در شرایطی به موعد اعلام نظر رئیسجمهور آمریکا در مورد پایبندی یا عدم پایبندی جمهوری اسلامی ایران به برجام نزدیک شدهایم که این کشور درمجموع، بنا را بر عمل نکردن به تعهداتش گذاشته است. رفتار آمریکا در ماههای پایانی دولت اوباما و دولت فعلی نشان میدهد که هیچیک از دولتها با یکدیگر تفاوتی ندارند و این کشور اصولا به دلیل سیاستهای استکباری، حاضر به پایبندی به تعهداتش نیست و همواره به دنبال بهانه برای دبه کردن است. در مورد برجام یکی از بهانهها این است که ایران را به عدم پایبندی به برجام متهم کنند تا بتوانند سایر سناریوهای خود را پیش بگیرند، بر همین اساس مسئولان کشورمان باید آمادگی لازم را برای شرایط موجود داشته باشند.
اگر آمریکا چنین اقدامی انجام داد و برخلاف واقعیت، عدم پایبندی ایران به برجام را اعلام کند و متعاقب آن کنگره نیز تحریمهای جدید اعمال کند، برجام از خاصیت میافتد و خودبهخود با شکست مواجه میشود، چراکه طرفین تعهداتی دارند و اگر یکی از طرفها بخواهد به تعهدات پایبند نباشد، دلیل ندارد ایران یکطرفه به تعهدش عمل کند و قطعا وضعیتهای جدید رقم خواهد خورد. اگر تحریمهای جدیدی برخلاف برجام علیه ایران وضع شود، نشان میدهد در کنگره نگاه غالب تحمیل فشار و اعمال فشار بیشتر بر ایران است.
البته تحریمهایی که طی ماههای گذشته تحت عنوان قانون مقابله با اقدامات ثباتزدای ایران در منطقه، تحریمهای موشکی، نظامی و همچنین احتمال قرار گرفتن سپاه در فهرست گروههای تروریستی مطرح میشود، نشاندهنده فضای حاکم بر کنگره است و اگر ترامپ برخلاف واقعیت عدم پایبندی ایران را اعلام کند، زمینهسازی میکند تا کنگره به سمت وضع تحریمهای جدید علیه ایران برود. بنابراین در اینجا ایران باید دوراندیشانه اقدامات لازم را انجام دهد، چراکه ایران محدودیتهای هستهای را پذیرفت تا تحریم برداشته شود، اما اگر قرار است تحریم برداشته نشود و حتی تشدید شود، خلاف آن دلایلی است که باعث شده است ایران در مسیر مذاکرات به برجام رسیده و بر مبنای آن متعهد شود بنابراین باید در چنین وضعیتی با اتمام حجت زمینههای بازگشت به دوران قبل از برجام را فراهم کنیم.