وقتی ویتالیک بوترین، برندهی مدال برنز المپیاد جهانی انفورماتیک در سنّ 19 سالگی نخستین مقالهی خود دربارهی سازوکار ایتریوم (Ethereum) را که بستری نرمافزاری برای ساخت قراردادهای هوشمند و ارزهای رمزی مجازی است منتشر کرد، برای چندمین بار روشن شد که در عرصهی فنّاوری اطّلاعات و فضای سایبر ذهنهای جوان و خلّاق و ایدههای اصیل و نو عامل تغییر و تحوّل است ]1 [. سلاح مهمّی که در اختیار نسل جوان است، یادگیری خود انگیخته و خودآموز بودن که باعث میشود برای یادگیری و آشنایی با ابعاد جدید فنّاوریها، نیازی به آموزشهای کند و خستهکنندهی سنّتی نداشته باشند. اهمیت خلّاقیت و شادابی علمی جوانان در عرصهی سایبری آنقدر زیاد است که رژیم صهیونیستی تمرکز زیادی بر آموزش فنّاوری اطّلاعات به سربازان نیروهای دفاعی خود داشته و جذب استعدادهای برتر جوان در عرصهی امنیت سایبری را برای شکل دادن نسل بعد نیروهای سایبری، با حمایت کامل مقامات ارشد خود دنبال میکند ]2 [.
اهمیت فضای سایبر
مطابق آنچه در تعریف جنگ اطّلاعاتی آمده است، تخریب فرآیند تصمیمگیری با تزریق اطّلاعات غلط و دستکاری اطّلاعات، ایجاد گزینههای پر تعداد نامناسب پیشِ روی تصمیمگیر، و بر هم زدن نظم سیستم هدف اصلی است ]3[. در جنگ اطّلاعاتی قرار است اولویتبندی گزینهها برای تصمیمگیر دشوار شود. با توجّه به اینکه ذخیره و انتقال اطّلاعات و حتّی فرآیند تصمیمگیری در دنیای امروز بسیار متّکی بر فضای سایبر و فنّاوری اطّلاعات است، اهمیت فضای سایبر به روشنی قابل درک خواهد بود. خصوصیات فضای سایبر همگی در راستای تشدید موفّقیت جنگ اطّلاعاتی هستند. از جمله اینکه جنگ اطّلاعاتی فضای تنازعات آینده را نامتقارنتر میکند. قدرتهای کوچک راهی به جز درگیری نامتقارن با ابرقدرتها ندارند. فضای سایبر به دلیل در دسترس بودن برای همه، و به دلیل ایجاد فضای شبکهای میان تمام رایانهها و از بین بردن مفهوم فاصلهی فیزیکی میان اعضای شبکه، امکانات نامحدودی را برای نفوذ و تخریب در اختیار هر کسی چه قدرت کوچک و چه ابرقدرت قرار میدهد. گسترهی موضوعی عملیات در جنگ اطّلاعاتی به وسیلهی فضای سایبر بسیار بزرگتر میشود و از نبرد فیزیکی یا سیگنالی به فضای باور و اندیشه و عقیدهها نیز تسرّی مییابد. مرز جغرافیایی نبرد بیمعنا شده و هر فرد یک سرباز و همهجا یک خاکریز برای فتح یا دفاع خواهد بود. فضای سایبر نقش مردم را در جنگها دوباره پررنگ میکند. افراد متخصّص در حوزهی فنّاوری و تکنیکهای فضای سایبر تنها در نیروهای حاکمیتی عضو نیستند و بسیاری از دانشجویان یا متخصّصان فضای غیرنظامی و غیر امنیتی میتوانند خط شکن این فضا باشند. حتّی کاربران عادّی که عمدهی جمعیت را تشکیل میدهند میتوانند دامنهی اثرگذاری مهمّی داشته باشند. نمونههایی از این اثرگذاریها در شبکههای اجتماعی به صورت ترند شدن موضوعات با هشتگها، تهاجم با کامنت یا انتشار شبکهای فوق سریع اخبار دیده میشوند.
اوترنت (Outernet)، اطّلاعات و ارتباطات برای همه
ایجاد دسترسی گسترده و ارزان قیمت به اطّلاعات و ارتباطات برای همهی مردم خصوصیت بسیار مهم فضای سایبر است. هر چند شبکهی جهانی اینترنت از طریق دولتهای خاصی اداره شده و برای آن سیاستگذاریهای کلان صورت میگیرد و پدیدهی فیلترینگ و سانسور در آن وجود دارد، امّا بسترهای فنّاورانهی جدید مانند اوترنت (Outernet) این مرزها را نیز درنوردیدهاند.
روزگاری رادیوها ابزار اصلی نفوذ فرهنگی و ارتباطی کشورها بودند. امواج رادیویی را میشد به خانههای شهروندان کشوری دیگر فرستاد و از این طریق بر تکتک ایشان اثر گذاشت. در مقابل، پخش پارازیت و سانسور (در رادیوهای خارجی و داخلی) سیاستی بود که از طرف خیلی کشورها با جدّیت پیگیری میشد. وقتی در سال 2014 صندوق سرمایهگذاری توسعهی رسانه واقع در نیویورک پروژهی اوترنت (Outernet) را آغاز کرد، اهداف اصلی ادّعاییشان ایجاد بستری برای دریافت تمام اطّلاعات بدون سانسور، و بدون تکیه بر اینترنت هزینهبر، برای همهی مردم، و ایجاد یک شبکهی انتقال اطّلاعات در تمام جهان بود. بنا بر آمار هنوز حدود 40 درصد از مردم جهان دسترسی به اینترنت ندارند و مسألهی هزینهی اینترنت بسیار کلیدی است]4[. ایدهی اصلی اوترنت (که پیشتر ایدههای شبیه به آن توسّط شرکت گوگل در پروژهی بلوم برای پخش اینترنت با فنّاوری وای فای از طریق بالونها بر فراز تمام خشکیها آغاز شده بود) ارسال چندصد نانوماهوارهی ارتباطی مکعبی شکل به فضای برای پخش کردن امواج وای فای برفراز تمام زمین ببرای ایجاد دسترسی مجّانی به این شبکه است؛ در واقع یک رادیوی مدرن جهانی که کمتر کشوری قدرت پخش پارازیت برآن یا سانسور کردن آن را دارد و به دلیل هزینهی صفر میتواند به شبکهای موازی اینترنت تبدیل شود.
تنها قدری تخیّل برای درک کارهایی که میتوان با اوترنت انجام داد کافی است. تاثیر فرهنگی و نرم محتوایی که حکومتها توانایی منع دسترسی شهروندانشان را به آنها ندارند چگونه خواهد بود؟ باید این نکتهی ظریف را در خاطر داشت که هرچند ادّعا میشود این شبکه با هدف دسترسی آزاد اطّلاعات طرّاحی شده، امّا به هر حال طرّاح و مجری آن سیاستگذار اصلی و شکلدهندهی فضای آن هستند و مخاطبان این شبکه، آن خواهند شنید و در بستری زندگی مجازی خود را خواهند داشت که نهاد اصلی طرّاح شبکه مطابق میل و اهداف پنهان خود صحنهآرایی کرده است.
اینترنت اشیاء (IOT)،حریم خصوصی یا حریم جهانی
شبکهای از 30 میلیارد حسگر (دوربین، حرارت محیط، فشار خون انسان، نور، ...)، پردازشگر و دستگاههای هوشمند (رایانه، گوشی همراه هوشمند، یخچال هوشمند، تلویزیونهای هوشمند، و ... ) تا سال 2020 روی زمین مستقر خواهد بود]5[. هدف اصلی آن، ایجاد یک جهان سایبرنتیک واقعی است که در آن زحمت انتقال اطّلاعات ساده از دوش انسانها برداشته شده و بر عهدهی ماشینها گذاشته میشود. مثلا یخچال منزل شما به گوشی شما پیامکی خواهد زد با مضمون امروز که به خانه آمدی شیر فراموش نشود! فرزندان به صورت زنده از وضع سلامت و محل حضور والدین سالخوردهی خود مطّلع خواهند بود و پزشکان نیز میتوانند در یک لحظه وضع جاری چند بیمار خود را بدون حضور بر بالین او بررسی کنند. بسیاری از پرداختها، مجوّزها و تراکنشها به صورت خودکار و بدون اطّلاع انسانها انجام خواهند شد. وقتی شما از سفر تابستانی به منزل بر میگردید، از ساعاتی قبل کولر روشن شده و محیط خنک و آرامی را فراهم کرده و تلویزیون نیز عکسهای سفر شما را به صورت اسلاید نمایش میدهد. نام این بستر فنّاورانه اینترنت اشیاء (IOT) است. در حال حاضر رژیم صهیونیستی یکی از اولویتهای اصلی پژوهشی و کارآفرینی خود را تمرکز بر اینترنت اشیاء قرار داده و در این عرصه از پیشروترین جوامع به شمار میرود]6[. گسترش اینترنت اشیاء در آیندهی نزدیک شتاب فزایندهای خواهد داشت؛ هماکنون بردهای آردوینو که میتوانند به عنوان سادهترین حسگر- پردازشگر اینترنت اشیاء عمل کرده و توسّط افراد برنامهریزی شوند با قیمت نزدیک 20 هزار تومان در بازار داخل کشور قابل تهیه هستند.
اینترنت اشیاء وسیلهای برای هوشمندسازی محیط زندگی و رفاه بیشتر خواهد بود، و البتّه مانند تمام اسلافش، وسیلهای برای جمعآوری دادههای فراوان و دقیق از زندگی افراد برای افکارسنجی و تدوین نقشهی روانی جامعه و در نهایت استفاده از آن در راستای اهداف گردانندگان و نقشآفرینان بزرگ آن. اتّصال تمام سختافزارهای زندگی روزمره به هم و تبادل خودکار و مستمر اطّلاعات میان آنها باعث خواهد شد که تقریبا خصوصی برای افراد از بین برود. برای قدرتهای پردازشی بزرگی که در این شبکه حاضر خواهند بود، جمعآوری داده از ساعات دقیق خواب تکتک ساکنین یک شهر کار دشواری نخواهد بود. چند سالی است که گوگل با تحلیل جستجوی کاربرانش چیزهای زیادی دربارهی سلایق، خصوصیات روحی و دغدغههای فکری آنها میداند و دامنهی این شناخت از مخاطبان به زودی به تمام جنبههای فردی و اجتماعی زندگی کشیده خواهد شد؛ برای مثال نباید از سرویسی که روابط شما را با دوستانتان به صورت مستمر بررسی کرده و رفتار مناسب و سطح نزدیکی و رفاقت مناسب را به شما پیشنهاد میکند تعجّب کرد! این زیرساخت جدید فنّاورانه خلق و خوی انسانها را جهت خواهد داد و بسیاری از افراد که آمادگی مواجهه با چنین نوع زندگی را ندارند، خصوصیات خود را از دست داده و در آن حل خواهند شد. آینده پژوهی اجتماعی، امنیتی، اقتصادی و ... دربارهی اثرات استقرار این فنّاوریها روی افراد از اولویتهای پژوهشی کشور خواهد بود.
در فضای سایبر دسترسی به اطّلاعات به ظاهر محرمانه و غیرقابل دسترسی، بسیار راحتتر و سریعتر خواهد بود. مجموعهی تکنیکهای جستجو و دسترسی به اطّلاعات منتشر شده در فضای عمومی که به ظاهر کم اهمیت بوده امّا میتواند دستمایهی تحلیلهای بسیار مهم قرارگیرد تحت عنوان اوسینت (OSINT)قرار میگیرند ]7[. بیدقّتی در انتشار اطّلاعات در فضای مجازی و قدرت ابزارهای اوسینتی در کنار قدری منطق و کنجکاوی میتواند نتایج خیرهکنندهای مانند یافتن شمارهی تلفن اقتصاددانان روسی یا مشاور امنیت ملّی سابق نیجریه تا یافتن محل تمام سایتهای پدافندی S-200 در کشورهای مختلف را به دنبال داشته باشد ]8[. از این رو مردم و به ویژه مسئولین باید تحت آموزشهای خاص قرار گیرند تا مجاری انتشار ناخواستهی اطّلاعات مهم تا جای ممکن بسته شود.
سرعت
وقتی در 26 آوریل 1986 میلادی، حادثهی نشت موادّ رادیواکتیو از نیروگاه چرنوبیل رخ داد، نخستین اتّفاقی که دنیای بیرون را از وقوع چنین پیشآمدی مطّلع کرد، نسیمی حاوی موادّ رادیواکتیو بود که در نروژ وزیدن گرفته بود و باعث شد تا لباسهای کارمندان مرکز هستهای فورس مارک در شمال استکهلم به شدّت آلوده به این مواد شده باشد و هشدار دستگاهها همگان را نسبت به ریشهی این واقعهی عجیب حسّاس کند]9[. این اتّفاق دو روز بعد از حادثهی چرنوبیل رخ داد و نخستین خبر رسمی در این باره در ساعت 21 شب همین روز از تلویزیون شوروی سابق پخش شد.
آیا امروزه میتوان اینقدر طولانی از انتشار اخبار در بارهی چنین حادثهای جلوگیری کرد؟ و آیا میتوان تصوّر عموم را با رسانههای سنّتی به راحتی شکل داد؟ وقتی حادثهی سونامی و زلزلهی سال 2011 در ژاپن باعث شد تا نیروگاه هستهای فوکوشیما دچار آسیب شود، مقامات دولتی ادّعا کردند نیروگاه امن بوده و مشکلی از نظر نشت موادّ رادیواکتیو وجود ندارد. امّا یک استارتآپ برای اسکن محیط زیست ژاپن با پرتوسنجهای گایگر آغاز به کار کرد و مردم با بستن این دستگاهها به خود و حرکت در اقصا نقاط کشور، نقشهای عمومی و دائمی از میزان تشعشع به دست آوردند که نشان میداد انتشار پرتوها در حوالی فوکوشیما بسیار زیاد است]10[. این موارد نشان میدهند گسترش فضای سایبر و فنّاوری اطّلاعات باعث شده فرصت برای تصمیمگیری صحیح بسیار کاهش یابد و همچنین عمق دسترسی مردم عادّی به اطّلاعات نیز بسیار افزایش یابد. این دو عنصر در درک ما از فضای سایبر و دنیای اکنون بسیار مهم و تعیین کننده هستند؛ به گونهای که کندی و تعلّل موجب مرگ آگاهی، و سادهانگاری نسبت به مردم و دروغ به ایشان موجب از دست دادن اعتبار و اعتماد عمومی میشود. وضع نگرش مدیریتی در کشور ما دربارهی عنصر سرعت و محدودیت زمانی وضع مناسبی نیست و در این باره صرفا به بیان این نکته از سردار باقری رئیس ستاد کلّ نیروهای مسلّح بسنده میکنیم که اگر به یک زیرساخت نظامی کشور حملهی هوایی صورت بگیرد، تقریبا 48 ساعت طول میکشد تا ستاد کل مطّلع شده و واکنش مناسب نشان دهد ]11[.
نه فقط سختافزار
آسیب زدن به اطّلاعاتی که در دست دشمن است میتواند در سلسلهمراتب تصمیمگیری او اخلال ایجاد کند. این نوع تهاجم و تنازع به نوعی جنگ سخت در پوشش فنّاوری اطّلاعات است. نبرد سخت از خود آثار واضحی بر جا میگذارد و دشمن را به تشدید منازعه تشویق میکند. کشوری که از یک حملهی نفوذ و تخریب به مراکز دادهی سایبری خود مطّلع میشود، این جمله را با حملهای متقابل پاسخ خواهد داد و حرارت تنازع میان دو کشور بالاخواهد رفت. حتّی مردم عادّی و غیر متخصّصی که کمتر در خط مقدّم این منازعه درگیرند با حمایت روحی و روانی از اقدامات حکومت خود، نقشآفرینی میکنند. امّا آیا راهکاری وجود دارد که بدون ایجاد هزینههای مادّی و معنوی جنگ سخت، کاری انجام دهیم که طرف مقابل با اختیار خود انتخابهایی به میل ما انجام دهد و در نقشهی ما بازی کند؟ آیا واقعا تجربهی طرّاحی یک سناریوی واقعی جنگ نرم در کشور وجود دارد؟ در سالهای اخیر زمزمههایی از حسّاس شدن مسئولین روی موضوع انتقال سرورهای شبکههای اجتماعی به داخل کشور، و امنیت زیرساختهای فضای مجازی و سایبری دیده شنیده میشود ]12[. شنیده شدن چنین اخباری خود مایهی مسرّت و امید بخش است امّا آنچه که نباید از آن غفلت کرد، این است که تمرکز و توجّه ما بیشتر روی عناصر سخت از جنگ نرم بوده است؛ مثل فراهم کردن سختافزار مناسب و یا زیرساخت سختافزاری مانند شبکهی فیبر نوری یا پهنای باند اینترنت در کشور. امّا در بعد طرّاحی الگوریتم و روشهای نرم در جنگ نرم معمولا به روشهای سلبی ساده مانند فیلترینگ بسنده کردهایم.
پوشش فعّالیتهای انساندوستانه آموزشی ، بستر نفوذ نرم
در تابستان 1394 کمپین کدکده سامسونگ برای نخستین بار و به صورت آزمایشی در چهار مدرسه هوشمند کودکان امید در حومه تهران و با هدف فراهم آوردن فرصتهای برابر برای آموزش منطق برنامهنویسی به کودکان پایه پنجم و ششم دبستان برگزار شد]13[. کمپین کد کده با هدف آشنایی دانشآموزان کشور با یکی از زبانهای برنامهنویسی آغاز شده است. این کمپین در نظر دارد که یک میلیون دانشآموز ایرانی دستکم با یکی از زبانهای برنامهنویسی آشنا باشند یا در آن بیشتر مسلط شوند. دوره آموزش کدنویسی به مدت دو ماه در تابستان سال جاری و بهصورت آزمایشی در چهار دبستان هوشمندسازی شده در قرچک، رباطکریم، شهرری و کهریزک برگزار میشود]14[. همچنین سامسونگ در کمپین سلام مدرسه و الجی نیز در حرکتی مشابه، اقدام به توزیع کتاب و کیف و لوازمالتحریر در میان دانشآموزان مناطق محروم کشور کردند]15[
مشاهده میشود که در بستر و پوشش فعّالیتهای انساندوستانه و بسیار مثبت، هدفگذاری بسیار بزرگ و عمیقی مانند تربیت یک میلیون برنامهنویس نوجوان در کشور صورت گرفته و آغاز این اقدام با تمرکز بر مناطق محروم و با راهاندازی مدارس تمام هوشمند کودکان امید سامسونگ صورت گرفته است. وجه پنهان این اقدامات، ایجاد علقهی عاطفی و حس سپاسگذاری و دِین در کودکان و نوجوانان نسبت به یک برند و سازمان جهانی مانند سامسونگ یا الجی است. با چنین سرمایهگذاری اجتماعی عظیم و عمیقی، در بلند مدّت این کودکان در عقیده و نظر و نگرش به دنیای فنّاوری، زندگی حرفهای و حتّی کل زندگی خود از آرمانها و چشماندازهای این شرکتهای جهانی رنگ و تأثیر خواهند پذیرفت و نفوذ نرم و استحالهی فرهنگی به بهترین نحو محقّق خواهد شد. حتّی در بعد سخت نیز در زمان مورد نیاز میتوان به راحتی و با ایجاد یک موج احساسی این افراد مدیون سامسونگ و الجی را به تحرّک علیه نظام در آورد. اهمّیت بعد نرم آنقدر زیاد است که غولهای فنّاوری جهان حاضرند سختافزار خود را در اختیار ما قرار دهند تا در انسانافزار، آنچه میخواهند برداشت کنند.
نقشآفرینی در چیدن قواعد بازی
به ادّعای تحلیلگران غربی، حضور جمهوری اسلامی ایران در فضای سایبری به عنوان یک مولفهی قدرت در فضای نبرد نامتقارن با دشمنان منطقهای و فرا منطقهای مطرح است و در مواردی حملات سایبری به زیرساختهای نفتی برخی رقبای منطقهای نیز صورت گرفته است. ]16[. به نظر میرسد نیروهای رسمی متخصّص درامور سایبری جمهوری اسلامی ایران آمادگی مناسبی داشته باشند امّا متأسفانه آگاهی و توانایی مردم در مقابله با تهدیدات روزمره و پرتکرار فنّی و فرهنگی فضای سایبر اصلا در وضعیت مناسبی قرار ندارد؛ به عنوان نمونه و شاهد در این زمینه میتوان به تعداد دوربینهای مدار بستهای که تصاویرشان با نداشتن رمز عبور در اینترنت به راحتی قابل دریافت است اشاره کرد ]17[، موج کامنتها و واکنشهای احساسی و پرتعداد هموطنان در صفحات ورزشکاران معروف جهان را دید یا واکنش پر اضطراب کارمندان صنعت نفت را به یک حملهی سنگین سایبری که شامل کندن کابلهای شبکهی متّصل به رایانهها بوده است، یادآوری کرد. در شکلگیری مناسب فضای سایبری و فنّاوری اطّلاعات کشور مبتنی بر اصول و دغدغههای پدافند غیرعامل، نیروهای کمتعداد متخصّص از اهمیت کمتری نسبت به مردم برخوردارند. در عرصهی شکلدهی فرهنگ عمومی فضای مجازی در کشور هیچ جهتدهی خاص یا تلاش مناسب و موثّری دیده نمیشود و عناصر بیگانه در پوشش فعّالیتهای آموزشی و خیرخواهانه (مانند مورد سامسونگ و الجی) در حال تعریف این فضا به نفع خود هستند.
راه چاره
با توجّه به عامل تعیین کنندهی سرعت و محدودیت زمانی در فضای سایبری،به نظر میرسد کشور در زمینههای زیر نیازمند طرحریزی و اقدامات جدّی و پیگیرانه باشد:
- ایجاد تحوّل نگرشی در مدیران
- سهیم کردن مردم تا جای ممکن در پدافندغیرعامل در فضای سایبر
ایجاد تحوّل نگرشی در مدیران دارای سه مولّفهی اساسی است. نخست، درک فضای سایبر به عنوان بستری برای رسانههای نوین، و حسّاس شدن به موضوع پدافند غیرعامل سایبری، واقعی دانستن آن و درک ملموس از عمق خطرات. در این حوزه، پیشنهاد برگزاری جدّی رزمایشهای سایبری برای تمرین حمله و دفاع به زیرساختهای غیرنظامی حسّاس کشور، شامل شبکهی نیروگاهی، شبکهی برق و اطّلاعات مراکز بهداشتی و درمانی، شبکهی ارتباطی نیروهای انتظامی، شبکهی ارتباطات مالی عمومی کشور و ... مطرح است. استفاده از نیروهای زبده و در عین حال جوان و متفکّر در این زمینه، ابزاری خواهد بود تا مدیریتهای سلبی و موج دومی و مدیریت به سبک انقلاب صنعتی در میدان عمل و مدیریت بحران زیر شدیدترین ضربات و آسیبها قرار گیرند تا مدیران کشور به نامناسب بودن این سبکها برای تهدیدهای امروز و فردا یقین حاصل کنند. مولّفهی دوم، آموختن و تمرین کردن عملی الگوهای جایگزین مدیریتی در این شرایط است. امّا مولّفهی سوم درک نقش مردم در این حوزه، و اهمیت داشتن طرح و نقشهی نرم برای هدایت افکار عمومی است.
سهیم کردن مردم تا جای ممکن در پدافند غیرعامل در فضای سایبر، نیازمند دغدغهسازی عمومی است. مردم باید عاقبت حملات سایبری به زیرساختهای کشور خود، یا نتیجهی فاش شدن اطّلاعات شخصی خود در فضای مجازی را بدانند و نسبت به آن حسّاس شوند. در بعد نرمتر، باید مثالهای تاریخی و تغییر مستمر عناصر سبک زندگی و اخلاق عمومی را ببینند. باید با نگاه پدافند غیرعامل فرهنگی به دستگاههای مربوط مستمرا اعلام هشدار کرد تا خارج از فضای کند و بوروکراتیک و با پیادهسازی واقعی مدیریت جهادی و بدون انسداد در بنبستها وظایف خود را سریعتر پیگیری کرده و به جای اینکه با ابلاغ و بخشنامه و گرفتن کار از دست مردم و تبدیل آن به مناسکی تصنّعی و همایشها و جشنوارههای بیخروجی موجب کندی کار مجموعههای مردمی و یأس دغدغهمندان شوند، حداقل در رشد و توسعهی حرکات خودجوش مردمی در این عرصه، مشوّق و تسهیلگر باشند.
امّا به موازات دستگاههای مسئول، مهمترین وظیفه در این عرصه بر عهدهی فرهیختگان فرهنگی است تا نخست با تبیین عقبهی عقیدتی لازم برای سالم ماندن در فضای پر تکثّر مدرن، به جای تعیین خوب و بد مصادیق زندگی در فضای مجازی، اصول بقا در این فضا را به مردم آموزش داده و مکرّر متذکّر شوند. همچنین فرهیختگان فرهنگی و متخصّصان فنّی در هماهنگی با یکدیگر باید با راهنمایی دقیق و هدایت افراد دغدغهمند در حوزه پدافند غیرعامل فنّی و فرهنگی در فضای سایبری، و تشویق ایشان به کار تشکیلاتی (در بستر مسجد یا محله و به صورت خودجوش)، رشد مردم را در فضای تعاملات چهره به چهره و دلسوزانهی مردم برای مردم، محقّق کرده و همچنین فضای مطالبه از دستگاههای مسئول را نیز به وجود آورند. شباهت بیاندازهای میان دو موضوع پدافند غیرعامل و آموزش و پرورش وجود دارد؛ هردو به دنبال آمادهسازی افراد برای آیندهای هستند که از شکل و جزئیات آن اطّلاع دقیقی در دسترس نیست و حتّی معلوم نیست چه چیز در این آینده به درد خواهد خورد.
به طور کلّی آمادگیهای لازم برای مردم در این عرصه شامل آمادگی اندیشه، آمادگی تکنیکی عمومی، و تجربهکردن فضای رشد و شناسایی استعدادهای فنّی (در حوزهی برنامهنویسی یا دیگر حوزههای فنّی رایانهای و در حوزههای رسانهای) است. آمادگی اندیشه برعهدهی فعّالان و فرهیختگان فرهنگی و حوزویان، آمادگی تکنیکی عمومی بر عهدهی آموزش و پرورش و رسانههای عمومی، و تجربهکردن فضای رشد و شناسایی استعدادهای فنّی بر عهدهی نهادهایی چون آموزش و پرورش، سازمان فنّی و حرفهای، و سازمان پدافند غیر عامل است و ممکن است به زیرساختهایی چون مدارس خاص یا دورههای خاص نیاز داشته باشد. برای اینکه در یک جامعه عموم نوجوانان و جوانان بدون ترس و با اقبال بیشتری به سمت یادگیری حرفهای تکنیکهای رایانهای مانند برنامهنویسی و ... حرکت کنند، ایجاد یک فضای عمومی برای تجربه کردن آنها لازم است. این فضای عمومی میتواند در قالب جشنوارههای چند روزه، و مسابقات آماتوری که به صورت دورهای و چندبار در سال در کشور برگزار میشوند بروز و ظهور یابد. برگزاری مسابقات امنیت سایبری نیز از جمله مواردی است که میتواند با یک طرّاحی مناسب، فضای شناسایی استعدادها را به فضای آمادگی تکنیکی عمومی برای حفظ امنیت خود در فضای سایبر پیوند بزند.
نقش سازمان پدافند غیرعامل به عنوان متولّی امر، نیازمند باز تعریف و اصلاح است. ساختار موضوع محور در حاکمیت به جای ساختار مسأله محور باعث میشود این سازمان نتواند نقش ارشادی یا نظارتی قوی و مناسبی را برای دستگاههای مربوط، مانند شهرداریها و وزارت مسکن و شهرسازی، آموزش و پرورش و ... ایفا کند. در ابعاد فلسفی قضیه نیز به طور کلّی باید دربارهی نگاه حاکمیت به تعامل با بدنهی مردم در عصر جدید، نگاه افراد به نقش فنّاوری، نگاه مردم به حاکمیت و بسیاری از مفاهیم و روابط قبلی دوباره و عمیق اندیشید و بازنگری کرد. به عنوان نقطهای برای شروع تفکّر، نگارنده نگاه خود را در قالب چند نمودار ارائه میکند:
نمودار 1
نمودار 2
نمودار3
احمد قیومی
منابع و مآخذ:
- https://en.wikipedia.org/wiki/Vitalik_Buterin
- ماهنامه پاپسا، شمارهی 5، آذر 1393، قرارگاه پدافند سایبری سازمان پدافند غیرعامل کشور.
- مقدّمهای بر محیط شناسی نظامی و جنگهای اطّلاعاتی، تألیف عبدالرّسول دیوسالار، انتشارات دانشگاه صنعتی مالک اشتر.
- https://thehackernews.com/2014/02/outernet-free-global-wi-fi-service-from.html
- https://en.wikipedia.org/wiki/Internet_of_things
- https://www.forbes.com/sites/eyalbino/2016/01/03/internet-of-things-is-the-next-big-thing-in-israeli-tech-heres-why/#6e5986c41e94
- Hacking Web Intelligence : Open Source Intelligence and Web Reconnaissance Concepts and Techniques, Sudhanshu Chauhan, Nutan Kumar Panda.
- https://t.me/osint_ir
- خطر تشعشعات هستهای : بررسی حادثهی انفجار راکتورهای نیروگاه هستهای چرنوبیل، ترجمهی سید اسدالله علوی، انتشارات آستان قدس رضوی.
- https://www.techinasia.com/talk/startup-fukushima-meltdown-crowdsourcing
- شرح جلسات میز بازی جنگ، مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی ستاد کلّ نیروهای مسلّح.
- http://www.isna.ir/news/96043117814
- http://www.ictpress.ir/?muid=105&item=24094
- https://itresan.com/82708/سامسونگ-آموزش-کدنویسی-در-مدارس-حومه-ته/.html
- http://lgblog.ir/1395/11/اهدای-کتاب-به-مدارس-مناطق-محروم/#more-24993
- ماهنامه پاپسا، شمارهی 5، آذر 1393، قرارگاه پدافند سایبری سازمان پدافند غیرعامل کشور.
- https://t.me/osint_ir