سیدجواد هاشمی تهیهکننده فیلم «آهوی پیشونی سفید» درباره ساخت آهوی پیشونی سفید و احتمال برنگشتن سرمایه ساخت این فیلم در جمع خبرنگاران اظهار کرد: من این ترس را نداشتم و در قسمت اول این فیلم هم، ترس عدم فروش فیلممان را به جان خریده بودیم و با آگاهی از شرایط پیش رفتیم، خوشبختانه خود فیلم به داد خودش رسید و بعد از شش سالی که از ساخت قسمت اول میگذشت، هنوز کودکان این فیلم را دوست داشتند و پدران خود را مجبور کردند تا از ما بخواهند که قسمت دوم را بسازیم.
وی ادامه داد: زمانی که شروع به پیدا کردن سرمایهگذار کرده بودم، افرادی خودشان میآمدند و اظهار همکاری میکردند و همین الان هم من چند سرمایهگذار دارم که قصد همکاری با آنها را ندارم چرا که میخواهم خودم هم در سرمایه بخشی از کار شریک باشم.
هاشمی گفت: این سرمایهگذاران به بازگشت سرمایه خود حتی فکر هم نکردند و این وجه عجیب و معجزهآسایی در سینما به شمار میرود.
این تهیهکننده ادامه داد: تفاوت این سرمایهگذاران با مسئولان این حوزه در این است که مسئولان کودک ندارند اما این افراد خود، صاحب کودک هستند.
هاشمی درباره قسمت دوم این فیلم سینمایی گفت: توقف من در این پنج سال برای ساختن قسمت دوم به دلیل وسواسی بود که برای ساختش داشتم چرا که در اغلب فیلمهای سینمایی در سطح جهان، قسمت دو نسبت به قسمت اول ضعیفتر بوده و من هنگام ساخت به این مسئله فکر کردم. ضمن آنکه کودکان امروز نسبت به کودکان شش سال قبل متفاوت هستند و من با توجه به این مسائل، فکر میکنم قسمت دوم این اثر کمتر از قسمت اول نخواهد بود و خیلی هم به قسمت سوم امیدوارم و فکر میکنم قسمت سوم به مراتب از قسمت یک و دو بهتر است و به نظرم این فیلم یک اتفاق خوب در سینمای کودک باشد.
این کارگردان در خصوص استفاده کردن از تکنولوژی ویژوال افکت گفت: علیرغم اینکه به نظر میرسد ویژوال افکت در ایران فرامرزی باشد و قدرت بلامنازع سینما را به رخ بکشد، اما من اعتقاد دارم که آقای محمد امامی قرار است که کاری ویژه انجام دهد چرا که چهل درصد از این کار متکی به ویژوال افکت است و یک شخصیت به نام اختاپوس داریم که به کل ویژیوال است.
وی در پاسخ به اینکه استفاده از ویژویوال باعث سخت شدن کارگردانی نمیشود، گفت: به هر حال این اتفاق میافتد اما ما هنگام برداشت پلانهایی که در آنها ویژیوال رخ میدهد آقای امامی را سر صحنه داریم و من با ممانست با ایشان به این نتیجه رسیدم که شاید بعد از این بخواهم به سراغ کارهایی بروم که هشتاد درصد از آنها ویژیوال است.
هاشمی گفت: لوکیشن فیلمبرداری ما با ویژیوال و پرده کروماکی تبدیل به یک غار زیرزمینی میشود.
این کارگردان در خصوص ارائه این فیلم به جشنواره فجر گفت: میگویند جشنواره فجر، جشنواره بینالمللی فراگیر است، برای مثال ما جشنواره دفاع مقدس هم داریم اما فیلمهای دفاع مقدسی وارد جشنواره فیلم فجر میشوند، ما جشنواره فیلم کودک هم داریم، اما فیلمهای کودک هم میتوانند در فجر باشند، چرا که ما جشنواره گوشت هم داریم اما دلیل نمیشود که به عنوان مثال حیوان گاو را فقط در جشنواره گوشت نشان دهیم، پس این فیلم میتواند در فجر هم شرکت کند.
وی ادامه داد: به دنبال جایزه گرفتن از فجر نیستم و فقط به این فکر میکنم که جشنواره میتواند راهی برای تبلیغات فیلم من باشد و اینکه جشنواره فجر به نفعش است که فیلمهای خوب را اکران کند و اگر فیلم ما هم خوب شود باید آن را بپذیرد، اما از سوابق داوریهای فجر بر نمیآید که کارهای کودک یا فیلمهایی که فانتزی زیادی دارند، از فجر جایزه بگیرند که این اتفاق به دو دلیل خاص رخ میدهد، اول آن که اگر داوران این گونه فیلمها را انتخاب کند کارشناسان میگویند چه داوران بی سوادی البته اگر این گونه فیلمها را هم انتخاب نکنند باز میشنوند چه داوران بیسوادی.
وی عنوان کرد: در جشنوارههای خارجی هم همین است برای مثال امکان ندارد جواد هاشمی بابت شهادت در فیلمی جایزه بگیرد اما اگر اصغر فرهادی فیلمی به کن بفرستد میگویند که فیلمش را ببینیم برای مثال من «چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی را به مراتب بهتر از »فروشنده« میدانم و دلیل این که چرا جشنواره فجر فیلم کودک را نمیپذیرد مسائل دیگری است که در همه جشنوارها وجود دارد.
وی درباره دلیل ساخت فیلمش گفت: من الان هم دارم کار دفاع مقدسی میسازم و کار ساختن برای کودک نص قرآن است و پایاننامه من در دانشگاه درباره قابلیتهای دراماتیک قرآن بود که تمامش حاکی از عشق بود.
هاشمی افزود: من از این نگاه وارد شدم که در فیلمم خیر و شر را بازگو خواهم کرد.
هاشمی در ادامه در خصوص کمکاریاش در عرصه بازیگری گفت: من از ابتدا در بازیگری در جستجوی نقشهای خاص بودم البته نه به صورت متری، الان میگویند اگر روزی از دنیا بروی روی سنگ قبرت مینویسند شهید سینمای ایران و من فکر میکنم الان باید این عزت را حفظ کنم، الان هم اگر از من بخواهند نقش شهید همت یا دستواره را بازی کنم، سریع قبول میکنم. بازیگری برای من هیچ گاه شغل نبوده و همیشه به شکل تفنن به آن نگاه میکردم.