی در مورد ابعاد اقتصادی و ایمنی آن وجود ندارد».
«در چارچوب قرارداد اخیر نه تنها در زمینه فناوری مربوط به این حوزه تجربهای کسب نمیشود بلکه حتی به بازار LNG هم وارد نمیشویم چرا که تنها گاز را در خلیج فارس و از پالایشگاه هفتم پارسجنوبی به کشتی تولید LNG تحویل میدهیم و تمامی مراحل بعدی از دست ما خارج است و نقشی در مایعسازی و بازاریابی و فروش LNG آن نداریم که منجر به انتقال فناوری و تجربه برای کشور شود. حتی ممکن است شرکت خریدار گاز، LNG را به بازارهای بالقوه مورد هدف ما بفروشد و بازار خود ما را تهدید کند».
«فرمول قیمت گذاری هم مشکل دارد. در این فرمول هزینه حمل بر عهده ایران قرار گرفته و کف قیمتگذاری در این قرارداد قیمت خوراک پتروشیمیها در نظر گرفته شده است که درست نیست چون قیمت خوراک پتروشیمیها یک قیمت یارانهای و حمایتی داخلی است».
جملات فوق، بخشهایی از اظهارات غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد اقتصاد انرژی و از حامیان دولت روحانی درباره نخستین قرارداد فروش گاز طبیعی برای تولید گاز مایعشده(LNG) صادراتی بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت IFLNG تحت مالکیت شرکت هملا نروژ است که اواخر هفته گذشته در گفتوگو با یکی از رسانهها منتشر شد.
البته این تنها اظهارنظر حسن تاش درباره این قرارداد 20 ساله که اوایل آبان ماه منعقد شده است، نبود و این کارشناس ارشد اقتصاد انرژی اوایل هفته قبل هم با انتشار یادداشتی در یکی از روزنامهها با موضوع وضعیت مبهم و نابسامان قرارداد صادرات گاز ایران به عمان، اشاره کوتاه و صریحی به قرارداد شرکت ملی نفت ایران با این شرکت نروژی هم داشت. در این بخش از یادداشت مذکور آمده بود: «فرصت ورود به یک بازار گازی مطلوب منطقهای و فرصت ورود به بازار جهانی الانجی با استفاده از ظرفیت خالی مایعسازی کشور عمان، در حالی از دست میرود که اخیرا وزارت نفت نسبتبه عقد قراردادهایی برای فروش گاز به بعضی شرکتهای خارجی برای استفاده از آن در تأسیسات FLNG (تولید الانجی بر روی کشتی)، به قیمت بسیار نازل اقدام کرده است. شاید قرار است صنعت نوپای FLNG جهان با گاز ارزان ایران تجربه بیندوزد!».
انتقادات متعدد حسن تاش به عنوان یک کارشناس ارشد نفتی و یکی از حامیان سیاسی دولت از قرارداد شرکت ملی نفت ایران برای فروش گاز به نروژیها به خوبی نشان میدهد که اشکالات این قرارداد به حدی زیاد است که هیچ کسی به غیر از مدیران ارشد وزارت نفت حاضر به دفاع از آن نیست.
* قرارداد وزارت نفت با نروژیها در نمایی نزدیک
مطابق با نخستین قرارداد فروش گاز طبیعی برای تولید گاز مایعشده (LNG) صادراتی که بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت IFLNG منعقد شده است، قرار است روزانه 2.3 میلیون مترمکعب گاز از پالایشگاه هفتم پارس جنوبی با قیمتی حدود حدود 50 درصد قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه به این شرکت نروژی تحویل داده شود. حدود یک ماه قبل، بیژن زنگنه، وزیر نفت در دفاع از ارزان فروشی گاز به نروژیها گفت: « اگر بخواهیم به قیمتی که به ترکیه گاز فروختیم در بقیه موارد عمل کنیم باید بنشینیم تا گازمان به فروش برسد. این درست مثل کسی است که چهار دختر داشته و یکی را پسر شاه به عقد خود درآورده، حالا اگر بخواهد برای سه دختر دیگر هم همین اتفاق بیافتد حتما دخترها بیشوهر باقی می مانند». این اظهارات در حالی بیان شد که:
1- اینگونه نیست که گاز کشور هیچ مصرف دیگری ندارد و وزارت نفت در دوراهی ارزان فروشی گاز یا سوزاندن آن، گرفتار شده باشد بلکه میزان فعلی تزریق گاز به میادین نفتی کشور حدود 80 تا 90 میلیون متر مکعب روزانه است که از حکم برنامه ششم حدود 50 میلیون متر مکعب کمتر است.
2- بررسی دیگر قراردادهای کشور در حوزه صادرات گاز نشان میدهد قیمت گاز در منطقه بسیار بالاتر از قیمت فروش گاز به این شرکت نروژی است. در واقع، قیمت فروش گاز در قرارداد عراق و پاکستان بسیار نزدیک به قیمت فعلی قرارداد ترکیه هستند و عملا قیمت قرارداد ترکیه، قیمت گاز منطقه است و اصلا قیمت دور از دسترسی نیست. بنابراین تشبیه قرارداد صادرات گاز به ترکیه به «عروس پسر شاه» برخلاف واقعیت است و نمی توان بدین وسیله از ارزان فروشی گاز به نروژیها، دفاع کرد.