همه ما خواننده ایم. تعجب نکنید. به جای تعجب کردن یک نگاهی به میهمانی های خانوادگی یا دورهمی های دوستانه بیاندازید که وقتی بزم گرم می شود چطور به نوبت زیر آواز می زنیم به خصوص اگر یک سازی، گیتاری، سه تاری، چیزی هم در میان باشد که بیشتر برای آواز خواندن ترغیب مان کند. حتی آنها که تا به حال در جمع نخوانده اند در تنهایی و خلوت پشت فرمان یا نهایتا موقع حمام کردن بارها مچ خودشان را در حال آواز خواندن گرفته اند.
اساسا میل و وسوسه به آواز خواندن قابل انکار نیست به خصوص اگر ته صدایی هم در کار باشد و مخاطبی که برای شنیدن این ته صدا اعلام آمادگی کرده باشد. خلاصه همه مردم به آواز خواندن علاقه دارند و بازیگرها هم که جدا از مردم نیستند.
حامد بهداد
حامد بهداد اینجا، حامد بهداد آنجا، حامد بهداد همه جا.بازیگر محبوب جوان ها که با یاغی گری و عصبی بازی دل خیلی ها را به خصوص در اولین سال های بازیگری اش برده بود، دستی هم در خوانندگی دارد. دستی که هر بار از یک آستین بیرون می آید.
بهداد در قامت خواننده چند تک آهنگ به شکل انفرادی منتشر کرده و البته در چند کنسرت گروهی هم شرکت داشته است. کنسرت هایی که اغلب آنها در همراهی با گروه «دارکوب» برای بهداد شکل می گیرند. او سابقه همراهی در یکی از آهنگ های رضا یزدانی را هم دارد و خلاصه در اشکال مختلف خوانندگی را تجربه کرده است.
رضا یزدانی
پای این خواننده پرطرفدار را اولین بار مسعود کیمیایی به سینما باز کرد. کیمیایی می گوید وقتی اولین بار صدای رضا یزدانی را شنیده احساس کرده این همان صدایی است که می تواند فریاد نسل جوان امروز باشد. پس بسیار مشتاق شده تا این صدا را در فیلم هایش داشته باشد و چه بهتر از این که صدا را به همراه صاحبش وارد فیلم ها کند. بنابراین رضا یزدانی اولین بار در صحنه ای از فیلم «حکم» حاضر می شود و در کافه ای که پاتوق بدمن های کله گنده فیلم است آواز می خواند.
او برای تیتراژ پایانی فیلم هم آهنگ معروف لاله زارش را اجرا می کند، البته با ترانه جدیدی که متناسب با فیلم نوشته شده است: «از لاله زار که می گذرم، زخمی تر از ترانه ام/ تشنه محکومیت به حکم عاشقانه ام/ از لاله زار که می گذرم، حسرت گولّه با منه! وقتی که دست تو می خواد، تیر خلاص رو بزنه...» یزدانی بعدها در 3 فیلم بعدی استاد یعنی «رئیس»، «محاکمه در خیابان» و «متروپل» هم ترانه خواند اما بازیگری برایش از فیلم «طهران، تهران» جدی شد.
بعد از آن در «بوی گندم» هم بازی کرد تا اینکه بالاخره به «تیک آف» رسید و بهترین بازی اش را در این فیلم به نمایش گذاشت. در «تیک آف»، رضا یزدانی روبروی مصطفی زمانی و پگاه آهنگرانی یکی از نقش های اصلی فیلم را به خوبی ایفا کرد و ترانه «تیک آف» را هم با آهنگسازی محسن شریفیان اجرا کرد که یکی از بهترین آثار او تا امروز بوده است. «من برای کسی جز تو، شهرُ زیر و رو نکردم/ به چی باید می رسیدم؟ وقتی آرزو نکردم!»
محمدرضا هدایتی
هدایتی از همه بازیگرهایی که تا الان اسم بردیم خواننده تر است. هدایتی از وقتی با مجموعه «ببخشید شما» همکاری اش را با مهران مدیری آغاز کرد کم کم به عنوان بازیگر طنزهای تلویزیونی به شهرت رسید. اما او قبل تر از اینها در زمینه موسیقی آموزش دیده و منتظر فرصتی بود تا استعدادهایش را در این زمینه بروز بدهد.
از هدایتی تا امروز دو آلبوم رسمی به نام های «برگ و باد» و «ماه می خنده» به همراه چندین و چند تک آهنگ منتشر شده که با اقبال عمومی و استقبال مخاطبان هم روبرو شده است تا حدی که کنسرت های این هنرمند از جمله کنسرت های شلوغ و پرطرفدار در مارکت موسیقی پاپ محسوب می شوند.
رضا رویگری
رضا رویگری بازیگر را که همه می شناسند. از بازی در فیلم های سینمایی دهه 60 و 70 گرفته تا کم کاری در سینما و بازی در سریال های تلویزیونی، او را به یکی از سرشناس های این حوزه تبدیل کرده است. به خصوص بازی در سریال های تاریخی طی چند سال اخیر جایگاه خاصی به این بازیگر قدیمی بخشیده است اما رویگری خواننده را شاید مخاطبان هنر کمتر به جا بیاورند. او خواننده سرود معروف «الله الله» بود که در سال های اول انقلاب اجرا شد و یکی از معروف ترین سرودهای انقلابی در تاریخ ایران محسوب می شود.
شعر «ایران ایران ایران/ خون و مرگ و عصیان» با صدای او تا سال های سال یکی از آشناترین اشعار برای نسلی خواهد بود که سال های انقلاب را از نزدیک لمس کردند. رویگری سال 1368 در فیلم «دخترم سحر» به کارگردانی مجید قاری زاده علاوه بر بازیگری چند سرود هم اجرا کرد که این یکی از اولین تجربه های خوانندگی در سینمای ایران در سال های بعد از انقلاب بود. از رضا رویگری در جایگاه خواننده تاکنون 3 آلبوم موسیقی با نام های «از عشق گفتن»، «غوغا» و «کازابلانکا» منتشر شده است.
رسول نجفیان
جوان های امروز شاید کمتر او را به یاد بیاورند چون در سال های اخیر هم از بازیگری فاصله گرفته و هم از خوانندگی اما پیش ترها در هر دو حوزه آنقدر پر کار بود که هر جا نگاه می کردیم او را می دیدیم و البته کارهای دلنشینی هم در هر دو حوزه بازیگری و خوانندگی داشت. حتی بعضی از کارهای او به «کالت» تبدیل شدند، آن قدر که تا مدت ها هر کسی از دار دنیا می رفت مراسم عزاداری او فقط با صدای نجفیان و شعر «عجب رسمیه...» رسمی می شد.
نجفیان در بازیگری هم کارهای ماندگار و دلنشینی از خود به جا گذاشت از جمله حضور پررنگش در سریال آپارتمان و البته بازی دلنشینش در نمایش «عشق آباد»، به خصوص در صحنه معروفی که همراه با پرویز پرستویی صحنه تئاتر شهر را مستانه طی می کردند. او دستی هم به ساز دارد و می تواند آوازهای محزونش را با نوای سه تار خود همراهی کند. خوانندگی رسول نجفیان بیشتر شکل و شمایل نوجه خوانی دارد و او با تکیه بر این توانایی اش یک آلبوم عاشورایی هم با اشعاری مذهبی منتشر کرده است. ای کاش او را پرکارتر از اینها ببینیم؛ البته در همان بازیگری و خوانندگی، نه در اجرای برنامه های تلویزیونی که زیاد به سبک کاری او نمی آید.
امیرحسین مدرس
نام مدرس هم از پرونده بازیگر – مجری های مستقیما به پرونده بازیگر – خواننده ها منتقل شده است. اگرچه او نه در خوانندگی آن قدرها پر سروصدا بوده و نه در بازیگری، اما کم سروصدا بودن او به معنای عدم موفقیتش نیست. اساسا مدرس از آن دسته هنرمندانی است که کیفیت را در کارش به کمیت ترجیح داده و در تمام این سال ها بدون تبلیغات زیاد و راه انداختن سروصداهای معمول پیرامون خودش، به کار ادامه داده است.
مدرس، کار موسیقی را خیلی جدی آغاز کرده است. او ابتدا ردیف های آواز مقدماتی را گذرانده و سپس دوره تکمیلی و عالی را نزد مرحوم استاد رضوی سروستانی به پایان رسانده است. او تیتراژ سریال های تلویزیونی «خوش نشین ها»، «زن بابا»، «ترانه مادری» و «فرات» را خوانده و اولین آلبومش با نام «ماه نی» هم بازخوانی نوحه های قدیمی و فراموش شده ایرانی بوده است. او در آخرین آلبوم موسیقی اش با نام «خورشید» هم با امین تارخ همکاری کرده است.
بهرام رادان
یک آلبوم موسیقی به نام «روی دیگر» منتشر کرد و بعد از آن دیگر از خوانندگی دست برداشت. بهرام رادان اوایل به عنوان یکی از خیل جوان های خوش چهره و چشم رنگی به سینما آمد و در فیلم های بدنه به بازی پرداخت اما به مرور پایش به فیلم های هنری باز شد و نقش های با ارزش تری بازی کرد. بهروز افخمی با فیلم «گاوخونی» اولین کارگردانی بود که پای رادان را به فیلم هایی با عیار بالا باز کرد. شاید رادان توقع داشت در خوانندگی هم مثل بازیگری به مرور اوج بگیرد و جایگاه بهتری پیدا کند. شاید هم صرفا از سر تفنن یک آلبوم منتشر کرده و بعد از آن شخصا علاقه ای به ادامه این مسیر نداشته است. کسی چه می داند!
مهران مدیری
در پرونده بازیگر – خواننده ها نمی توان از کنار نام او عبور کرد. اگر پرونده کارگردان ها را هم باز کنیم باید از او نام ببریم و شاید اگر به سراغ پرونده ثروتمندترین مردان ایران هم برویم باز مهران مدیری یک جایی در آن گوشه ها برای خودش پیدا کند! صدای مهران مدیری اولین بار با آلبوم «از روی سادگی» شنیده شد.
فتحعلی اویسی
آن اوایل وقتی در سریال های طنز تلویزیون زیر آواز می زد کسی فکر نمی کرد خوانندگی برایش جدی تر از این حرف ها باشد. همه فکر می کردند فتحعلی اویسی وقتی در نقش پیرمردهای بامزه و بذله گو ظاهر می شود طبعا مثل همه آنها باید دستی هم در آواز خواندن داشته باشد و به همین خاطر است که هر از گاهی صدایش را گرم می کند و زیر آواز می زند اما بعد کم کم کار بالا گرفت و به خواندن تیتراژ پایانی سریال رسید.
رضا صادقی
با وجود پرطرفدار بودن در سال های اخیر – به خصوص در اولین سال های شهرتش – رضا صادقی خواننده کم حاشیه و کم حرفی است. از خواننده ای تا این حد کم حاشیه که معمولا حتی از مصاحبه با رسانه ها هم فراری است، بعید بود تن به بازیگری در یک فیلم سینمایی بدهد اما او به پیشنهاد احمد امینی پاسخ مثبت داد و در فیلمی که با الهام از زندگی واقعی او ساخته شده بود در نقش خودش بازی کرد.
محمدرضا فروتن، افشین هاشمی، پگاه آهنگرانی، شقایق فراهانی، پیام دهکردی، کوروش تهامی، همایون ارشادی، هومن برق نورد و ترلان پروانه دیگر بازیگران این فیلم سینمایی بودند که از میان آنها پیام دهکردی وظیفه بازیگردانی را هم بر عهده داشت و به رضا صادقی در رعایت اصول بازیگری کمک می کرد. «بی خداحافظی» اولین و آخرین تجربه آقا رضای مشکی پوش در سینما بود و بعد از بازی در این فیلم، بی خداحافظی سینما را ترک کرد.
فرزاد فرزین
خواننده جوان و پرطرفدار و بازیگر سریال «عاشقانه». فرزاد فرزین بازیگری را اولین بار در سال 1385 با فیلم «پسران آجری» به کارگردانی مجید قاری زاده تجربه کرد. بعد از آن در تله فیلمی به نام «دنیای محبوب» بازی کرد و برای فیلم «سوپراستار» به کارگردانی تهمینه میلانی نیز آهنگ تیتراژ ساخت.
ستاره های قبل از انقلاب
بازار خواننده – بازیگرها در سینمای قبل از انقلاب خیلی داغ تر از امروز بود. از اولین سال های راه اندازی سینما در ایران تا سال 1357 که انقلاب اسلامی باعث تغییرات وسیعی در روند فیلمسازی شد، خواننده های زیادی به سمت سینما کشیده شدند و بازیگری را تجربه کردند. به دلیل رونق ساز و آواز در فیلمفارسی های آن دوران، اتفاقا خواننده ها زمینه بهتر و میدان وسیع تری برای فعالیت در فیلم ها داشتند چون در صحنه های زیادی از فیلم می توانستند توانایی خود را در خوانندگی به رخ بکشند و به جذابیت فیلم ها هم اضافه کنند.