سوم ربیعالاول سال 64 هجری، لشکریان شام به دستور یزید، کعبه را با منجنیق مورد حمله قرار دادند که موجب آسیب رسیدن به این مکان مقدس شد.
جنگ مکه مکرمه، آخرین اقدام یزید در زندگی ننگین خود است، و پس از این اقدام، خداوند مهلت زیادی برای زندگی به این ظالم نداد و به هلاکت رسید.
پس از آن که «عمرو بن سعید أشدق» و «عبید الله بن زیاد»، دستور یزید بن معاویه مبنی بر حمله به مکه را نپذیرفتند، یزید به مسلم بن عقبه، دستور حمله را صادر کرد؛ مسلم بن عقبه با لشکر شام به قصد قتلعام اهل مدینه و سرکوب قیام آنان حرکت کرد و 28 ذیحجه با حمله به مدینه، ظلمهای بسیار و قتلعامهای فجیعی انجام داد و پس از آن به دستور یزید برای دفعِ قیام عبدالله بن زبیر به سوی مکه حرکت کرد.
ابن اثیر، ماجرا را این گونه تشریح میکند: پس از آن که کار مسلم از کشتار مردم مدینه و غارتشان به اتمام رسید، با همراهانش برای نابودی ابن زبیر به سوی مکه حرکت کردند، پس از آن که به منطقه «مشلل» رسیدند، مرگ او را امان نداد و جانش را گرفت. بعد از مرگ او، حصین بن نمیر لشکریان را حرکت داد تا به مکه رسیدند. مردم مکه مقاومت کردند و از باقیمانده محرم و تمام صفر و سه روز از ربیع الاوّل را با هم جنگیدند که در نهایت با منجنیق به خانه خدا حمله کرده و آن را به آتش کشیدند و بدین وسیله ابن زبیر را محاصره نمودند.
ابن قتیبه نیز در کتاب امامت و سیاست می گوید: «حصین بن نمیر» حرکت کرد تا به مکه رسید و گروهی را فرستاد تا بخش مسفله (محله پایین) مکه را تصرّف کردند که منجنیق هایشان را در آن جا نصب کردند و به لشکریانش دستور داد که هر روز تعداد ده هزار سنگ بزرگ و صخره به سمت مسجد الحرام پرت کنند.
در منابع، این ماجرا را اینگونه شرح دادهاند: لشکر شام در بالاى کوههاى مکه که مشرف بر خانهها و مسجدالحرام بود، اجتماع کردند و با منجنیق، پیوسته سنگ و نفت بر مکه و مسجد مىافکندند، و پارچههایی از پنبه و کتان به نفت آلوده مىساختند و بر خانه خدا مىانداختند و آنها را آتش میزدند تا آنکه کعبه معظّمه سوخت و بناى آن منهدم گشت و دیوارهاى آن فرو ریخت و شاخهاى گوسفندى که به جهت فداى اسماعیل آمده بود و بر سقف آویخته بودند، هم سوخت.
بعد از این حادثه خداوندِ منتقمِ قهّار، یزید را مهلت نداد و به جهنم فرستاد. وقتی خبر مرگش به مکه رسید، ابن نمیر دست از جنگ برداشت و با لشکر خویش به جانب شام روانه شد.
انتهای پیام/