یک روی سکه این است که زلزله قدرتمندی آمده و ساختمانهایی فروریخته. طبیعی است که در زلزلههای مهیب رخ داده در طول تاریخ، علاوه بر اینکه تعدادی از شهروندان جان خود را از دست میدهند، برخی از ساختمانها نیز فرو میریزند و ساختمانهایی که از قدمت آنان چندین سال میگذرد و یا بعضاً فرسوده شدهاند. برای تأیید این ادعا همین بس که در پنجم دی 82 یک زلزله 6/6 ریشتری در ساعت 5:26 بامداد «بم» را لرزاند تا قریب به 30 هزار نفر جان به جان آفرین تسلیم کنند. چرا که ساختمانهای منطقه طوری بود که شاید با زلزله خفیفتری نیز به تلی از خاک تبدیل میشدند. در واقع این میزان تلفات بالا به خاطر فرسودگی بیش از حد ساختمانهای محل وقوع زلزله رخ داده و البته به یکی از فاجعه بارترین زلزلههای تاریخ تبدیل شده است.
البته در سالهای گذشته زلزلههای بسیار شدیدی در برخی کشورها از جمله ژاپن اتفاق افتاده که در اخبار منتشر شده پس از آن در کمال ناباوری شنیدهایم که تنها یک پیرزن به دلیل کهولت سن و به دلیل اینکه نتوانسته پناه بگیرد، مجروح شده است. با یک پرس و جوی ساده در فضای مجازی صحت و سقم این ادعا نیز روشن میشود. ناگفته نماند که بسیاری از خانههای این مناطق پس از سونامی ناشی از زلزله آسیب دیدهاند نه زلزله قدرتمندی که زمین را زیر پایشان لرزانده است.
برای نمونه تصاویر مربوط به سونامی ناشی از زلزله ژاپن را ببنید:
کاملاً مشهود است که پس از زلزلهای که این سونامی را پدید آورده، ساختمانها کوچکترین آسیبی ندیدهاند.
با مقایسه زلزلههای چون زلزله بم و بوئین زهرا و طبس با آنچه در کشورهای پیشرفته امروز، پس از زلزله رخ میدهد درمییابیم که استحکام و استقامت سازه در یک ساختمان، امنیتی است ساکنان آن را در مواقعی چون زلزله از مرگ حتمی نجات میدهد.
به عبارت دیگر روی دیگر سکه همین است؛ خسارت زیانبار ساختمانهایی که تنها چند سال است از احداث آنان میگذرد در زلزله اخیر. تصاویر منتشر شده از منطقه زلزله زده کرمانشاه و شهرها و شهرستانهای تابعهاش گویای این است که بسیاری از ساختمانهای ویران شده تنها چند سال و حتی دو سه سال است که از احداثشان میگذرد. در برخی از تصاویر زلزله کرمانشاه به وضوح میتوان به دید که اسکلت ساختمان ایرادی پیدا نکرده اما دیوار ساختمان به طور کلی فروریخته و البته قسمت تلخ ماجرا اینجاست که بناهای نوساز هم به طور کلی آسیب دیدهاند و البته این یک فاجعه غمبارتر از زلزله است.
آنچه که میتوان در زلزله کرمانشاه از آن به عنوان حلقه مفقوده یاد کرد، کوتاهی پیمانکاران ساختمانی در ساختمانسازی است و این افراد باید پاسخگو باشند که چرا ساختمان دو سالهاشان فروریخته؟ در واقع پاسخگویی آنان باید به این شکل باشد که پیمانکاران یاد شده چنانچه تقصیرشان اثبات شود باید خودشان نسبت به بازسازی و یا حتی احداث دوباره ساختمانهای مخروبه اقدام کنند. مردم نباید خسارت کوتاهی افراد سودجو را بدهند.
یک فرد با سختی فراوان توانسته یک سرپناه را برای فرزندانش فراهم کند و در خوشبینانهترین حالت فقط باید قریب به 12 سال هم قسط وام مسکن را پرداخت کند با این وصف آیا رواست که چنین فردی حالا که خانه نوسازش بر اثر زلزله ویران شده دوباره بخواهد وام بگیرد و خانهاش را از نو بنا کند؟
نه! پاسخ این پرسش مشخص است؛ پیمانکاری که تقصیر او ثابت شده است باید دوباره ساختمان را بدون کم و کاست بسازد و تحویل دهد بلکه درس عبرتی باشد تا دیگر افرادی پیدا نشوند که بخواهند با مال و جان مردم بازی کنند و در حاشیه امن هم بمانند.