در نگرش پیامبر خدا کسب حلال، برترین عبادت است چنانکه ایشان به نقل از خداوند می فرمودند: «عبادت را ده جزء است که نه (9) جزء آن طلب حلال است».[1]
همچنین آن حضرت، کسی که شب را در جستجوی حلال به صبح آورد مشمول غفران می دانست[2] و می فرمود: «خداوند دوست دارد بندهاش را در زحمت طلب حلال مشاهده کند».[3]
حضرت طلب حلال را بر هر زن و مرد مسلمان واجب می دانست.[4] از جمله نمونههای عملی که از اهتمام پیامبر اکرم(ص) بر خوردن مال حلال و پرهیز از خوراک حرام حکایت دارد جریان میهمان شدن آن حضرت نزد گروهی از انصار است. هنگامی که آنان گوشت گوسفندی بریان شده را در برابر آن حضرت نهادند، پیامبر اکرم(ص) لقمهای در دهان نهاده و جوید اما فرو نداد و بیرون آورد و فرمود: این گوسفند به من خبر میدهد که به طور ناحق تهیه شده است. آنان ضمن تصدیق سخن پیامبر اکرم(ص) گفتند: چون در بازار، گوسفندی برای کشتن و دعوت کردن شما نیافتیم – بدون اجازه- گوسفند یکی از همسایگان را گرفتیم و –بعداً- بهای آن را خواهیم پرداخت. پیامبر اکرم(ص) نیز فرمود که آن را – به عنوان صدقه- به اسیران بدهند.[5]
از بیانات اثر گذار پیامبر اکرم(ص) در زمینه پرهیز از لقمه حرام، شرح مشاهدات آن حضرت در شب معراج نسبت به حرام خواران است. در آن شب، پیامبر اکرم(ص) در چهره باطنی عالم ماده، مردم حرامخوار را چنین دیده «به گروهی برخوردم که در مقابل ایشان هم گوشت طیب و حلال و هم گوشت ناپاک و حرام بود اما آنان گوشت ناپاک را خورده و گوشت پاک و طیب را وا می نهادند!» هنگامی که پیامبر اکرم(ص) از جبرئیل می پرسد: «اینان کیستند؟ پاسخ میگوید: اینان کسانیاند که حرامخواری کرده و حلال را وا می نهند.»[6]
پی نوشت: ---------------------------------
[1] . «... یَا أَحْمَدُ إِنَّ الْعِبَادَةَ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا طَلَبُ الْحَلَال...» (دیلمی، ارشاد القلوب، ج1، ص203؛ حر عاملی، الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة، ص197).
[2] . « ... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ بَاتَ کَالًّا مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ بَاتَ مَغْفُوراً لَه» (شیخ صدوق، الامالی، ص364، ح9).
[3] . «ان الله یحب ان یری عبده تعبا فی طلب الحلال» (سیوطی، الجامع الصغیر، ج1، ص287).
[4] . «طَلَبُ الْحَلَالِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة» (شعیری، جامع الاخبار، ص139؛ مجلسی، بحار الانوار، ج100، ص9).
[5] . حلی، تذکرة الفقهاء، ج2، ص392؛ مقدسی، شرح الکبیر، ج5، ص395.
[6] . «قَالَ ثُمَّ مَضَیْتُ فَإِذَا أَنَا بِقَوْمٍ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ- مَوَائِدُ مِنْ لَحْمٍ طَیِّبٍ وَ لَحْمٍ خَبِیثٍ یَأْکُلُونَ الْخَبِیثَ وَ یَدَعُونَ الطَّیِّبَ، فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ یَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الْحَرَامَ- وَ یَدَعُونَ الْحَلَالَ وَ هُمْ مِنْ أُمَّتِکَ یَا مُحَمَّد» (قمی، تفسیر القمی، ج2، ص6؛ مجلسی، بحار الانوار، ج16، ص219).