اگر دولت خودمختار کردستان عراق بخوبی منطقه خود را اداره کرده بود شاید می توانست الگویی ایجاد کند تا نمونه های مشابهی هم برای کرد ها و هم اقوام دیگر اجرا گردد اما با توجه به اقدام کرد ها برای رفراندوم وی همه را به صد سال عقب بازگرداند و دیگر هیچ دولتی حاضر نخواهد بود ریسک اعطای خودمختاری و یا فدرالیسم در منطقه را تجربه کند.
بعید است خود آقای بارزانی هم باور داشته باشد که کشورهای منطقه و جهان اجازه تشکیل یک دولت مستقل کرد را خواهند داد وبدیهی است پس از برگزاری رفراندوم شرایط معیشتی مردم کردستان بسیار بغرنج خواهد شد.
با توجه به فضا سازی هایی که در کردستان عراق به وجود آمده بود و با توجه به علاقه قلبی بسیاری از مردمان کرد که خواهان کشوری مستقل هستند بدیهی بود که نتیجه رفراندوم چه خواهد بود و حتی بسیاری از سیاستمداران کرد مخالف رفتار بارزانی مجبور بودند که با موج به وجود آمده همراهی کنند.
اگر آقای بارزانی تا لحظه آخر اصرار به رفراندوم می کرد و بعد رفراندوم را به تعویق می انداخت تا از دولت مرکزی و حتی کشورهای همسایه امتیاز دریافت کند شاید می شد گفت که وی اقدامی خطرناک اما سیاسی انجام داد ولی با توجه به برگزاری رفراندوم می توان گفت آقای بارزانی همه برگه های خود و کردها را سوزانده و از امروز با چالش جدیدی مواجه خواهد شد، چالش اینکه " خوب حالا که رفراندوم را انجام دادید می خواهید چه کار کنید".
در صورتی که یک دولت مستقل کرد اعلام شود حد اکثر شانس زنده ماندن آن مانند دولتی مهاباد که زمانی در ایران تشکیل شد و 11 ماه بیشتر عمر نکرد خواهد بود. اینبار دولت مرکزی عراق — ترکیه — ایران و سوریه علاوه بر محاصره اقتصادی این استان احتمالا حتی اقدام نظامی انجام دهند.
در صورتی که آقای بارزانی تصمیم نداشته باشد که یک دولت مستقل اعلام کند دل سردی ای که در میان کردها به وجود می آید محبوبیت خود بارزانی را به زیر صفر خواهد رساند و در صورتی که بخواهد از نتیجه رفراندوم برای هرگونه چانه زنی با دولت مرکزی بغداد و کشورهای همجوار گفتگو کند قطعا همه خواسته اش را رد خواهند کرد و نتیجه رفراندوم را به عنوان برگه چانه زنی قبول نخواهند کرد چون در صورت پذیرش این برگه قطعا برای آنها مشکلات دیگری بوجود خواهد آورد.
بر کسی پوشیده نیست که شرایط موجود در اقلیم کردستان عراق از اختلاس های مختلف گرفته تا احتکار قدرت دلیل اصلی پیش روی مقامات استان کردستان عراق به سمت رفراندوم بود تا بخواهند به مردم کرد بگویند که دلیل همه مشکلات دولت مرکزی عراق است و نه سوء مدیریت آنها اما با زیاده روی در این ماجرا به جای فرار به جلو، هم خود و هم مردم کرد را از چاله به چاه انداختند.
حتی اگر آقای بارزانی بخواهد برای خود فرصت بخرد تا ببیند می خواهد از این پس چه کار کند طرف های مقابل اینبار تلاش خواهند کرد گوی سبقت را از وی بربایند و به احتمال زیاد علاوه بر بستن مرزهای هوایی و زمینی که عملا منجر به محاصره استان کردستان عراق خواهد شد احتمال زیاد دارد که دولت مرکزی عراق بخواهد برای پس گرفتن مناطق مورد مناقشه فیما بین بغداد و اربیل دست به کار شود و در صورت خوددار کردها از عقب نشینی از مناطقی مانند کرکوک و نینوا ارتش عراق دست به عملیات نظامی در این مناطق بزند.
تصور اینکه اسرائیل و یا ایالات متحده بخواهند از کرد ها در مقابل دولت مرکزی عراق و یا دیگر کشورهای منطقه حمایت کنند نیز یک تصور بسیار واهی است چرا که بد نیست آقای بارزانی نتیجه حمایت ایالات متحده و اسرائیل از داعش را مشاهده کند وفراموش نکند که اربیل بزرگتر و مهم تر از موصل برای عراق نیست.
حال با این شرایط همه باید منتظر باشند ببینند پس از سوختن تمام برگه ها آقای بارزانی می خواهد چه کار کند؟